متهم به قتل با اشاره به روز جنایت گفت: چند هفتهای بود که با دیدن دخترم وحشت میکردم و به دنبال موقعیتی برای اجرای نقشه قتل او بودم، تا اینکه روز حادثه در غیاب همسرم، فرزندم را به بهانه خرید بستنی از خانه بیرون بردم. در میانه راه، او را کتک زدم و کشانکشان به سمت محل نخالههای ساختمانی بردم.
هفته گذشته مردی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و از کشف جسد دختربچهای میان نخالههای ساختمانی در مشگینآباد کرج خبر داد. دقایقی بعد ماموران با حضور در محل مشاهده کردند کودک بشدت کتک خورده و خفه شده است.
با اطلاع موضوع به بازپرس کشیک ویژه قتل و هماهنگی قضایی جسد دختر خردسال به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای یافتن والدین مقتول و مشخص شدن هویت وی آغاز شد.
با شروع تحقیقات، زنی با حضور در مرکز پلیس برای یافتن دختر گمشدهاش درخواست کمک کرد.
ناپدید شدن پدر معتاد
در تحقیق از زن شاکی معلوم شد پدر خانواده که معتاد است همراه دختر چهار سالهاش برای خرید از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگشتهاند.
ماموران با اطلاعات به دست آمده از شاکی متوجه شدند مشخصات دختر گمشده او با جسد پیداشده مطابقت دارد.
به این ترتیب زن جوان با حضور در پزشکی قانونی هویت جسد را تایید کرد. با تایید هویت جسد، پرونده برای تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره جنایی پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفت.
در مرحله بعدی تحقیقات از مادر کودک کشته شده، معلوم شد پدر خانواده مواد مخدر (شیشه) و قرصهای روانگردان مصرف میکند و چندین بار همسر و فرزندش را به مرگ تهدید کرده است.
با توجه به اظهارات زن جوان، پدر کودک به عنوان تنها مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت و دو روز پیش در یکی از بوستانهای شهر دستگیر شد.
متهم با انتقال به پلیس آگاهی در بازجویی راز این جنایت هولناک را فاش کرد.
اعتراف به جنایتی هولناک
مرد معتاد در اظهاراتش گفت: شش ماه است به مصرف موادمخدر (شیشه و قرصهای روانگردان) اعتیاد پیدا کردهام. همین موضوع باعث اختلاف و درگیری میان من و همسرم شده بود و دیگر علاقهای به همسر و دختر چهار سالهام نداشتم. هر بار که موادمخدر به دست نمیآوردم، آنها را کتک زده و اثاثیه خانه را به هم میریختم.
متهم به قتل اضافه کرد: پس از مصرف شیشه دچار توهم میشدم و با دیدن دخترم احساس میکردم او یک شیطان است و قصد جانم را دارد.همان موقع صداهایی به من میگفت اگر او را به قتل نرسانی، خودت کشته میشوی. این صداها لحظهای از ذهنم پاک نمیشد.
متهم: دخترم شیطان بود
متهم به قتل با اشاره به روز جنایت گفت: چند هفتهای بود که با دیدن دخترم وحشت میکردم و به دنبال موقعیتی برای اجرای نقشه قتل او بودم، تا اینکه روز حادثه در غیاب همسرم، فرزندم را به بهانه خرید بستنی از خانه بیرون بردم. در میانه راه، او را کتک زدم و کشانکشان به سمت محل نخالههای ساختمانی بردم.
وی اضافه کرد: دخترم گریه میکرد و میخواست او را رها کنم. من نیز آنقدر او را کتک زدم که بدحال شد و روی نخالهها افتاد. همان موقع گلویش را فشار دادم و خفهاش کردم.
متهم افزود: پس از اینکه اطمینان پیدا کردم دخترم مرده است، فرار کردم و در خیابانها سرگردان بودم. عذاب وجدان لحظهای رهایم نمیکرد. مصرف موادمخدر (شیشه) احساسات و عاطفه پدرانه را از من گرفت.
سرهنگ گلصباحی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز در این باره گفت: با اعتراف پدر سنگدل، او با قرار قانونی روانه بازداشتگاه پلیس شد تا با پایان گرفتن تحقیقات و بازسازی صحنه جنایت، به زندان منتقل و سپس محاکمه شود.