۱۰ فروردین سال جاری اهالی روستایی در رباطکریم با صدای فریادهای دو کودک و زنی که کمک میخواست به خیابان آمدند. آنها متوجه شدند درگیری بین زن و شوهری است که داخل خانهشان با هم دعوا میکنند. دقایقی بعد بدون اینکه همسایهها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده صدا ساکت شد. ساعاتی بعد مردی به کلانتری محل مراجعه کرد و گفت همسرش را به قتل رسانده است. این مرد گفت: زنم را با چاقو زدهام و فکر میکنم فوت شده است. او حالا در خانه است. این اولین اطلاعاتی بود که ماموران از یک همسرکشی به دست آوردند و همراه با فیصل – متهم پرونده- به محل حادثه رفتند. آنها جسد نرگس زن جوان را در حالیکه کارد آجینشده بود پیدا کردند.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات در این خصوص آغاز شد. فیصل در توضیح ماجرا گفت: من و همسرم از همان ابتدایی که با هم ازدواج کردیم اختلاف داشتیم اما چون مدتی کوتاه بعد از ازدواجمان بود که همسرم باردار شد مجبور شدیم با هم زندگی کنیم. این مرد ادامه داد: بعد از اینکه بچه به دنیا آمد من حالم خیلی بد شد و به لحاظ روحی خیلی به هم ریختم. مجبور شدم دکتر بروم و از آن به بعد دارو مصرف میکردم. در این میان درگیری من و همسرم خیلی زیاد شد. ما با هم اختلاف داشتیم، اما دوباره زنم باردار شد. تا اینکه با هم به مسافرت رفتیم. وقتی دوباره برگشتیم زنم بهانهگیریهایش را شروع کرد. روز حادثه اصلا نفهمیدم چه اتفاقی افتاد. دارو خورده بودم و حالت عادی نداشتم. زنم هم این موضوع را میدانست اما مرتب با من دعوا میکرد. دیگر متوجه نشدم چه میکنم. چاقو را برداشتم و به جانش افتادم. متهم ادامه داد: وقتی زنم خونآلود روی زمین افتاد بچهها را در حالیکه گریه میکردند از خانه بیرون بردم و به خواهرم سپردم، بعد تصمیم گرفتم قبل از اینکه دستگیر شوم خودم را به ماموران معرفی کنم. با بچههایم خداحافظی کردم و به سمت کلانتری رفتم و همه چیز را گفتم.
اعترافات فیصل در حالی بود که مادرزنش به ماموران گفت این مرد قبلا هم دخترش را تهدید کرده بود. او گفت: دخترم زن مطیعی بود اما شوهرش خیلی او را اذیت میکرد. آنها حتی وقتی در مسافرت پیش ما بودند باز هم دعوا میکردند. دخترم به خاطر بچههایش کوتاه میآمد. چند روز قبل از اینکه از خانه ما بروند فیصل دخترم نرگس را تهدید کرد و گفت به تهران برسیم تکهتکهات میکنم. ما فکر کردیم از سر عصبانیت این حرف را زده است، فکر نمیکردیم واقعا نرگس را بکشد. این زن ادامه داد: چند روزی از رفتن دختر و دامادم از خانه ما گذشته بود که باخبر شدیم دخترمان کشته شده است. دامادم خودش اعتراف کرده است و باید هم تاوان آن را پس دهد.
در این بین پزشکی قانونی اعلام کرد نرگس مورد اصابت ۴۷ ضربه چاقو قرار گرفته است که ۱۲ ضربه آن به ناحیه گردن و سایر ضربات هم به قسمتهای حساس بدنش وارد شده است. پزشکی قانونی همچنین نظر داد فیصل به لحاظ روانی در سلامت کامل به سر میبرد و حتی اگر داروهای آرامبخش مصرف میکرده خودکنترلی داشته و مسوول اعمال خودش است.
همسرکشی با ۴۷ ضربه چاقو و صدای فریادهای دو کودک
۱۰ فروردین سال جاری اهالی روستایی در رباطکریم با صدای فریادهای دو کودک و زنی که کمک میخواست به خیابان آمدند. آنها متوجه شدند درگیری بین زن و شوهری است که داخل خانهشان با هم دعوا میکنند. دقایقی بعد بدون اینکه همسایهها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده صدا ساکت شد. ساعاتی بعد مردی به کلانتری […]