قواعد تجارت جهانی و مبادلات بینالمللی همواره از یک اسلوب و چارچوب مشخصی پیروی میکند و خارج از مناسبات سیاسی و بازیهای سلطهطلبانه آمریکاست. اقتصادهای بزرگ و کشورهای صاحبنام در حوزه تجارت مثل چین، هند، روسیه، بلوک شرق آسیا و … نشان دادهاند که هر جا منافع ملی آنها در تضاد با سیاستهای غیرقانونی و یکجانبه آمریکا قرارگرفته، سود و زیان خود را ترجیح دادهاند و در برخی موارد، با قوانین تحریمی آمریکا نیز مخالفت کردهاند. قدرتهای نوظهوری که آینده چندقطبی بودن جهان را مثل «گروه شانگهای» و نظایر آن تشکیل میدهند، انگیزههای متعددی برای سدکردن تحریمهای آمریکا دارند. هرچند برخی شرکتهای فعال در ایران، کشورمان را به دلیل موانع تجاری واشنگتن ترک کردهاند، اما مواضع کشورهای شرق و میانه آسیا نشان میدهد که رویکرد تحریمی کاخ سفید، فاقد کارایی دلخواه آمریکا (صفر کردن صادرات نفت ایران) است که نمونه آن، امتناع چین از قطع واردات نفت از ایران بود، بهگونهای که دو مقام عضو تیم مذاکرهکننده آمریکا، مخالفت چین با درخواست این کشور را «ضربهای به اقدامات دولت ترامپ جهت منزوی کردن ایران بعد از خروج از توافق هستهای» توصیف کردند.
نمونه دیگر، ترکیه است. مقامات رسمی این کشور طی چند هفته گذشته همگامی مطلوبی با ایران در مقابل تحریم نفتی اعلامشده توسط آمریکا از خود نشان داده و «نهاد زیبکچی»، وزیر اقتصاد ترکیه، همسو با وزیر خارجه و رئیسجمهور این کشور با اشاره به اعلام آمریکا مبنی بر لزوم توقف خرید نفت ایران از سوی کشورهای مختلف تا ماه نوامبر (آبان) تأکید کرد: «این تصمیم مربوط به وزارت تجارت خارجی آمریکاست و ربطی به ترکیه ندارد. ما به هیچچیزی خارج از منافع ملی ترکیه تن نمیدهیم و آن را به رسمیت نمیشناسیم.» «سوشما سواراج»، وزیر خارجه هند نیز در دیدار اخیرش با وزیر خارجه کشورمان ضمن اعلام این مطلب که کشورش تحریمهای تجاری آمریکا علیه ایران را نادیده خواهد گرفت، تصریح کرد که «هند به تحریمهای سازمان ملل پایبند خواهد بود نه تحریمهای یک کشور خاص». این در حالی است که ماه گذشته، وزیر نفت هند در پاسخی مکتوب به اعضای پارلمان این کشور اعلام کرده بود که ایران در فاصله آوریل تا ژوئن از عربستان پیش افتاد و دومین تأمینکننده بزرگ نفت برای پالایشگاههای دولتی این کشور شده است. خبر آمادگی روسیه برای سرمایهگذاری ۵۰ میلیارد دلاری در صنعت نفت و گاز ایرانهم سند دیگری از فروریختن دیوارهای تحریمی ایران به شمار میآید، چراکه آمریکا، حساب ویژهای بر نفت روسیه بهمنظور جبران خلاء نفت ایران بازکرده بود و در صورت عملیاتی شدن این سرمایهگذاری، ایران میتواند به قطب تولیدکننده فرآوردههای طلای سیاه در منطقه تبدیلشده و با عبور از فاز خام فروشی و صادرات محصولات پتروپالایشی با ارزشافزوده بالا، مهر باطل شد بر تحریمهای آمریکا بزند.
از سوی دیگر، نهادهای مالی برجسته دنیا که از قضا برخی از آنها آمریکایی هستند، نسبت به پیامدهای تحریم نفت ایران هشدار داده و این سیاست را عامل افزایش سرسامآور این حامل انرژی برشمردهاند. «فرانسیسکو بلنچ» از مدیران بخش تحقیقات جهانی «بانک آمریکا» که دومین بانک بزرگ این کشور به شمار میرود، به مقامات کاخ سفید هشدار داده که «ازنظر ما به صفر رساندن فروش نفت ایران بهراحتی قابل مدیریت نیست و پیامد احتمالی آن، افزایش قیمت نفت به ۱۲۰ دلار یا فراتر از آن است.» این بانک، در خصوص علل افزایش جهشی قیمتها در صورت قطع واردات نفت ایران میگوید: «در دوره گذشته تحریمهای آمریکا (سال ۹۱-۹۰) ۱٫۲ میلیون بشکه نفت ایران از بازار جهانی خارج شد و این کار نهتنها منجر به افزایش قیمت نفت نشد، بلکه حتی قیمتها کاهش یافت و دلیل آن در وجود سه متغیر بود: سیر صعودی تولید نفت «شیل» آمریکا، کاهش تقاضای جهانی و بازگشت نفت لیبی به بازار برای جبران کمبود نفت ایران در آن موقع؛ درحالیکه هماینک این سه متغیر وجود ندارد.» البته بانک آمریکا باید اضافه میکرد که عربستان سعودی بهعنوان بزرگترین امید ترامپ برای پر کردن کمبود نفت ایران، زیرساختهای لازم برای این امر را فراهم نکرده و حداکثر ۲۰۰ هزار بشکه از حدود ۲٫۵ میلیون بشکه نفت ایران را میتواند پوشش دهد. این در حالی است که دیگر اعضای اوپک نیز در شرایطی قرار دارند که حتی اگر بخواهند، نمیتوانند در تیم تحریمهای ایران بازی کنند. بر اساس گزارش «بلومبرگ»، «با وجود اینکه تولید نفت عربستان سعودی بزرگترین افزایش در پنج سال گذشته را داشته، اما تنها برای ثابت نگهداشتن تولید اوپک در ماه میلادی گذشته کافی بوده است. حتی پیش از اینکه تحریمها صادرات نفت ایران را متأثر کنند، کاهش تولید در سایر اعضای اوپک شدت گرفته است. تولید نفت ونزوئلا به دلیل بحران اقتصادی که زیرساخت نفتی این کشور را فلج کرده، به پایینترین میزان در چند دهه اخیر سقوط کرده و در لیبی نیز تشدید درگیریهای سیاسی باعث شده، کنترل بنادر نفتی به دست جناحی بیافتد که با شرکت نفت دولتی مخالف است.»
علاوه بر این، دولت قبلی آمریکا رویکرد محتاطانهتری در زمینه تحریمها در پیشگرفته بود تا مانع بالا رفتن قیمتها شود. به همین دلیل، دولت اوباما به کشورهای خریدار نفت ایران، معافیت اعطا و موافقت کرد در قبال کاهش ۲۰ درصدی واردات از ایران، به خرید نفت این کشور ادامه دهند، چون از تبعات بالا رفتن قیمت نفت، نگران بود. اما دولت ترامپ، سیاست عدم اعطای معافیت را در پیش گرفت، با درخواست اتحادیه اروپا برای معافیت از تحریمهای ایران، مخالفت و وزارت خارجه این کشور اعلام کرد که هیچ کشوری معافیت نخواهد گرفت. درنتیجه، این اظهارات باعث شد قیمت جهانی نفت و بنزین در داخل آمریکا سیر صعودی پیدا کند. به تعبیر «ژان کمپ»، تحلیلگر مسائل اقتصادی خبرگزاری رویترز، «کاخ سفید یا میتواند صادرات نفت ایران را به صفر برساند یا قیمت بنزین کشورش را متعادل کند اما غیرممکن است بتواند هر دو با هم انجام دهد.»
افزون بر حقایق فوق، اختلافنظر ترامپ با «سازمان تجارت جهانی» که به قول وی، «توسط بقیه دنیا برای دور زدن آمریکا طراحیشده است» و بیشتر شدن شکاف سیاسی و تجاری میان آمریکا و اروپا از یکسو و ممانعت واشنگتن برای خرید نفت ایران توسط اروپا، نگرانیها در خصوص تأمین آینده انرژی دنیا را افزایش داده و اتحادیه اروپا را به فکر مقابله با سلطهطلبی ترامپ انداخته است. ترامپ در حالی در نشست اخیر «پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) به آلمان به دلیل واردات گاز از روسیه تاخت که سیاستهای احمقانهاش، قیمت نفت و دیگر حاملهای انرژی را افزایش داده و بااینحال، حق انتخاب متحدانش برای واردات انرژی را به رسمیت نمیشناسد. بنابراین، اروپا و آسیا از این منظر که منافع کلان خود را از ناحیه تحریمهای ایران در معرض خطر میبینند، مخالف محدودیت در صادرات نفت جمهوری اسلامی بوده و بهنوعی سیاست «تحریم علیه تحریم» را برای مقابله با تحریمهای ایران و بهطورکلی در برابر جنگ تجاری آمریکا بکار گرفتهاند .همه این موارد در حالی فرض گرفتهشدهاند که خریداران سنتی نفت ایران به دادوستد خود با تهران ادامه دهند و تحریمهای نفتی در آبان ماه اجرایی شوند که پیامدهایی همچون بالا رفتن بیسابقه قیمت نفت، آنهم بدون عملی شدن تهدید ایران مبنی بر قطع شدن صادرات نفت از منطقه را در پی خواهد داشت. در صورت آتشبازی ترامپ با نفت ایران و فرود آمدن مشت پرقدرت جمهوری اسلامی بر شریانهای انتقال این ماده حیاتی در منطقه، قطعاً عواقب بسیار وخیمتری گریبان گیر تحریم کنندگان و حامیان آن میشود و آنها را از آزمودن عزم ایران برای تضمین منافع مشروعش پشیمان خواهد کرد.