تلاش برای براندازی نظام در کنار رویه جدی اش، گاه شکل طنزگونه ای هم پیدا می کند که در زبان و ادبیات برخی چهره های اپوزیسیون نمود می یابد. پیشنهادهایی که پیشنهاد دهندگانش نام جنبش هم بر آن اضافه می کردند. جنبش هایی مثل جنبش قطع برق، جنبش برف پاک کن و امثالهم از جمله آن هاست. این نوشته شیوه های سرنگونی نظام از نگاه ۱۰ چهره اپوزیسیون را بررسی می کند.
مجله مهر – در آستانه سال نو میلادی ۲۰۱۱ ویدئویی از مهران مدیری کارگردان سریال های طنز کشورمان روی شبکه مجازی منتشر شد که اظهارات مدیران شبکه های لس آنجلسی را دستاویز یک برنامه کمدی کرده بود. این ویدئو آیینه تمام نمای دیدگاههای گردانندگان شبکه های تلویزیونی درباره نظام جمهوری اسلامی بود. در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، دیدگاههای این طیف، در قالب پیشنهادهایی مثل حرکت دنده عقب در خیابان ها، روشن کردن چراغ های ماشین در شب!، حضور در پارک ها به عنوان یک نافرمانی و موردهایی از این قبیل نمود یافته بود. اخیرا پیشنهاد داده اند مردم برای شب عید میوه فراوان بخرند و در منزل نگهداری کنند تا بازار کشور با کمبود این کالاى ضرورى روبهرو شود!
خیال پردازی های نوری زاده
علی نوری زاده یکی از چهره های تلویزیونی اپوزیسیون است که بیشتر در جمع همفکرانش به خیالبافی درباره وقایع شهرت دارد. دبیر سیاسی روزنامه اطلاعات در سال ۵۷ بود و بعد از انقلاب از ایران خارج شد و تا این اواخر نیز به عنوان تحلیل گر همراه با محسن سازگارا در شبکه صدای آمریکا ظاهر می شد. مدتی پیش نوری زاده به عنوان میهمان یک برنامه در شبکه فارسی بی بی سی حضور پیدا کرده بود که مصاحبه کننده او را به داستان پردازی های سیاسی متهم کرد. حضور نوری زاده در بیست و هفتمین جشنواره میراث فرهنگی عربستان سعودی موسوم به «الجنادریه» که هفته گذشته برگزار شد مورد توجه رسانه ها قرار گرفت. او در به کار بردن عنوان جعلی خ ل ی ج برای خلیج فارس و شط العرب برای اروند رود شهره است. ویدئویی نیز از این کارشناس مسائل ایران که شعارهای اخلاقی و حکیمانه اش از برنامه های ماهواره ای نیز کم پخش نمی شود منتشر شده است که او را در حال چت تصویری با دختری نشان می دهد. در این ویدئو نوری زاده از به کار بردن الفاظ مستهجن ابایی ندارد. او در واکنش به خبر انتشار این فیلم گفته است : رژیم (نظام) فیلمی را در اینترنت ساخته است که در آن من با یک خانمی ارتباط نامشروع دارم که سندیت ندارد !!!
فقط سوت بزن
در جریان تصفیه کارمندان شبکه صدای آمریکا، ورود بهروز صور اسرافیل به بخش فارسی VOAبا اظهار تعجب خیلی ها همراه بود و نشان داد که کف گیر این شبکه به ته دیگ خورده است. بهروز صور اسرافیل که از گردانندگان تلویزیونهای «لس آنجلسی» بود در چند سال اخیر با مجموعه عملکردی که در کارنامهاش ثبت کرده، خود را مورد تمسخر بینندگان شبکه تلوزیونیاش قرار داده است. به همین خاطر ورود او به صدای آمریکا محل اختلاف محسن سازگارا و علیرضا نوری زاده و دیگر نیروی های تحت نظارت جمشید چالنگی قرار گرفت. صور اسرافیل در یکی از رهنمودهایش برای براندازی نظام خطاب به مخاطبانش گفته بود: «بنده راه حل خودم را به شما مردم می گویم و به کسان دیگر کاری ندارم. شما هر جور که می توانید، باید دراین رژیم خرابکاری کنید، خرابکاری که فقط با بمب و مسلسل نیست، شما بروید روزنامه های مچاله شده یا اسفنج هایی را که با آن ها ظرف می شویند را درمستراح های ادارات دولتی، دانشگاه ها و مدارس بگذارید تا نتوانند زندگی عادی داشته باشند»! سوت زدن روی پشت بام، خاموش کردن برق منازل درشب، دویدن سراسیمه در پیاده روها از دیگر رهکارهایی است که صور اسرافیل بعضا به آنها اشاره می کند.
جنبش قطع برق
محسن سازگارا از جمله چهره هایی بود که در پی تسویه حساب های صدای آمریکا به همراه جمشید چالنگی، کوروش صحتی، رودابه بختیار و احمد باطبی مجبور به ترک این شبکه شد.سازگارا از چند سال پیش تاکنون به همراه علیرضا نوری زاده در برنامه تفسیر خبر این شبکه شرکت می کرد اما او بعد از ۴ سال به دستور مستقیم مدیر این شبکه برکنار شد سازگارا و نوری زاده در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری به رفتارهای غیرموقر و مبتذل روی آورده بودند. تلاش جمعی برای ایجاد قطع برق از طریق استفاده همزمان از اتو و دیگر لوازم پر مصرف از پیشنهادات محسن سازگاراست. او گفته بود ما اتو، پلوپزبرقی، ماشین لباسشویی و لوازم پرمصرف را در یک ساعتی همزمان به برق بزنیم تا جنبش خاموشی را راه بیاندازیم. سازگارا همان فردی است که نظریه “کیک و ساندیس” را در توجیه حضور میلیونی مردم در راهپیمایی ۹ دی ، مطرح کرده بود.
“هخا” دیگر نمی آید
هخا یکی از مشهورترین نمونه پدیده هایی بود که از تلویزیونی های لس آنجلسی ظهور می کردند. او هر بار پیش بینی می کرد که حکومت ایران تا چند روز دیگر سقوط خواهد کرد. او که خود را دکتر اهورا پیروز خالقی یزدی، معرفی می کرد ظاهرا از دوران کودکی ایران را ترک کرده بود و به زبان فارسی تسلط کاملی هم نداشت. هخا وعده می داد که به زودی و در آینده ای نزدیک حکومت جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد: «ایران در روز ۲۶ خرداد ماه سال جاری، یعنی درست یک روز قبل از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آزاد خواهد شد و زمام امور کشور به دست مردم ایران خواهد افتاد. در آن روز همگی مردم به میدان آزادی رهسپار خواهند شد تا در آن مکان به رقص و پایکوبی بپردازند و نیستی رژیم جمهوری اسلامی را جشن بگیرند.» هخا دوباره روز موعود را تغییر می داد و پیش می کرد حکومت ایران روز دهم مهرماه سقوط می کند. او گفته بود باید حتما روز اول اکتبر به ایران برود «و گرنه ملاها قبل از انتخابات آمریکا در اوائل نوامبر بمب اتم خواهند ساخت که نتایج وخیمی برای ایران و جهان خواهد داشت». حرف آخر او این بود: من دیگر نمی آیم روی شخص دیگری حساب کنید.
با کت وشلوار به خیابان بریزید
بعدها هخای دیگری هم ظهور کرد. اخیرا فردی که خود را سرلشگر مهدی روحانی معرفی می کرد روز اول مهر ۹۰ را به عنوان تاریخ ورود به ایران و پایان کار جمهوری اسلامی پیش بینی کرده بود. او که با لباس خلبانی در شبکه های ماهواره ای زرد ظاهر می شد از همفکران خود می خواست که فقط با کت و شلوار به خیابان ها بیایند و بقیه کار را به وی و همقطارانش بسپارند.
کنگره ملی در خارج از کشور
اظهارات مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی که به آمریکا پناهنده شده است نیز در نوع خود قابل تامل است. او در گفت وگویی با رادیو فرانسه میگوید: من به شخصه با هر گروهی که حتی سوابق تروریستی دارد اما حاضر باشد به اشتباهات گذشتهاش اعتراف کند مذاکره میکنم. طرح تشکیل کنگره ملی آن هم در خارج کشور از ایده های مجتبی واحدی بود.
پرانتز شهرام همایون
وقتی دی ماه سال گذشته کلیپ مهران مدیری کارگردان سریال های طنز کشورمان از ابتذال شبکه های ماهواره ای منتشر شد شهرام همایون از جمله افرادی بود که به این کلیپ واکنش نشان داد. همایون مهران مدیری را مامور و تئوریسین رسمی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران نامیده است که شماره پرسنلی دارد و از این وزارتخانه به صورت ماهانه حقوق دریافت میکند. در کلیپی که از مهران مدیری منتشر شده بود جمعی از طنزپردازان ایرانی اظهارنظرهای عجیب و بامزه مجریان شبکه های لس آنجلسی را دستمایه تهیه یک برنامه کمدی قرار داده بودند که با استقبال زیادی همراه شد. شهرام همایون در آن زمان سریال طنز “شبهای برره” را یک پروژه امنیتی از سوی جمهوری اسلامی ایران نامیده که ۷۰۰ میلیون تومان برای آن هزینه شده است!این مدیر شبکهٔ ماهوارهای کانال یک در لس آنجلس آمریکا مخاطبانش رو تشویق به انجام عملیات تروریستی می کند و گفته است قبل از مرگش پرچم شیر و خورشید را بالای برج آزادی نصب کند حرف خود را پس گرفت. او بعدها گفت من قبلا می گفتم که تا نصب پرچم شیر و خورشید در بالای برج آزادی نخواهم مرد اما امروز با پس گرفتن حرفم یک پرانتز باز می کنم و می گویم دیگر این ادعای سابق را ندارم.
پیش بینی بازگشت گودزیلا
مهدی خزعلی برخلاف کسانی که ذکرشان رفت در داخل کشور حضور دارد. او اخیرا به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم کرد. مدیر انتشارات حیان که فعالیت های نامشروع اقتصادی اش در کنار سخنان سیاسی اش برجسته است اوایل امسال پیش بینی کرده بود: «… نیمه دوّم خرداد نوزادی متولد خواهد شد که رشدی سریع و خارقالعاده خواهد داشت. تنها نگرانی من این است که این پدیده، که چون لوبیای سحرآمیز رشد میکند و چون گودزیلا میبلعد، از کنترل خارج شود و همه چیز را نابود کند.»
پیشنهاد حمله نظامی به ایران
رجب مزروعی عضو بروکسل نشین یکی از احزاب منحله داخل کشور به تعداد گاف هایی که می دهد شناخته شده است. وقتی ماجرای زد و بند ۸ میلیارد دلار قرارداد نفتی در مجلس ششم به بار آمد رجب مزروعی گفته بود که نمایندگان وقت و حوصله کافی ندارند که علاوه بر وظیفه نمایندگی بر قراردادهای نفتی هم نظارت کنند! او که بنا به این جمله معروفش در مجلس ششم که گفته بود اگر مرگ موش هم مجانی توزیع شود مردم برای آن صف می کشند در برخی رسانه ها به نام آقای مرگ موش خطاب می شود اخیرا در مقاله ای نوشت که پس از بسته شدن راه انتخابات بر روی اصلاح طلبان، بخشی از نیروها به این نتیجه رسیده اند که دیگر امید بستن به اصلاحات درون نظام بیهوده است و باید به دنبال تغییر نظام بود آن هم به هر شیوه ای! حتی اگر به کمک نیروی خارجی و حمله نظامی باشد!
همه این پیشنهادها در حالی مطرح می شود که چندی پیش اکبر گنجی از چهره های شاخص اپوزیسیون در مقاله ای نوشت که اپوزیسیون جمهوری اسلامی همان گونه دریافت پول مزدوری از آمریکا و اسرائیل و انگلیس را توجیه می کند که درباریان رضاخان دریافت رشوه خیانت از انگلیس را توجیه می کردند. اکبر گنجی در نوشته خود با انتشار این مطلب برای چندمین بار به آن طیف از اپوزیسیونی که علنا از بده بستان مالی با غرب حمایت می کنند، انتقاد کرد و نوشت: “اپوزیسیون جز حرف زدن، حاضر به انجام کار دیگری برای سرنگونی رژیم نیست و حاضر نیست به ایران رفته و جمهوری اسلامی را سرنگون سازد. آنها مردم را مثل کودکان نابالغ و زنان ضعیفه به شمار آوردند. پرسش کلیدی این است که اگر قرار نیست اپوزیسیون سرنگون خواه مقیم خارج به ایران رفته و جمهوری اسلامی را سرنگون سازد، پس تقاضای «دلار، یورو، دینار» و موجه سازی آن برای چیست.”