وزارت آموزش و پرورش در مدت ۴۰ سال از عمر انقلاب اسلامی پذیرای ۱۴ وزیر بوده که هر یک برنامه ها و اهدافی برای دستگاه تعلیم و تربیت ترسیم کرده اند و بنا بر شرایط و وضعیت موجود در هر دوره اقدامات مثبت و منفی انجام شده که هر کدام از آنها قابل تامل است.
به گزارش افق آنلاین ، بزرگترین دستگاه اجرایی کشور با دارا بودن حدود ۱۴ میلیون دانش آموز و بیش از یک میلیون و ۷۰۰ هزار فرهنگی شاغل و بازنشسته که البته وظایفش نیز در نوع خود بزرگ و حساس است و تربیت نیروی انسانیرا از دوران کودکی تا نوجوانی عهده دار است، از دوران بعد از انقلاب همواره با تغییر ساختار دست و پنجه نرم کرده و شاید این تحولات گاه شتاب زده باعث شده دستاورد و نتایج آن نیز چندان اثربخش و سودمند نباشد.
سردرگمی خانوادهها و دانش آموزان و فرهنگیان از روند برنامهها و محتوای کتابهای درسی و شیوه آموزش هر چند مسئلهای حائز اهمیت و قابل بررسی و تحلیل است اما نکته مهم دیگر که وزارت آموزش و پرورش را در تنگنا قرار داده و دل نگرانیها را مضاف کرده است، تغییرات گاه و بی گاه سکانداران این وزارتخانه است، مسائلی همچون استیضاح، استعفا، برکناری و بی ثباتی در مدیریت باعث شده رسالت اصلی این دستگاه در حاشیه قرار گیرد و حاشیههای پررنگتر از متن بر سر تعلیم و تربیت سایه سنگین خود را حکمفرما کند.
در این مطلب فعالیت و اقدامات اشخاصی که کوتاه یا بلند مدت به عنوان وزیر آموزش و پرورش در دوران مختلف بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی منصوب شدهاند مورد بررسی قرار گرفته است که در ادامه میخوانید:
اولین فردی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و از آبان سال ۱۳۵۷ تا بهمن ۱۳۵۸ بر مسند وزارت آموزش و پرورش تکیه زد «غلامحسین شکوهی» بود وی که با عنوان پدر علم تعلیم و تربیت ایران شناخته میشود از مدرسان قدیمی تعلیم و تربیت و نیز وزیر آموزش و پرورش دولت موقت مهندس بازرگان بود. شکوهی در ۴ تیر ۱۳۰۵ شمسی در شهر خوسف از توابع شهرستان بیرجند متولد شد و در طول سالها حیات خود همواره به فعالیتهای علمی مشغول بود. شکوهی نزدیک به ۶۰ سال در تعلیم و تربیت و امور پژوهشی فعالیت کرد که همین موضوع سبب شد تا به وی لقب چهره ماندگار تعلیم و تربیتایران را بدهند. وی لیسانس خود را در رشته آموزش و پرورش ابتدایی اخذ کرد. شکوهی در ۱۳۴۱ خورشیدی دکتری خود را در رشته تعلیم و تربیت اخذ از دانشگاه سویس اخذ و پس از بازگشت به ایران، در وزارت آموزش و پرورش مشغول به خدمت شد و همزمان در دانشسرای عالی تهران به تدریس پرداخت. غلامحسین شکوهی پس از پیروزی انقلاب نخستین وزیرآموزش و پرورش در کابینه دولت موقت بود و از نیک نام ترین و بی حاشیه ترین مردان کابینه شناخته میشود.
فعالیت او در کمتر از ۱۰ ماه تصدی بر کرسی وزارت آموزش و پرورش، کوتاهتر از آن بود که برنامه خاصی برای اداره آموزش و پرورش دنبال شود. وی مدتی ریاست دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران را برعهده داشت اما به علت ناراحتی ریوی به بیرجند زادگاهش بازگشت و به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی خود ادامه داد و در ۱۳۷۹ با درجه استادی بازنشسته شد. بیش از چند جلد کتاب با بیش از ۲۰ تجدید چاپ و ۶۰ مقاله در نشریات علمی داخلی و خارجی از وی منتشر شده است.
** محمدعلی رجایی (۱۳۵۸ تا ۱۳۵۹)
محمدعلی رجایی متولد ۱۳۱۲ خورشیدی در شهر قزوین است و با اخذ مدرک دیپلم به تهران آمد و در دانشسرای عالی تربیت بدنی معلم به تحصیل پرداخت و سپس به دانشسرای عالی رفت. پس از آن به استخدام آموزش و پرورش درآمد. رجایی در ۱۳۵۸ خورشیدی و در دولت بازرگان، مدتی را به عنوان سرپرست موقت وزارت آموزش و پرورش و سپس کفیل وزارت آموزش و پرورش در آمد و پس از استعفای بازرگان و پایان کار دولت موقت به حکم شورای انقلاب در ۱۳۵۸ با سمت وزیر در صدر آموزش و پرورش قرار گرفت.
نخستین اقدام او در صدر این وزارتخانه، دولتی کردن مدارس ملی و یک شکل کردن آموزش و پرورش بود. وی به عنوان دومین وزیر آموزش و پرورش مشغول به فعالیت شد و نقش بنیادی در تحقق انقلاب فرهنگی و به ثمر رسیدن اهداف آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی داشت. یکنواخت کردن تمام مدارس و رفع تبعیض از آنها، تغییر نظام آموزشی، تغییر محتوای کتابهای درسی، تغیر روابط دانش آموز و معلم، تعمیم امکانات و تجهیزات آموزشی برای تمام اقشار جامعه، توجه به عشق و علاقه به شغل معلمی به جای استفاده از دانشجویان بورسیه در انتخابات معلمان از مهمترین اقدامهای رجایی در دوران وزارتش است. سرانجام رجایی پس از ۹ ماه فعالیت در وزرات آموزش و پرورش به نمایندگی مردم تهران درمجلس شورای اسلامی انتخاب شد.
** محمدجواد باهنر (۱۳۵۹ تا ۱۳۶۰)
محمدجواد باهنر متولد ۱۳۱۲ در شهر کرمان است. او در ۱۳۳۲ خورشیدی وارد حوزه علمیه قم شد و در همین سال بود که دیپلم کامل متوسطه را نیز اخذ کرد. وی در کنار تدریس به تالیف کتب درسی پرداخت و حدود ۳۰ کتاب و جزوه تعلیمات دینی را برای تدریس از دوره ابتدایی تا دانشگاه تالیف کرد، همچنین همزمان فعالیتهای اجتماعی خود را نیز ادامه داد و در تشکیل دفتر نشر فرهنگ اسلامی، کانون توحید و مدرسه رفاه نقش موثری داشت.
با انتخاب محمدعلی رجایی به ریاست جمهوری وی باهنر را برای پست وزارت آموزش و پرورش در کابینه انتخاب کرد. باهنر از ۱۳۵۹ خورشیدی در وزارت آموزش و پرورش حضور یافت و پس از انتخاب به سمت وزارت آموزش و پرورش سیاستهای کلی این وزارتخانه را چنین اعلام کرد: «تعمیم امکانات آموزشی کشور به ویژه در روستاها تا این نابرابری موجود میان شهر و روستا از بین برود. نحوه توزیع مدارس باید به طور عادلانه برنامه ریزی و عمل شود تا تفاوت بسیار زیادی که در مدارس جنوب شهر و شمال شهر موجود است مرتفع شود. آموزش و پرورش باید محتوای فرهنگی و بار ایدئولوژی اسلامی بگیرد و دارای اهداف مشخصی باشد. اهمیت تربیت معلم، در این باره باید به ایجاد دورههای غنی و پربارتر بپردازیم.» سر انجام باهنر به همراه رجایی در انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰ خورشیدی در دفتر نخستوزیری شهید شد.
** علی اکبر پرورش (۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴)
علی اکبر پرورش زاده اصفهان در ۱۳۲۱ است و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان رساند. پرورش در دوران نوجوانی و آشنایی با دکتر بهشتی جذب فعالیتهای مذهبی و سیاسی شد و نخستین بار در ۱۳۴۳ خورشیدی به دلیل فعالیتهای سیاسی بر ضد رژیم دستگیر شد. مدرک فوق لیسانس خود را در دانشسرای عالی تهران در رشته کارآموزی دبیری دریافت کرد. بعد از محمدجواد باهنر به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد. مشکلات ساختاری آموزش و پرورش و کسری بودجه همیشگی این وزارتخانه و زمزمههای مشکلات معیشتی معلمان از جمله معضلهای آموزش و پرورش در این دوره بود به گونهای که در این دوره جذب معلمان حق التدریس به خاطر افزایش جمعیت و کمبود معلمان رسمی شدت گرفت.
پرورش ساماندهی آموزش و پرورش را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد با آرام شدن اوضاع سیاسی که همزمان با شدت گرفتن جنگ تحمیلی بود، مجموعه آموزش و پرورش را دور از هیاهوی جنگ نگه دارد. نکته مهم در کارنامه وزارت پرورش آن بود که او برخلاف وزرای دیگر که با رای اعتماد متزلزل مسوولیت هدایت این وزارتخانه را برعهده گرفتند، با رای محکمتری نسبت به بقیه وزیر شد و کمتر از وزرای دیگر مشکلات ساختاری آموزش و پرورش دامنگیر وی شد. رای منفی مجلس به پرورش هیچ گاه از ۱۴ رای بیشتر نشد. اما وزارتخانه پرورش آرام تر از آن بود که این مشکلات به چشم بیایند.
با این حال میرحسین موسوی ترجیح داد تا در کابینه دوم از وی استفاده نکند و فرد دیگری را در صدر این وزارتخانه قرار دهد. نمایندگی در مجلس خبرگان قانون اساسی، عضویت در شورای عالی دفاع، قائم مقام دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، عضویت در شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی، نمایندگی در مجلس شورای اسلامی در دورههای اول، دوره سوم و چهارم و عضو هیات رییسه از جمله مسوولیتها و اقدامهای اجرایی پرورش محسوب میشود. علی اکبر پرورش پس از چند سال رنج از بیماری در ۱۳۹۲ خورشیدی درگذشت.
** سید کاظم اکرمی (۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸)
سید کاظم اکرمی در ۱۳۱۹ در شهر همدان متولد شد. وی در دانشسرای عالی تهران در رشته روانشناسی موفق به اخذ درجه لیسانس شد و دوره فوق لیسانس خود را در رشته مشاوره به پایان رساند. اکرمی در فاصله ۵۷ تا ۵۹ مدیر کل آموزش و پرورش استان همدان بود و با تشکیل مجلس خبرگان به عنوان نماینده مردم همدان به این مجلس راه یافت. اکرمی جایگزین پرورش در کابینه دوم موسوی بود که با رای مجلس به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد. وی در باره انتخابش به سمت وزارت آموزش و پرورش میگوید: «بنده از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ مسئول آموزش و پرورش کشور بودم. در آن زمان جنگ در جریان بود و تمام هم و غم دولت آن بود که جنگ را با پیروزی به پایان برساند. برخی در همان زمان به بنده انتقاد کردند که چرا وزارت را در این شرایط که امکانات نیست و جنگ است پذیرفتهام؟ اما بنده با توجه به سالها مبارزه برای تغییر رژیم و تایید مرحوم دکتر سحابی برای مدیریتم در اداره کل آموزش و پرورش استان همدان، وزارت را پذیرفتم.» تقویت ساختاری وزارت آموزش در دوران جنگ تحمیلی در دستور کار اکرمی قرار گرفت.
بزرگ شدن مجموعه آموزش و پرورش، جذب معلمان، کلنگ زنی ساخت مدارس و… از جمله اقدامهایی بود که در دوره وزارت اکرمی انجام شد. در دوره وزارت او تغییرات محتوایی خاصی، نه در ساختار و نه الگوهای آموزشی و پرورشی در دوره اکرمی مشاهده نشد. اما به هر حال با شدت گرفتن حملات موشکی عراق در سالهای پایانی جنگ، تعطیلی سراسری مدارس یکی از بزرگترین بحرانهای آموزش و پرورش در طول تاریخ را رقم زد. تدبیر دولت با جایگزینی امکان آموزش از راه دور و از طریق تلویزیون، آموزش و پرورش ایران را از تعطیلی یک ساله نجات داد و سبب شد به هر شکلی شده روند آموزش عمومی کشور بدون وقفه ادامه یابد.
** محمد علی نجفی (۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶)
محمدعلی نجفی در سال ۱۳۳۰ در تهران به دنیا آمد، او دانشآموخته کارشناسی ریاضی از دانشگاه صنعتی شریف و و دکتری خود را در رشته ریاضی از دانشگاه MIT دریافت کرد. عضو شورای عالی میراث فرهنگی و گردشگری و عضو شورای سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی جمهوری اسلامی ایران، شهردار تهران، مدرس دانشگاه، مشاور امور اقتصادی رییس جمهور از جمله فعالیتهای وی به شمار میرود. وی فعالیت سیاسی خود را از سال ۱۳۵۹ در جایگاه ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان آغاز کرد. در فاصله سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ در جایگاه وزارت علوم فعالیت کرد و از ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۶ وزارت آموزش و پرورش را در کابینه آیت الله هاشمی رفسنجانی برعهده داشت.
او توانست در طول این مدت برخی تغییرات ساختاری و محتوایی را در بدنه این وزارتخانه اعمال کند. وی همزمان تلاش کرد تا با تشکیل مدارس غیرانتفاعی بخشی از حجم ساختار بزرگ و کم تحرک آموزش و پرورش بکاهد و از طرفی دیگر با واگذاری امور اجرایی به مدارس، آموزش و پرورش را کوچکتر کند. نجفی با تغییر الگوی قدیمی آموزشی از نظام قدیم به نظام جدید تلاش کرد آموزش عمومی و آمادگی برای آموزش عالی را به دو بخش مجزای از هم تبدیل کند. تسهیل روند گزینشهای آموزش و پرورش که سالها جزو سختگیرانه ترین گزینشهای دولتی بود، از دیگر اقدامهای نجفی به شمار میرفت. او تلاش کرد با سخت کردن شرایط انتقال و استخدام معلمان، با استفاده از معیارهای تحصیلات عالی، بدنه آموزش و پرورش را اصلاح، تقویت و مدیریت کند. نجفی با پشتوانه علمی و تجربه مدیریتی خود آموزش و پرورش ایران را متحول کرد.
** حسین مظفر (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰)
حسین مظفر متولد ۱۳۳۱ و در پاکدشت به دنیا آمد. با شروع جنگ تحمیلی با توجه به مسوولیتها دیگری که در آموزش و پرورش داشته به جبهه رفت. وی دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی در رشته برنامه ریزی و خط مشی گذاری است. وی وزیر آموزش و پرورش در دولت هفتم واصلاحات بود. مظفر در دوران وزارتش دست به اعمال برخی تغییرات جزیی در الگوی آموزشی نظام جدید که برای کاهش فشارهای اطراف صورت میگرفت زد و عملاً خط خاصی را در آموزش و پرورش پی نگرفت.
او ترجیح داد به جای آنکه در راستای جهت برنامهای که در دورههای قبل برای اصلاح و تقویت ساختار آموزش و پرورش پیش بینی شده بود، حرکت کند وزارت آموزش و پرورش را در این چهار سال آرام نگه دارد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مسائل آموزشی دوره وزارت مظفر یکی از بی حاشیه ترین دورههای وزارت آموزش و پرورش بعد از انقلاب اسلامی ایران بود. مظفر پس از خروج از آموزش و پرورش به حزب آبادگران پیوست. او عضو در مجمع تشخیص مصلحت نظام و نمایندگیمردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دوره هفتم بود.
** مرتضی حاجی (۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴)
مرتضی حاجی متولد ۱۳۲۷ تهران و دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ریاضی است وی از ۱۳۷۶ خورشیدی عهده دار سمتوزارت تعاون بود و در دولت دوم خاتمی نیز وزیر آموزش و پرورش شد. حاجی در ابتدای مسیر خویش خواستار اصلاح و تقویت ساختار آموزش و پرورش شد. وی تلاش کرد تا با تسهیل واگذاری اداره امور مدارس از آموزش و پرورش به خود معلمان، ساختار این وزارتخانه را کوچک کند و از طرفی دیگر تلاش کرد با حذف معاونت پرورشی از این وزارتخانه اصلاحات ساختاری را پی بگیرد.
اختلاف نظر سیاسی دولت با جریان مقابل که در دوره هفتم اکثریت مجلس را به دست گرفته بودند، مشکلات زیادی را برای روند اصلاحات در آموزش و پرورش به وجود آورد. رکورد مخالفتها با وزارت وی، در میان وزرای سابق و سایر وزرای کابینه دولت خاتمی، قابل توجه بود. حاجی چندین بار تا مرز استیضاح هم پیش رفت، اما توضیحات قانع کننده درباره اصلاحات وی هر بار او را از خطر کسب رای عدم اعتماد مجلس نجات داد. استانداری استان مازندران، قائم مقام وزیر صنایع سنگین معاون وزیر ارشاد، ریاست سازمان قندوشکر، مدیرعامل روزنامه همشهری و وزیر تعاون، وزیر آموزش و پرورش و مدیر عامل کانون جهانگردی و اتومبیلرانی از جمله فعالیتهای اجرایی حاجی به شمار میروند.
** محمود فرشیدی (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶)
محمود فرشیدی در ۱۳۳۰، در شهر مشهد به دنیا آمد. وی در ۱۳۴۸ در رشته مهندسی شیمی از دانشگاه شیراز پذیرفته شد. وی وزارت آموزش و پرورش در دولت نهم را پذیرفت و شعار «مدرسه زندگی» را با هدف اصلی تحول بنیادین بر مبنای نگاهرهبر فرزانه انقلاب برگزید. با انتخاب فرشیدی برای وزارت آموزش و پرورش حاشیههای بسیاری به وجود آمد. بالا گرفتن اعتراض معلمان که به اعتصاب و تحصن عمومی در سال ۸۵ منجر شد، فرشیدی را در موقعیت پیچیدهای گذاشت و از طرفی دیگر حواشی اقدامهای عجیبی چون طرح سوالات توهین آمیز نسبت به پیامبر (ص) در یکی از آزمونهای این وزارتخانه انتقادات بسیاری را علیه او برانگیخت.
احیای معاونت پرورشی از یک طرف و توقف روند مشارکت بخشهای غیردولتی در اداره مدارس از جمله اقدامهای شاخصوی در آموزش و پرورش بود. فرشیدی یک بار تا مرز استیضاح پیش رفت اما توانست با کمک محمود احمدی نژاد، از استیضاحی که به خاطر حواشی صورت گرفته بود رای اعتماد بگیرد. فرشیدی به فاصله کوتاهی پس از استیضاح از طرفمحمود احمدی نژاد برکنار شد. هرگز مشخص نشد به چه دلیلی احمدی نژاد به یکباره تصمیم گرفت فرشیدی را از قطار دولت نهم پیاده کند.
* * علیرضا علی احمدی جشفقانی (۱۳۸۶ تا ۱۳۸۸)
علیرضا علی احمدی در ۱۳۱۸ در شهر نایین اصفهان متولد شد و مدرک دکتری خود را در مدیریت تولید از دانشگاه تربیت مدرس کسب کرد. وی پس از برکناری فرشیدی مسوولیت وزارتخانه که چند وقتی بی وزیر مانده بود را عهده دار شد. احمدی نژاد «علی احمدی» را از دانشگاه پیام نور فراخواند تا بر کرسی دهمین وزیر آموزش و پرورش بعد از انقلاب تکیه زند. او در دوران وزارتش از جداسازی کتب درسی و دختران و پسران و ساخت اندرونی در مدارس دخترانه سخن میگفت، از طرفی دیگر مقابل فشارها برای استخدام حق التدریسی ها به بهانه جلوگیری از بزرگ شدن ساختار ایستادگی میکرد.
دوره کوتاه وزارت علی احمدی همواره با چاشنی جدلها و درگیریهای سیاسی و غیرسیاسی با مجلس همراه بود. مقاومت وی برای اجرای قانون حذف کنکور یکی از اقدامات اساسی او در مقابل مجلس بود که حتی او را چندین بار تا مرز استیضاح پیش برد. عضویت در هیات امنای سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران٬ عضو گروه اقتصادی معاونت بررسیهای بیت رهبری٬ عضو شورای گسترش آموزش عالی کشور٬ عضو حقوقی شورای عالی انقلاب فرهنگی٬ عضو حقوقی فرهنگستان هنرجمهوری اسلامی ایران و مشاور برنامه ریزی شورای اسلامی شهر تهران و… از جمله اقدامهای اجرای وی به شمار میرود.
** حمیدرضا حاجی بابایی (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲)
حاجی بابایی متولد شهر همدان در تاریخ ۱۳۳۸ است و دکتری الهیات و معارف را از دانشگاه آزاد اسلامی تهران اخذ کرد. وی در دولت دوم محمود احمدی نژدا به عنوان وزیر آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. آتش سوزی مدرسهای در روستای شین آباد پیرانشهر و سوختن ۲۸ دانشآموز با جراحتهای شدید ناشی از آتش گرفتگی از بخاری از بحرانهای دوره وزارت حاجی بابایی محسوب میشود، این آتش سرانجام دامن وزیر را گرفت تا جایی که تعدادی ازنمایندگان مجلس طرحی را امضا کردند و خواهان استیضاح حاجیبابایی وزیر آموزش و پرورش شدند.
در دوره وزارت حاجی بابایی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش اجرایی شد و اجرای این سند با انتقاداتی نیز همراه بود. به اعتقاد کارشناسان آموزش و پرورش در مسیر تحول با شتاب بسیاری شروع به حرکت کرد و به نوعی دچار شتاب زدگی شد. رونمایی از برنامه درسی ملی و تلاش برای اجرای نظام ۳.۳.۶ و تعطیلی پنج شنبههای مدارس از جمله اقدامهای حاجی بابایی بود که انتقادات بسیاری را با خود به همراه داشت.
** علی اصغر فانی (۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵)
علیاصغر فانی متولد ۱۳۳۳ در شهر تهران است و مدرک دیپلم ریاضی خود را از دبیرستان دکتر هشترودی تهران اخذ کرده و مدرک لیسانس و فوقلیسانس مهندسی راه و ساختمان را از دانشکده فنی دانشگاه تهران دریافت کرده همچنین دانشآموخته دوره دکتری رشته مدیریت دولتی از دانشگاه تربیت مدرس بود.
وی معاون آموزشی اداره آموزش و پرورش منطقه ۱۶، رییس اداره آموزش و پرورش منطقه ۶، مدیرکل آموزش و پرورشکردستان، معاون آموزشی وزارت آموزش و پرورش در سالهای ۶۴ تا ۶۸، معاون و قائم مقام دانشگاه علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس در سالهای ۶۸ تا ۷۲، معاون فرهنگی بنیاد شهید در سالهای ۷۲ تا ۷۶، معاون برنامهریزی و نیروی انسانی آموزش و پرورش در سالهای ۷۶ تا ۷۷، معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش در سالهای ۷۷ تا ۷۸، معاون آموزشی وزارت آموزش و پرورش در سالهای ۷۷ تا ۸۰، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در سالهای ۸۰ تا ۸۴، سرپرست وزارت آموزش و پرورش از ۸ شهریور ۸۴ تا ۱۸ آبان ۸۴، سرپرست دبیرخانه شورای تعلیم و تربیت و استادیار دانشگاه تربیت مدرس را تجربه کرده است.
حسن روحانی رییس جمهور دولت یازدهم به دلیل رای اعتماد ندادن مجلس به محمدعلی نجفی، علیاصغر فانی را به عنوان سرپرست این وزارتخانه منصوب کرد که در ۲۷ مهر ۱۳۹۲، حسن روحانی، فانی را به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد. فانی مجری طرحهای پژوهشی کلان و ملی نظیر «الگوی نظری زیر نظام تربیتمعلم و تامین نیروی انسانی سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» و «مطالعات بنیادی و تحلیلی کلان برای تدوین سیاستهای کلی در بخش نظام آموزشوپرورش کشور» بوده است. یافتههای پژوهشهای اخیر تاثیر بسزایی در شکلگیری اولویتها، برنامهها و اقدامات فانی در وزارت آموزش وپرورش داشته است. مهمترین نقاط قوت این وزیر آموزشوپرورش، آغاز بودجهریزی عملیاتی، توجه به مدیریت آموزشگاهی، ساماندهی به توزیع نیروی انسانی و دانشگاه فرهنگیان است که از یک سو با مفاد سند تحول بنیادین سازگار هستند و از طرفی دیگر به نحوی جزو زیرساختها و مقدمات اجرای عموم راهکارهای سند تحول به حساب میآیند.
توقف برخی از طرحهای تحولی غیر کارشناسی به صورت موقت (ازجمله طرح رتبهبندی معلمان) از دیگر اقدامهای مثبت فانی محسوب میشود. اما از جمله نقاط ضعف فانی در دوران وزارتش میتوان بهکندی روند تدوین نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین، فقدان فضای گفت وگو و تعامل نخبگانی در طرحهای تحولی، فعالیت ضعیف رسانهای برای اجرای سند تحول، طرح ناقص و مخدوش «یک روز بدون کتاب» و غفلت از برخی مفاد سند تحول نظیر سیاست چند تالیفی کتب درسی اشاره کرد.
فضای غبارآلود ایجاد شده در آموزش و پرورش با موضوع صندوق ذخیره فرهنگیان و تنبیه بدنی دانشآموزان با گلایههایی که از گذشته نسبت به آموزش و پرورش درباره مسائل آموزشی و پرورشی و رسیدگی به معلمان وجود داشت، ادغام شد و در نهایت به اعلام وصول طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش انجامید و در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی استیضاح وزیر آموزش و پرورش با ۴۵ امضا وصول شد.
با وجود انتشار اخبار متعدد در خصوص استعفای فانی، جلسه هیات دولت تشکیل شد و وزیر آموزش و پرورش در این جلسه حضور یافت. پس از آن فانی در نامهای خطاب به رییس جمهوری نوشت: «پس از اطلاع از نظر جناب عالی درخصوص ضرورت ترمیم کابینه که در جلسه روز چهارشنبه ۲۸ مهرماه ۹۵ هیات محترم دولت ابراز فرمودید؛ با وجود آمادگی کامل برای حضور در جلسه استیضاح و ارائه گزارش عملکرد سه ساله وزارت آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید و پاسخ به سوالات نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، بدین وسیله آمادگی خود را برای عمل به هرگونه تصمیم حضرتعالی درخصوص ادامه کار خویش نیز اعلام مینمایم.» چند ساعت بعد از انتشار نامه وزیر آموزش و پرورش، در حکمی از طرف رییس جمهوری، سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش که نایب رییس هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان نیز بود به عنوان سرپرست وزارت آموزش منصوب شد.
** فخرالدین احمدی دانش آشتیانی (۱۳۹۵ تا ۱۳۹۶)
احمدی دانشآشتیانی متولد ۱۳۳۴ در آشتیان است و دوره دبیرستان را در رشته ریاضی تحصیل کرد و کارشناسی خود را از دانشگاه صنعتی امیرکبیر در رشته مهندسی راه و ساختمان اخذ کرد. وی مدرک دکتری خود را از دانشگاه امپریال کالج انگلستان کسب کرد. مدیرکلی طرحهای عمرانی وزارت فرهنگ و آموزش عالی از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸، معاون امور جنگوزارت فرهنگ و آموزش عالی از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶۸، مسوول ستاد پشتیبانی جنگ دانشگاهها از سال ۱۳۶۶ تا ۱۳۶، برگزارکننده دورههای دانشگاه در جبهه برای جبران عقب افتادگی آموزشی دانشجویانی که در جبهه حضور داشتند و معاون طرح و توسعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و قائم مقام وزیر و عضو شورای برنامه ریزی سازمان سنجش آموزش کشور از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۲ از جمله کارهای اجرایی وی شمار میرود.
دانش آشتیانی که پس از جدایی علی اصغر فانی از دولت، به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش به مجلس شورای اسلامی معرفی و به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب شد. فخرالدین آشتیانی به مدت ۱۰ ماه در این پست مشغول به خدمت بود که در این مدت تلاش کرد تا اسناد بالادستی حوزه آموزش کشور را اجرایی کند گرچه در این زمینه با مشکلاتی هم مواجه شد اما همه تلاش خود را کرد تا برخی از مشکلات معلمان و دانش آموزان را برطرف کند. در همین مدت کوتاه نیز توانست در سه حوزه ساماندهی صندوق ذخیره فرهنگیان، پرداخت معوقات معلمان و اجرا و تدوین برخی از مواد سند تحول بنیادین موفق عمل کند.
** سیدمحمد بطحایی (۱۳۹۶ تا خرداد ۱۳۹۸)
سید محمد بطحایی در ۱۳۴۲ در یکی از محلههای قدیمی تهران متولد شد. در ۱۳۶۰ دیپلم خود را در رشته علوم تجربی در دبیرستان دهخدا کرج گرفت و در ۱۳۶۱ که مصادف با انقلاب فرهنگی بود و همه مراکز دانشگاهی تعطیل بودند وارد نخستین دوره مراکز تربیت معلم شهید رجایی شد. او دارای تحصیلات کارشناسی ارشد مدیریت دولتی با گرایش مدیریت مالی است. رییس مرکز ملی نظارت راهبردی سازمان برنامه و بودجه کشور، سرپرست سابق وزارت آموزش و پرورش (بعد از علی اصغر فانی در سال ۱۳۹۵) بود.
وی سالها معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش که مهمترین نهاد قانون گذاری در وزارتخانه بوده، همچنین معاونت برنامه ریزی و نظارت در دفتر ستادی، مسوول آموزش در سرپرستی مدارس خارج از کشور، مدیریت واحدهای آموزشی، معلمی، دبیری و امور تربیتی را نیز در کارنامه خود دارد. از جمله سوابق بطحایی عضویت در کمیتههای تخصصی در حوزههای برنامه ریزی درسی، برنامههای توسعه، پژوهشهای آموزشی و مشارکت در دهها طرح پژوهشی و مطالعاتی در حوزه آموزش و پرورش محسوب میشوند. بطحایی توانست با اکثریت آراء از دهمین مجلس شورای اسلامی رای اعتماد بگیرد و چهاردهمین وزیر آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی شود.
بطحایی در این مدت تلاش کرد تا نظام آموزشی را ساماندهی کند از این رو اقدام به عملیاتی کردن طرحها و ایدههای جدید کرد که از جمله آنها میتوان به حذف آزمون و کتابهای کمک آموزشی از مدارس ابتدایی، حذف آزمون مدارس نمونه دولتی برای دانش آموزان ورودی پایه دهم، حذف مشق شب و جایگزینی تکالیف مهارت محور، حذف پیک نوروزی و جایگزین داستان نویسی در ایام نوروز اشاره کرد که البته هر یک از این تصمیمات با واکنشها و انتقادهایی همراه بود.
چهاردهمین وزیر در دوران ۴۰ ساله انقلاب اسلامی مصمم بر اجرای برنامههای یاد شده بود و گاه از آنچه که موجب توقف اجرای برنامهها میشود گلایه داشت و مافیا و دستهای پشت پرده و برخی ذی نفعان را مانع پیشبرد امور در دستگاه تعلیم و تربیت میدانست.
یکی از شاخص ترین اقدامات بطحایی در دوران وزارت خود را شاید بتوان برگزاری انتخابات نمایندگان فرهنگیان در صندوق ذخیره دانست زیرا با وجود تنشهای بسیاری که این صندوق با آن مواجه بود، اقدام وزیر وقت آموزش و پرورش مبنی بر اینکه فرهنگیان به طور مستقیم میتوانند دو عضو هیات امنا و یک بازرس را از میان خود راهی صندوق کنند، روزنه امیدی را در میان جامعه فرهنگی به وجود آورد تا نسبت به فعالیت صندوق دلگرم شوند.
بر اساس ماده ۱۲ بند ۳ اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان، وزیر آموزش و پرورش این امکان را دارد که اعضای هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان را انتخاب کند؛ اما سید محمد بطحایی به دلیل تاکید بر مشارکت فرهنگیان در لایههای مختلف آموزشی، تفویض اختیار کرد که نمایندگانی از سوی فرهنگیان و یک بازرس در هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان انتخاب شوند.
مرحله اول این انتخابات در اواخر سال ۹۶ برگزار شده بود و در نهایت از میان سه هزار و ۵۵۷ نفر از فرهنگیان سراسر کشور که نامزدی خود را اعلام و ثبتنام کرده بودند، ۸۳ نفر به عنوان منتخبان مرحله اول، ۲۳ و ۲۴ اردیبهشت ماه سال ۹۷ در جلسهای با حضور وزیر آموزش و پرورش به ارائه برنامههای خود پرداخته و در همان جلسه با رایگیری، در نهایت سه نفر به نامهای «لیلا نظر پور» با ۲۴ رای، «امین الله سالاری» با ۲۳ رای به عنوان نماینده فرهنگیان و «محسن مسعودی» با ۲۱ رای به عنوان بازرس انتخاب و برای چهار سال راهی صندوق ذخیره فرهنگیان شدند.
انتخابات فرهنگیان در هیات امنای صندوق ذخیره فرهنگیان در شرایطی برگزار شد که بسیاری از فرهنگیان به دلیل اختلاس چند هزار میلیاردی، از عملکرد این صندوق ناراضی بوده و خواستار خروج از عضویت آن بودند اما برگزاری این انتخابات تلاش کرد با عضویت دو نفر از فرهنگیان در ترکیب هیات امنا و یک نفر به عنوان بازرس نظارت مستقیم اعضا بر فعالیتها و عملکرد بزرگترین بنگاه اقتصادی کشور را بیشتر کند.
** حذف مشق شب و ورود تکالیف مهارتمحور به مدارس
بر اساس تصمیم دیگر بطحایی و تیم کاریش در سال تحصیلی ۹۸-۹۷ برنامه تکالیف مهارتمحور به جای مشق شب مختص دانشآموزان پایههای اول تا سوم ابتدایی اعلام شد و همچنین ۲ ساعت آموزشی با عنوان «برنامه ویژه مدارس» برای مهارتآموزی نیز شامل پایههای چهارم تا ششم و دوره اول متوسطه تعیین شد.
«هدف از این اقدام آن بود که به جای تمرین، تکرار بیهوده و رونویسیهای بیفایده که دانشآموزان انجام میدادند و معلمان هم فقط یک خط روی آن میکشیدند و بازخورد زیادی نمیگرفتند، بچهها به سمت تکالیف مهارتی گرایش پیدا کنند».
در مرحله اول، این برنامه برای کلاسهایی که تراکم ۱۶ تا ۲۵ دانش آموز دارند در نظر گرفته شد که بر اساس آن، بچهها تکالیف خود را در مدرسه زیر نظر معلمان انجام میدهند و ساعتهای خارج از مدرسه را صرف مهارتآموزی میکنند.
** تلاش برای اجرای رتبه بندی معلمان
سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که تدوین آن مدتها زمان برده بود، آذر سال ۱۳۹۰ به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و توسط رئیس جمهوری وقت ابلاغ شد.
در مقدمه این سند آمده است: در تهیه سند ملی تحول بنیادین آموزش و پرورش کوشش شده با الهام گرفتن از اسناد بالادستی و بهرهگیری از ارزشهای بنیادین آنها و توجه به اهداف راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران، چشم انداز و اهداف تعلیم و تربیت در افق ۱۴۰۴ هجری شمسی تبیین شود.
این سند مشتمل بر ۷ فصل و ۱۳۱ راهکار ذیل چشم انداز سال ۱۴۰۴ تنظیم شده و در زمان تنظیم مدل سه گام برای اجرای آن تصور شد؛ گام نخست تدوین سند و نقشه راه، گام دوم زمینه سازی برای اجرای سند و گام سوم اجرای احکام سند است.
فصل ششم از این سند به ارتقای منزلت اجتماعی و جایگاه حرفهای منابع انسانی با تاکید بر نقش الگویی و جایگاه معلم میپردازد و به طور مشخص هدف ۱۰ و راهکار عملیاتی ۱۰/۲ مقرر میدارد: استقرار نظام سنجش صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفهای، تعیین ملاکهای ارزیابی و ارتقای مرتبه (نظام رتبهبندی) علمی و تربیتی معلمان و تقویت انگیزه ارتقای شغلی در آنان براساس نظام معیار اسلامی.
بنابراین آموزش و پرورش از همان سال به تدوین طرح رتبهبندی معلمان همت گماشت و لایحهای اوایل تابستان سال ۹۲ توسط دولت به مجلس ارائه شد که بر اساس آن معلمان با در نظر گرفتن معیارهایی در چهار گروه طبقهبندی و دستمزد آنها بر همین اساس تعیین میشد.
این طرح پس از بررسی به دلیل برخی اشکالات توسط مجلس به دولت بازگردانده شد و نمایندگان مشخص شدن منابع مالیبرای اجرای آن را خواستار شدند. در ادامه بررسی طرح، مسئولان آموزش و پرورش اعلام کردند طرح رتبهبندی معلمان نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی ندارد؛ از این رو پس از کش و قوسها درباره این لایحه، با هدف افزایش انگیزه همکاران فرهنگی و ارتقای شایستگیهای حرفهای معلمان در آخرین جلسه هیات دولت ۲۷ اسفند ۹۳ در قالب قانون مدیریت خدمات کشوری به تصویب رسید. بر این اساس مرحله اول طرح رتبهبندی معلمان در نیمه ابتدایی سال ۹۴ با بار مالی ۱,۳۰۰ میلیارد تومان اجرا شد و طی آن حقوق فرهنگیان میانگین تا ۴۰۰ هزار تومان افزایش یافت اما از آن پس به دلیل کمبود بودجهاین طرح نتوانست گامهای بعدی را بردارد.
با وجود این برای اعتباربخشی بیشتر و قانونیبودن اجرا و تامین اعتبار این طرح، در قانون برنامه ششم توسعه (۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰)، دولت مکلف شده طرح رتبهبندی را در مرحله نهایی در قالب یک لایحه تهیه کرده و به مجلس ارائه دهد.
سرانجام پس از تلاشهای بسیار وزارت آموزش و پرورش، طرح رتبهبندی معلمان که مدتی مسکوت مانده بود اواخر آبان سال ۹۷ در نشست تخصصی کمیسیون امور اجتماعی و دولت الکترونیک دفتر هیات دولت به تصویب رسید.
تصویب این لایحه در کمیسیون دولت با حضور نمایندگان وزارت آموزش و پرورش و سازمان برنامه و بودجه کشور روزنه امیدی برای فرهنگیان گشود و وعده سید محمد بطحایی که ۹ آبان ماه اعلام کرده بود مهمترین اقدامی که برای معیشت معلمان در دستور کار قرار دادهایم طرح رتبهبندی است و به زودی این طرح در اختیار مجلس قرار میگیرد، در سال ۹۷ محقق شد.
این لایحه به منظور ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقای شایستگیهای حرفهای، منزلت و مرجعیت علمی و اجتماعی معلمان و افزایش انگیزه در راستای ارتقای فعالیتهای آموزشی و پرورشی آنان تهیه شده است.
با این نظام، رتبههای حرفهای برای طبقهبندی معلمان در نظر گرفته میشود و بر اساس هر رتبه، ضرایبی در امتیازات شغل و شاغل و در نتیجه حقوق و مزایا برای آنان لحاظ میشود.
با این مصوبه اکنون لایحه نظام رتبهبندی معلمان در انتظار سپریکردن مرحله دیگری است تا پس از تصویب نهایی از سوی دولت در اختیار نمایندگان ملت قرار گرفته و به سرانجام روشنی برسدو البته بطحایی نیز در دوران وزارت خود بارها بر اجرایی کردن این طرح تاکید کرد و همزمان با روز معلم امسال ا علام کرد که در این رابطه با رئیس جمهور صحبت کرده و وی را در جریان جزئیات طرح قرار داده است و روحانی نیز نظر مثبت در این رابطه دارد.
در مجموع ۲ هزار میلیارد تومان برای اجرای مرحله اول طرح رتبهبندی معلمان در نظر گرفته شده که در صورت تصویب این طرح در مجلس شورای اسلامی، از امسال اجرایی خواهد شد.
** رویکرد جدید شورای عالی آموزش و پرورش در مشارکت فرهنگیان
بطحایی تلاش کرد با تغییر شیوه مشارکتپذیری فرهنگیان در شورای عالی به عنوان مرجع سیاستگذاری نظام آموزش، فضا را برای آنها باز کند تا حضور فعالتری در تصمیمگیریهای کلان داشته باشند.
این شورا که دارای ۲۲ عضو است، پیش از این سه عضو آن توسط شورای معاونان به وزیر آموزش و پرورش معرفی و در نهایت وارد شورای عالی میشد اما این بار سید محمد بطحایی به عنوان مسئول ارشد دستگاه تعلیم و تربیت تصمیم گرفت تا با رویکردی متفاوت به انتخاب فرهنگیان در این مرجع مهم سیاستگذاری بنگرد.
وزیر آموزش و پرورش با استناد به بند ۱۴ ماده ۹ قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش و با استفاده از اختیارات خود پیش از این بدون برگزاری انتخابات و با نظر شورای معاونان نسبت به انتخاب نمایندگان فرهنگیان در شورا اقدام میکرد اما بطحایی در ادامه رویکردهای جدید دستگاه تعلیم و تربیت در سال ۹۷، اعلام کرد که انتخاب نمایندگان فرهنگیان در شورای عالی باید در قالب یک انتخابات و به صورت عادلانه انجام شود تا آنها از میان خود اصلحترین را برگزیده و راهی شورا کنند که این تصمیم از دو جنبه حائز اهمیت است.
در مرحله اول این انتخابات در مجموع ۱۶۱ نفر موفق به کسب بیشترین آرا شده و به مرحله دوم که اوایل سال ۹۸ در تهران برگزار میشود، راه یافتند و از میان آنها در نهایت سه نفر با حکم رئیس جمهوری به مدت چهار سال وارد شورای عالی آموزش و پرورش شدند.
اکنون وزارت آموزش و پرورش و جامعه فرهنگیان در انتظار سرپرست هستند تا فرد دیگری در این سمت حاضر شده و سکان هدایت امور دستگاه تعلیم و تربیت را در دست بگیرد، دستگاهی که اگر برنامه ریزی دقیق و منسجم برای رفع مشکلات و تنگناهای آن صورت نگیرد چه بسا هر گونه خطا غیرقابل جبران باشد به همین دلیل به نظر میرسد حساسیت بیش از حد در این رابطه کاری بجا و مورد نظر واتفاق تمامی صاحبنظران، نخبگان و کارشناسان است.
ایرنا