تلاش دو رسانه حامی خاتمی- که از لندن و پاریس به روز می شوند- برای توجیه افتضاح اخیر وی ناکام مانده است.
«جرس» و «کلمه» به عنوان دو سر خط اصلی پروژه تحریم انتخابات در خارج کشور، در حالی به توجیه شرکت خاتمی در انتخابات روی آوردند که پیش از آن تلاش گسترده ای برای انکار و کتمان و تکذیب ماجرا به عمل آورده بودند. «کلمه» از قول حسین نورانی نژاد نوشت: امروز (دیروز) ساعاتی خدمت آقای خاتمی بودم. کاملا در جریان سنگینی فضای بوجود آمده در پی رای دادنشان بود و این فضای سنگین تا نزدیک ترین افراد و بستگان آقای خاتمی امتداد داشت. آقای خاتمی اولین چیزی که گفت «بسیار سخت بودن» تصمیمی بود که دیروز اجرا کرد. گفت که نسبت به تبعات عاطفی رایش آگاهی داشته و نسبت به آن احساس مسئولیت سنگین و دلنگرانی می کرده. اما « اخبار نگران کننده ای طی دو روز منتهی به انتخابات، درباره برنامه و نقشه های تندروهای جریان حاکم در زمان پس از انتخابات دریافت کرده بود که حرکتی غافلگیر کننده را برای بر هم زدن آن ایجاب می کرد.»
«کلمه» همچنین از قول نامبرده افزود: که خاتمی دلواپس آرمان های انقلاب و جمهوریت و اصل نظام بوده و روی برگ رأی خود «جمهوری اسلامی» را نوشته است. البته کلمه توضیح نمی دهد چرا خاتمی این قدر دیر و یواشکی تصمیم گرفت برخلاف خط القایی جریان نفاق جدید، در انتخابات حاضر شود و به «جمهوری اسلامی»! رأی بدهد و چرا از دیگران نخواست که همین کار را بکنند؟ یا این سوال که آیا خط زنندگان قید اسلام در شعار «جمهوری اسلامی» این ادعای خاتمی را می پذیرند و می پسندند؟ و بالاخره اینکه چرا «نگرانی درباره «نقشه تندروهای حاکم» تا بعدازظهر روز جمعه و در ویلای شخصی برادر خاتمی در دماوند» به ذهن عضو مرکزیت مجمع روحانیون خطور نکرده بود و همان جا – مثل قضیه نیوتون و جاذبه- پای درخت سیب و گلابی و گیلاس خطور کرد؟!
اما صرف نظر از ابتکارات! بامزه کلمه و جرس، محافل ضد انقلاب با وجود سپری شدن چند روز از ماجرا همچنان کلافه و عصبانی هستند و نفس اقدام خاتمی را همچنان که یکی از آنها در سایت بالاترین اعلام کرد «شیلنگ گرفتن به هیکل همه حامیان تحریم انتخابات» می دانند. گزارشی درباره این واکنش ها را می خوانید:
– بالاترین: «درباره خاتمی و شرکت در انتخابات فارغ از تندروی هایی که سلطنت طلبان و مجاهدین [منافقین] می کنند، اگر منطقی به مسئله نگاه کنیم، واقعیت این است که او انتخابات را تحریم کرده بود. پس به میل خود پای صندوق نرفته و در واقع او را شرکت دادندش. ترس، برادر مرگ است. خاتمی با تهدیدهایی که شده شرکت کرده. کسی چه می داند چه تهدیدی به خاتمی روا شده و یا چه آتویی به دست ارگان های امنیتی داده که حاضر شده با شرکت در انتخابات اینگونه به مرده سیاسی تبدیل شود؟
– «خودنویس»: «خاتمی رأی می دهد اما سایت های همسو لاپوشانی، ماله کشی و ماستمالی می کنند. چرا خاتمی برای کار خود بهانه و برهان جمع نکرده بود تا جرس و کلمه مجبور به این کار شوند؟ خاتمی با کار خود آخرین میخ را به تابوت توهماتی که بعضی از متوهمان درخصوص او تولید و تکثیر می کردند، کوبید هر چند که کلمه و جرس دست از لاپوشانی و سانسور بر ندارند. در حالی که خشم و ناامیدی بسیار از حامیان و توجیه گران سیاست های خاتمی بیشتر و بیشتر می شود، سایت کلمه و جرس سعی بر کتمان این خبر کاملا قابل انتظار، اما بسیار زشت می کنند و با این کار، یعنی بی اهمیت جلوه دادن خبر شرم آور، از پوشش دادن خبر سر باز می زنند! واقعا درخصوص خوانندگانتان چه فکر می کنید؟ براستی این کار شما توهین به عقل خوانندگان تان نیست؟ این کتمان و درزگیری افتضاح خاتمی لکه دیگری بر کارنامه امثال امیرارجمند است».
– بالاترین: «خیانت های مکرر حامیان اصلاحات به خصوص در سه سال اخیر، بدنه جنبش سبز (اگر هنوز دوست دارید یک جنبش سیاسی به این نام خوانده شود) را به جایی رسانده که این روزها ننگ همراهی اصلاح طلبان را تنها تحمل کنند. البته آنانی که چشم بر واقعیت نبسته اند به خوبی خیانت های مکرر در مکرر خاتمی را به یاد دارند. او در حالی که حتی بدبین ترین مخالفان خاتمی با دیده شک به شرکت او در انتخاب می نگریستند در کمال وقاحت و بی شرمی وصف ناپذیر در تصمیمی به خیال خود زیرکانه مخفیانه رأی داد. در این میان سایت کلمه همانند خواهر دوقلوی دروغگوی خود جرس اقدام به پخش سلسله تمجیدهایی درباب «سخت بودن» شرایط رأی ندادن برای او کرده است. پرسش اینجاست که چطور خاتمی حاضر نشد همان شب شفاف سازی کند و لااقل جلوی دروغ پراکنی سایت های طرفدار و کاربران ماله کش خود در شبکه های مجازی در باب کذب بودن خبر رأی دادن را بگیرد. به راستی که تاریخ، چنین بی پرنسیبی و بی شرفی را از سیاستمداران سراغ ندارد».
– خاتمی گفت شرکت در انتخابات بی معنی است و خودش شرکت کرد. او کلاً علاقه عجیبی به کارهای بی معنی داره. وقتی همه رو به زور زیر یک پرچم خیالی به نام وحدت در جنبش سبز می کنیم، همین میشه. یه روز خاتمی از آن بیرون می پره و روز دیگه کس دیگه. ای عبای شوکولاتی! ای نگین انگشتری ما! ای اونی که با خودکار صورتی نامه می نویسی و برات غش می کنیم! غصه نخور. این هم یه روی دیگه رومانیسم سیاسی هست دیگه نه!؟ دو روز دیگه یادمون میره و باز قربون صدقه میک آپ ریشت و عبای شوکولاتیت می ریم».
– «جناب خاتمی، خواهشمندیم که دیگر به خود زحمت مصاحبه ندهی و پیامی، درودی، تبریکی برای ما نفرستید. ما دیگر نمی خواهیم از شما چیزی بشنویم، می خواهیم فراموشتان کنیم. چرا که شما یادآور «حماقت چندین ساله ما» هستید. حماقتی که اگر کوتاهی ای از شما می دیدیم به جای مورد سؤال قرار دادن شما، به دفاع از شما برمی خواستیم و آستانه صبر خود را بالا و بالاتر می بردیم. جالب این است که شما برای تسلای خاطر ما ادعا می کنید با نوشتن کلمه «جمهوری اسلامی» بر روی برگه رأی خود رای باطله داده اید. اما آقای خاتمی کجای کارید؟ ای کاش به جای درج نام جمهوری اسلامی بر روی برگه رأی، نام یکی از کاندیدها را می نوشتید… اینگونه برای ما هم تحملش آسان تر بود. بگذارید خیالتان را راحت کنیم، برای ما مهم نیست که جمهوری اسلامی واقعی چیست و چه برکاتی دارد. ما خیلی وقت است که تکلیفمان را با مذهب روشن کرده ایم.
– نامه یکی از مخاطبان به جرس: «از پریشب تا حالا شوکه ام. حالم میزون نیست. این کار خاتمی واقعاً منو کله پا کرد. راستش دیشب تا صبح باهاش تو کله ام کلنجار رفتم. کتمان نمی کنم که هی به خودم فشار آوردم که یه دلیلی پیدا کنم که او کار درستی کرده، نشد که نشد. هنوز هم ته دلم منتظر یه معجزه م که من رو برگردونه به پریروز. به زمانی که هنوز این خبر رو نشنیده بودیم.
-روزنت: «واقعیت این است که هنوز درباره رای دادن خاتمی دچار بهت هستم. من سالهاست منتقد خاتمی ام اما با توجه به سخنان رسمی و غیررسمی خاتمی، این کار از او غیرقابل باور بود. مشکل از آنجا آغاز شد که اصلاح طلبان و سبزها اعلام کردند در انتخابات شرکت نمی کنند، اما خاتمی در ساعتی غیرمعمول و در مکانی دورافتاده رای داد. خاتمی در جایگاهی نیست که بتواند حاکمیت را وادار به مصالحه کند. حتی اگر چنین مصالحه ای وجود داشت، خاتمی می توانست چند روز جلوتر از حامیان خود بخواهد که به همین منظور در انتخابات شرکت کنند. اما نه تنها این اتفاق نیفتاد، بلکه او در روزهای منتهی به انتخابات اعلام کرده بود که به هیچ وجه در این انتخابات رای نداده و به همین دلیل از تهران هم خارج خواهد شد… تا زمان حضور مخالفان در خیابان کمتر کسی تلاش می کرد دوگانه جنبش سبز/ اصلاح طلب را پررنگ کند اما اکنون امثال محمدعلی ابطحی با توجیهاتی که برای رای دادن خاتمی می نویسند، این امر را پررنگ تر می کنند. شاید به این دلیل که قبلا بسیاری تصور می کردند حاکمیت در مقابل جنبش سبز به زودی عقب می نشیند اما عدم وقوع این اتفاق، برخی را به فکر روش های قدیمی انداخت. این مسئله بخصوص زمانی بیشتر مورد توجه قرار گرفت که تهدیدهای اصلاح طلبان- و در راس آنها، خاتمی- برای عدم حضور در انتخابات، نه تنها جدی گرفته نشد، بلکه با استقبال بسیاری از اصولگرایان نیز مواجه شد. اگر از این منظر به رای خاتمی بنگریم، احتمالا می توانیم چنین صورت بندی فرضی ای انجام دهیم که خاتمی دریافته اگر در انتخابات شرکت نکند، همان برخوردی که در دهه ۶۰ با مهدی بازرگان و نهضت آزادی انجام شد، با وی و حامیانش نیز انجام خواهد شد. اما مطرح شدن دوگانه مذکور می تواند ضربه ای بزرگ به جنبش سبز باشد و ریزش های بیشتری را در پی آورد. شرکت خاتمی در انتخابات، در واقع اعلام رسمی شکست سیاست تحریم فعال انتخابات بود.»
– گویانیوز (مجتبی واحدی): «برخلاف خیلی های دیگر اقدام خاتمی را اقدام مبارکی می دانم. او می تواند پرچم اصلاحات را با جرأت خودش دست بگیرد اما سؤال من این است که اگر اخبار نگران کننده، دو روز قبل از انتخابات به دست خاتمی رسیده، چرا آن را حتی با نزدیک ترین دوستان، یاران و بستگان خود نیز در میان نگذاشت به طوری که محمدرضا خاتمی و همسرش نیز از اقدام خاتمی بی اطلاع بودند؟ آیا نباید سایر عناصر موثر اصلاحات هم از این نقشه های خطرناک مطلع می شدند تا در تصمیمی که مشترکا با خاتمی برای عدم حضور در انتخابات گرفته بودند تجدید نظر نمایند؟ اما پرسش مهمتر آنکه تدبیر خاتمی برای برهم زدن نقشه تندروهای جناح حاکم چه بوده است؟ خاتمی در یک روستای دورافتاده به دور از چشم رسانه ها در رای گیری شرکت کرد تا نقشه تندروهای جناح حاکم را خنثی نماید. نکته جالب و سؤال انگیز در این میان آن است که خبر این حضور- که به تصور آقای خاتمی، برهم زننده آن نقشه های خطرناک بود- توسط خبرگزاری فارس منتشر شد!! راستی اگر خبرگزاری فارس در هماهنگی با اربابان تندرو از انتشار خبر حضور آقای خاتمی در انتخابات خودداری می کرد آیا خاتمی شخصا خبر مشارکت در انتخابات را در اختیار رسانه ها می گذاشت؟ یا مثلا با ارسال کپی شناسنامه مهر خورده خود برای بخش کمتر تندرو حکومت آنها را قانع می ساخت که بخش تندروتر را از اجرای نقشه های خطرناک، منصرف نمایند؟»
کدام سیب در ویلای دماوند به سر خاتمی خورد که رأی داد؟!
خاتمی گفت شرکت در انتخابات بی معنی است و خودش شرکت کرد
لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=29369
تیتر مسخره . تحلیل من درآوردی و آبکی … بس کنید . محبوبیت خاتمی عزیز با این بافته های ذهنی شما کاسته نمی شود بلکه افزایش می یابد
خاتمی مرده . یه مرد واقعی اون شخصیه که به آرمانهای واقعی انقلاب پای بنده. نشون داد با انقلاب و آرمانهاش مشکل نداره. اگر اینجوری بود که رای نمی داد. دوران ریاست جمهوری خاتمی بهترین دوران بوده برای همه. حداقل مثل الان رییس جمهور محترم وعده سر خرمن نمی داد.