وجود مبارک پیامبر اعظم (ص)، نشانهای از نشانههای عظمت خداوند است. خلقت بی مانند که حضرت حق آن را با «انک لعلی خلق العظیم» توصیف کرده است و اخلاق را ملکه وجودی آن حضرت برشمرده و واسطه وحی خود را، معجزه عظیم آفرینش و رحمتی بزرگ بر عالمین قرار داده است.
نبی گرامی اسلام، احمد خداوند و محمود ذره ذره عالم امکان است، چرا که آفرینش مدیون خلقت اوست و تمام خلایق از خاکیان گرفته تا افلاکیان، وجود خود را به واسطه فیض وجودی آن حضرت یافتهاند که حضرت حق خود فرموده است «لولاک لما خلقت الافلاک». از این روی تمامی رسولان خداوند بر وجودش فخر می بردند و در آسمان معراج، جبرئیل که خود از فرشتگان کروبی درگاه حق است، یارای سفر با او تا درگاه ربوبی را ندارد.
اسوه حسنه ای از که رسالت خود را« تکمیل مکارم اخلاق» معرفی میکند و به غایت اعتدال، راهنمای زندگی سعادتمند برای ابناء بشر در تمامی اعصار می گردد. عدالت و مهر، جزء جدانشدنی از زندگی محمد(ص) بود و هر آیینه مهربانی و صلح طلبی را در لحظههای دشوار مبارزه نیز، فراموش نمی کرد.
از جوانی امین مردم بود و قبل از رسالت، در بین مردم به جوانمردی و امانت شهره و در همه حال، متواضع و مهربان بود و هیچ گاه از حال امت بی خبر نمی ماند و همانند پدری مهربان گوش شنوایی برای درد دلهای اطرافیان بود. رنج آنها را رنج خود می دانست و بر خطای شان نگاه رأفت آمیز داشت.بیشتر می بخشید تا مجازات کند. حاکمی بود که هیچگاه زندگی خود را از زندگی یاران جدا نمی کرد و اصل برادری مسلمانان را بنا نهاد. دیدار با او به سهولت انجام میشد. هیچگاه داعیه الوهیت نداشت.زندگی روزمره اش مثل تمامی یاران بود و با همه مظاهر خیر و زیبای زندگی سر آشتی داشت. اهل عشق و عطر و نیایش بود. همیشه خود را خوشبو نگه می داشت. با ساده زیستی، عظمت ساختگی زمامداران را خوار می شمرد، از این رو، وقتی پیرزنی در گفت و گو با او به ترس و لکنت افتاد، در مقابلش زانو زد و با تواضع و مهربانی به او گفت که من پسر همان زنی هستم که شیر گوسفندان را می دوشید و این در حالی بود که دشمنان خدا با همه نخوت و غرورشان، از شنیدن نامش به رعشه میافتادند.
هیچ دلبستگی به مال و منال دنیا نداشت.زندگی اش چنان ساده و بی آلایش بود که گاه یارانش بر وضع او نگران می شدند، چرا که گاه می دیدند هفته ها دودی از اجاق خانه اش بلند نمی شود.
حضرت محمد(ص) بر خلاف عرف زمان خود که از مرد سالاری جاهلانه رنج می برد تا بدانجا که دختران خود را زنده به گور می کردند، هیچ گاه بر زنان سخت نمی گرفت و در برابرشان چنان با حوصله و نرم خو بود که یارانش را بی تاب می کرد.
جنگ و صلح و داوری پیامبر اعظم نیز مصداق واقعی از عدالت بود و همیشه منطق رفتارش روشن و علنی بود.
اگر چه در خصوص زندگی فردی و اجتماعی رسول گرامی اسلام، کتاب های مختلفی نوشته اند و سخنرانان زیادی درباره ویژگی های آن حضرت، خطبه ها ایراد کرده اند. اما باید گفت که آن حضرت هنوز هم و به خصوص در زمانه ما ناشناخته مانده است. ناشناخته از این جهت که اولاً در عصر امروز، متاسفانه مطالعات عمیق و پژوهش های دقیق در خصوص زندگی آن حضرت کمتر انجام می شود و دوم اینکه، جریان کمبود مطالعه در جامعه ما و جوامع مسلمان، شامل این حوزه هم می شود، یعنی نسل جوان متاسفانه به دلیل نداشتن رابطه خوب با مطالعه، در خصوص شناخت نبی گرامی اسلام نیز مواجه با یک شناخت سطحی و غیر کاربردی است، حال آنکه خداوند بلند مرتبه در قرآن کریم، رسول گرامی اسلام را اسوه حسنه برای تمامی انسان ها معرفی کرده است.
وجود مبارک خاتم النبی (ص) نشانه عظمت خداوند است که در کارگاه آفرینش خود، انسانی کامل متصف به تمامی صفات والای انسانی خلق کرده و او را نمونه اعلای انسانیت، اخلاق و اسوه حسنه ای قرار داده است که مکارم اخلاقش، پیام آور صلح و صداقت برای تمامی انسانهای روی زمین در گذشته، حال و آینده است، لذا باید گفت که جهان امروز برای رهایی از مصائب و مشکلات موجود، نیازمند شناخت پیامبر رحمت العالمین حضرت محمد(ص) است.
این سخن بدین معنا است که روش و منش رسول گرامی اسلام یک نمونه تاریخی نیست، بلکه یک جریان نظام مند تربیتی است که می تواند به عنوان یک نسخه عینی برای حل مشکلات انسان امروز مورد توجه قرار گیرد.
آنچه پیامبر اعظم (ص) را جهانشمول کرد. جهان بینی ساده و شفافش بود که در زندگی فردی، اجتماعی و رهبری به آن پایبند بود و آن چیزی نبود جز زندگی بر اساس آموزه های وحیانی حقتعالی و اعتلای کلمه لا اله الا الله در برابر تمامی اندیشههای مشرکانه رسوخ کرده در ذهن و جان انسانهای عصر خویش و شرک مخفی در در اعصار و قرون آینده جهان.