حسن هانی زاده : هنگامی که خبرنگار روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز از وزیر خارجه یکی از کشورهای حوزه خلیج فارس در باره دلایل وجود سربازان آمریکایی در آن کشور سوال کرد با پاسخ شگفت انگیز آن وزیر مواجه شد.
خبرنگار از وزیر خارجه سوال میکند که چه خطری کشور شما را تهدید میکند که اینهمه سرباز آمریکایی با هزینههای سنگین در پایگاه های مختلفی در چهار گوشه کشور شما حضور دارند؟
وزیر پاسخ می دهد “حرکت شنی تانکهای آمریکا زیباترین سمفونی زندگی من تلقی میشود، اگر یک شب صدای حرکت شنی تانکهای آمریکایی را در اطراف قصر خود نشنوم خواب های آشفته خواهم دید !
این پاسخ از یک حقیقت تلخ در میان رهبران ۶ کشور عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس پرده بر می دارد و آن هراس ناشناخته و دائمی از یک دشمن موهوم است .
تا قبل از سرنگونی رژیم بعث عراق در سال ۲۰۰۳ رهبران کویت به شدت از حمله احتمالی مجدد صدام به این کشور دچار یک وحشت موهوم بودند.
هر چند اسناد موجود نشان می دهد که آمریکا در تشویق صدام برای حمله به کویت نقش داشته اما انتظار می رفت که پس از سرنگونی رژیم سابق بعث عراق، یک آرامش روانی بر جامعه کویت حاکم می شد.
«احمد السعدون» رئیس پیشین مجلس الامه “پارلمان” کویت درسال ۱۹۹۲ واندکی پس از آزاد سازی کویت، در یک مصاحبه مطبوعاتی در سوریه صریحاً فاش کرد که پس از اشغال کویت توسط صدام ، جرج بوش پدر رئیس جمهوری وقت آمریکا، برای
آزادسازی کویت مبلغ ۶۰ میلیارد دلار از این کشور مطالبه کرد.
وی افزود جرج بوش پدر به امیر وقت کویت اطلاع داد که برای آزاد سازی کویت از اشغال عراق باید مبلغ ۶۰ میلیارد دلار به امریکا پرداخت کند در غیر اینصورت مسئله تشکیل یک ائتلاف جهانی برای آزاد سازی کویت منتفی خواهد بود.
آمریکا پس از سر نگونی رژیم صدام ،همواره کشورهای حوزه خلیج فارس را از وجود یک دشمن فرضی و موهوم بر حذر می داشت و این دشمن از نظر آمریکا جمهوری اسلامی ایران است.
کار روانی سیستماتیک از سوی آمریکا در کشورهای حوزه خلیج فارس سالها است با ظرافت ودقت آغاز شده بگونهای که برخی کشورهای حوزه خلیج فارس مانند امارات، بحرین وعربستان بعلت ترس القائی وناشناخته از یک دشمن خطرناک به دامان آمریکا ورژیم صهیونیستی پناه آوردهاند.
وجود ۵ هزار رسانه دیداری ، شنیداری و مکتوب در ایالات متحده که اغلب توسط صهیونیستها اداره میشوند وظیفه ایران هراسی ، شیعه هراسی وجریان سازی علیه ایران ومحور مقاومت را بعهده دارند.
از سوی دیگر گفته میشود ۴۰ در صد از مجموع نیروهای نظامی آمریکا در پایگاههای مختلف جهان تنها در ۶ کشور حوزه خلیج فارس ، عراق و افغانستان مستقر هستند که هزینه حضور این نیروها را کشورهای عرب حوزه خلیج فارس پرداخت می کنند.
همچنین در طول ۴ سال اخیر آمریکا به تنهایی مبلغ ۸۰ میلیارد دلار سلاح به ۶ کشور حوزه خلیج فارس فروخته در حالی که این کشورها بدون کمک فنی آمریکا قادر به استفاده از این سلاحها نیستند.
در دوره اخیر حاکمیت دونالد ترامپ بر آمریکا تحولات زیادی در عرصههای شطرنج سیاسی و میدانی غرب آسیا رخ داد و آن طرح های متعددی است که ترامپ برای تغییر ساختار منطقه ارائه داد.
طرح معامله قرن، شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت ابدی رژیم صهیونیستی، واگذاری حاکمیت جولان اشغالی سوریه به رژیم اسرائیل و نگاه تحقیر آمیز تیم ترامپ به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بخشی از سیاستهای آمریکا تلقی میشود.
آمریکا همچنین با این تلقی که عربستان گاو شیرده است مبلغ ۵۰۰ میلیارد دلار باج در قالب قرار دادهای نظامی از عربستان دریافت کرد و این در تاریخ ایالات متحده کاملاً بی سابقه است.
بنابراین آنچه که اخیراً در امارات متحده عربی در چارچوب عادی سازی رابطه بین ابو ظبی وتل اویو صورت گرفت شاید نوعی سمفونی آمریکایی برای ساکنان کاخ های شیشه ای خلیج فارس تلقی می شود که در نهایت به فروپاشی تدریجی این کاخ ها منجر شود.