به گزارش افق انلاین ، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیه السلام) طی نامهای نسبت به وضعیت رهاشده فضای مجازی و عدم پاسخگویی وزیر ارتباطات در قبال دعوت این تشکل دانشجویی برای حضور در جمع دانشجویی و شفاف سازی در خصوص عملکرد خود واکنش نشان داد. متن این نامه به شرح زیر است:
«و إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَهٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَهٌ»
جناب آقای مهندس محمدجواد آذری جهرمی.
وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات
سلامعلیکم؛
پاسخگویی یکی از اساسیترین ملزومات شخصیتی کارگزاران نظام اسلامی است و البته که تقلیل پاسخگویی، به حضور نمایشی در شبکههای اجتماعی و رفتارهای پوپولیستی، ظلم به این اصل اساسی در حکمرانی اسلامی است.
حضرتعالی در سالهای اخیر همواره از پاسخگویی به مردم سخن گفتهاید، اما واقعیت این است که پاسخگویی یک عمل است و نه یک هشتگ برای نمایش در توییتر.
۶۷ روز قبل طی نامهای شما را به حضور در میان دانشجویان و پاسخ به سوالاتمان در یک جلسه حقیقی، منطقی و به دور از حواشی دعوت کردیم؛ جلسهای که امیدوار بودیم برای یک بار هم که شده، شما را با واقعیتِ پاسخگویی و گفتگوی انتقادی مواجه کند. هرچند ما به علت اهمیتی که مسئله فضای مجازی برایمان داشت در این دو ماه مستمراً پیگیر پاسخ شما به این دعوت بودیم؛ متاسفانه حضرتعالی به این دعوت بیاعتنایی کردید و هیچگونه پاسخی به آن ندادید. امروز، اما پس از بیش از دو ماه شکیبایی میخواهیم سوالاتمان را به شکل عمومی و در پیشگاه ملت از شما بپرسیم و البته که دیگر امیدی به پاسخگویی از سوی شما نداریم چرا که به این حقیقت واقفیم امثال حضرتعالی اساساً علاقهای به نشستن روی صندلی داغ پاسخگویی ندارند و همانقدر که از پاسخگویی فراریاند، با انواع ایما و اشاره به دنبال صندلیهای نایس تاکشوهای صدتا یک غاز میدوند بلکه بیشتر به چشم بیایند.
عوام فریبان با صندلی پاسخگویی قهرند، اما برای همنشینی با سلبریتیها و جنجالهای زرد در لحظه آماده هستند. آقای آذری جهرمی، شما برخلاف آنچه در ظاهر نشان میدهید، در ضدیت با مردم کم نظیر هستید و بر آن هستید تا مردم را نه با اخم و سرنیزه که با لبخند ژکوند به قتلگاه ببرید؛ چرا که روح و روان مردم برای امثال شما وسیلهای است برای رسیدن به اهداف سیاسی. با همه این اوصاف شما امروز علیرغم عدم شایستگی، وزیر دولت جمهوری اسلامی هستید و مخاطبِ بخشی از سوالات و مطالبات ما که در ادامه به بخشی از این سوالات و مطالبات اشاره میکنیم:
۱- حفظ استقلال در حکمرانی مجازی که مورد تاکید دلسوزان است تا حدود زیادی به اجرایی شدن پروژه شبکه ملی اطلاعات وابسته است؛ در حالیکه در کارنامه حضرتعالی عملا عزمی برای راهاندازی آن دیده نمیشود. یکبار برای همیشه موضع صریحتان درباره شبکه ملی اطلاعات را معلوم کنید. آیا اساساً به راهاندازی شبکه ملی اطلاعات اعتقاد دارید و اگر چنین است، چرا این پروژه عملاً از دستور کار وزارت تحت امر شما خارج شده است؟ چرا در کلام مدام از این پروژه کلیدی سخن میگویید، اما در عمل خلاف اهداف آن عمل میکنید؟ اگر در اجرایی کردن این پروژه ناتوان هستید و یا اساساً اعتقادی به این پروژه ملی ندارید، به جای صرف سخن پراکنی و عملکرد دوگانه، صادقانه این مساله را اعلام کنید و استعفا بدهید.
۲- امروز پس از گذشت یک سال از ترور ناجوانمردانه شهید سلیمانی، اینستاگرام رسماً ایشان را مصداق تروریست میداند. البته این مسئله به سردار سلیمانی محدود نمیشود، تروریسمِ مجازی اینستاگرام در سالهای اخیر عملاً صدای بسیاری از هموطنان را به جرم گفتن از عقایدشان خفه کرده است. اما شما در برابر این تروریسم مجازی نه تنها سکوت کردید، بلکه گهگاه برای اینستاگرام رپورتاژ آگهی هم رفتهاید. بدتر آنکه هرگاه انتقادی در این باره به شما شد، پشت دیوار فیلترینگهراسی قایم شدید. این روزها که اخبار تحمیل شرایط دولت ترکیه به فیسبوک و توییتر رسانهای شده، میتوان ابعاد بیعملی شما را بیش از پیش درک کرد. سوال واضح است؛ دلیل این بیعملی چیست؟ شما وزیر دولتی هستید که ادعای مذاکرهاش گوش فلک را کر کرده است؛ با این حال چرا به جای مذاکره و فشار به این رسانههای اجتماعی برای احترام به قوانین کشور، مدام با طرح دوگانه فیلترینگ-آزادی، تروریسم مجازی را تقویت میکنید؟ چرا جامعه را به غلط مجبور به انتخاب میان تحقیر مجازی و یا فیلترینگ میکنید؟ چرا راه سوم را از پیش رویشان حذف میکنید؟ همان راهی که ترکیه رفت و شما هرگز به سمتش حتی حرکت هم نکردید. با این رویه آیا به ما حق نمیدهید حضرتعالی را مصداق کاملی از کاسب فیلترینگ بدانیم؟
۳- در این چهارسال همواره بحثهایی درباره سوءاستفاده حضرتعالی از جایگاهتان برای تخریب رقبای سیاسی و منتقدانتان مطرح شده است. جالب اینکه هروقت این بحث در رسانهها بالا گرفته، رسانههای همسوی شما به صورت هماهنگ به تخطئه منتقدان روی آورده و نقد را در نطفه خفه کردهاند. این رویه البته در رفتار خود شما هم مشهود بوده، از جمله اتهام تلویحی تطمیع شدن که به مجری تلویزیون نسبت دادید آن هم فقط به این دلیل که یک نقد را – درست یا غلط – در تلویزیون مطرح کرده بود. البته که دعوای جنابعالی با صداوسیما را ما اساساً یک دعوای زرگری میدانیم که در آن حقی وجود ندارد. به نظر میرسد حضرتعالی اگرچه در ظاهر واژه «حق الناس» را دائما بر زبان جاری میکنید، اما عملاً در حال تسویه منتقدان و مخالفانتان هستید. فقط گوشههایی از فشار سنگین امنیتی-رسانهای که شما رقم زدید را میشود در ماجرای حذف خانم دکتر مهرنوش از رایتل، ماجرای نطق خانم زرآبادی در مجلس دهم و البته جنجالهای دروغین اخیرتان درباره تعیین قیمت اینترنت توسط مجلس یازدهم مشاهده کرد. اما چیزی که ما را بیش از پیش نگران میکند آن است که شما روزگاری در وزارت اطلاعات مشغول به کار بودهاید و تصور اینکه آن روزها هم با مخالفانتان همینقدر کینهتوزانه برخورد میکردید وحشتناک است. همان کاری که این روزها در وزارت ارتباطات مشغول به آن هستید. جناب جهرمی! این فاشیسم امنیتی-رسانهای را چگونه توجیه میکنید؟
۴- در تمام این چهارسالی که بر کرسی وزارت تکیه زدهاید، بارها بحثهایی درباره هزینههای مازادی که از مردم برای اینترنت گرفته شده، در رسانهها مطرح شده است. خلاف آشکاری که اگرچه در ظاهر همیشه خود را منتقد شماره یک آن معرفی کردهاید، اما در عمل با مدیریتتان به آن دامن زدهاید. نمونه اخیر زخمهایی که این چنین بر پیکره مردم وارد کردید، ۱۰۰ میلیارد تومانی بود که در مدت یک سال و نیم از جیب ملت به خزانه دولت روان شد؛ ۱۰۰ میلیاردی که خودتان به آن اعتراف کردید و البته فقط خدا میداند ارقام واقعی پولهایی که از جیب مردم به جیب دولت روان شده چقدر است. به راستی برای این دست درازیها به سمت جیب مردم چه پاسخ قانعکنندهای دارید؟ اگر اینها حقالناس نیست، پس چیست؟
آقای آذری جهرمی! اینها تنها بخش کوچکی از سوالات و مطالباتی است که حضرتعالی باید در دادگاه افکار عمومی به آنها پاسخ بدهید. دادگاهی که از حضور در آن میترسید و از آن فراری هستید و خب البته در این باره به شما حق میدهیم. شما یکهتازِ تریبونهای یکطرفهاید و دادگاه افکار عمومی مطلقاً چنین جایی نیست. این دادگاه، اینستاگرام و توییتر نیست که در آن با بیان حرفهای بیپایه و اساس بتوانید دهانها را ببندید. منتظر روز حساب خودتان در پیشگاه ملت باشید که راه فراری از آن ندارید؛ حتی اگر لشگر اکانتهای مجازی صبح تا شب حلوا حلوایتان کنند و مدام این سو و آنسو «وزیر جوان» صدایتان کنند. شما وزیر جوانید، اما دست پیرمردهای مست قدرت را در عدم کفایت، سوءاستفاده از مردم و سد مسیر تحول بستهاید. کابوس شما، بیداری همین ملتی است که امروز شوربختانه تلاش میکنید در فضای مجازی آنها را به سپر انسانی خود در دعواهای حقیر سیاسیتان بدل کنید. بترسید از روزی که این مردم از درونیاتتان آگاه شوند؛ بترسید.
سایه رهبری مستدام
هادی ژیان
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (علیه السلام)