از اصغر قاتل، تا خفاش شب، از بیجه تا عنکبوت، این نامهایی است که شنیدن آنها لرزه به تن مخاطبان می اندازد، معروف ترین و مخوفترین قاتلان ترسناک سالهای اخیر که روایت شاهکارهایشان در روزنامه ها منتشر شد. چند سالی پس از آنکه کمتر جنایتی با این ابعاد، وجدان عمومی جامعه را تکان داده، باز هم پرونده چند قتل روی میز بازپرس ویژه قتل در تهران آمده که نشان می دهد یک زن و مرد سالمند –آنطور که خود می گوند- با همدستی برخی از اعضای خانواده، تعداد دیگری از خانواده خود، از جمله دختر و پسرشان را سلاخی کرده و اعضای بدن آنها را به زباله دانی انداخته اند.
اولین خبر وقتی منتشر شد که آفتاب ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ به شهرتهران می تابید و در محله اکباتان واقع در غرب پایتخت، مردم از پیدا شدن اعضای بدن یک نفر در سطل زباله به ماموران گزارش داده بودند . پس از انگشت نگاری قطعات جسد مشخص شد این قطعات متعلق به جسد بابک خرمدین متولد ۱۳۵۳ در تهران و کارگردان سینما بود. «سوگنامهای برای یاشار» به کارگردانی او در گروه هنر و تجربه اکران شد.
با ورود پلیس آگاهی به این پرونده، ساعاتی بعد هویت مقتول که یکی از کارگردانان سینما بود، شناسایی شده و خانوادهاش نیز که در همان شهرک ساکن بودند مورد شناسایی قرار گرفتند. با حضور ماموران پلیس در محل، والدین مقتول که زوجی سالخورده بودند به قتل فرزند خود اقرار کردند. پدر این فرد در اظهارات اولیه خود به ماموران گفت: شب قبل از کشف جسد، اقدام به بیهوشی فرزند خود کرده و سپس در حمام او را به قتل رسانده و جسدش را مثله کرده است.
مرکز اطلاع رسانی پلیس پایتخت با تایید این خبر گفت: والدین این فرد بازدداشت شده و تحقیقات برای یافتن علت قطعی این قتل در حال انجام است.
بلافاصله با اعلام خبر فرزندکشی توسط پدر و مادر بابک خرمدین ، محققان و پژوهشگران در رشته های حقوق ، جامعه شناسی و روانشناسی درباره این قتل، شروع به قلمفرسایی کرده و دلایلی برای این مسئله عنوان کردند . ولی واقعیت های هولناک بعدی نشان داد ماجرا بسیار پیچیده تر از چیزی است که در ابتدا به ذهن می رسید. یکی از ابعاد پیچیده این جنایت، قطعه قطعه کردن جسد بی سر کارگردان فقید سینما بود.
عده ای از قتل فرزند به دست پدر خود به عنوان منطقه ناحقوق جامعه یاد کردند و برخی این فرزندکشی را زنگ خطری درباره انحطاط اخلاقی جامعه دانسته و با قتل بابک خرمدین از شخصیت های تاریخی ایران به دست خلیفه عباسی نسبت دادند.
کم کم فیلم متهمان این پرونده هم منتشر شد که چطور زمانی که کارگردان را کشته بودند، او را قطعه قطعه کرده و برای پخش و پلا کردن در زباله ها، به بیرون خانه انتقال می دهند .
حتی فیلم این پدر و مادر هم منتشر شد که با خیال راحت از کشتن فرزند خود، در مقابل مقامات قضایی و انتظامی می نشینند و از کارهای خویش تعریف کرده و خدا را به خاطر ارتکاب این جنایت شکر می کنند.
پدر و مادر قاتل در بخشی از اعترافات خود به ارتباطات این کارگران با اشخاصی در داخل و خارج کشور اشاره کردند و گفتند از کشتن او شاد هستند چون این فرد از دیدگاه آنان فاسد و مستحق مرگ بود. به این ترتیب انگیزه والدین قاتل مشخص شد: آنها فرزند خود را فردی لایق مرگ و نابودی می دانستند چون از دیدگاه آنان مواد مخدر صرف می کرد، با آنها بدرفتار بود و احیانا روابط غیراخلاقی با دیگران داشت. ولی این همه ماجرا نبود چون این زوج سالمند جانی در نیمه شبی که از انها بازجویی می شد به قتل دختر و دامادشان در سالهای ۹۰ و ۹۷ هم اعتراف کردند و ناگهان همه خود را در مقابل نسخه تازه ای از قاتلان سریالی دیدندو آنچنان که اصغر قاتل و عنکبوت و خفاش شب جامعه را شوک زده کردند، مردم از دیدن این گروه جنایتکار، میخکوب شدند .
به این ترتیب کشف شاهکارهای خانواده خرمدین در زمره معروف ترین پرونده های ترسناک قتل در ایران قرار گرفت و فرصت زیادی برای واکنش نشان دادن مردم و اندیشمندان و محققان علوم انسانی به وجود آمد. برخی جامعه شناسان به این مسئله اعتراض کردند که چرا جامعه مورد سرزنش قرار می گیرد و بهت زدگی افکار عمومی باعث شد تا کارهای خانواده خرمدین با قاتلان معروفی از جمله اصغرقاتل و بیجه مقایسه شود .
ولی واقعیت این است که ابعاد زیادی از پرونده قتل ها هنوز مشخص نیست. قاضی محمد شهریاری سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، در جمع خبرنگاران درباره آخرین روند رسیدگی به پرونده قتل بابک خرمدین و اعترافات جدید پدر و مادر وی مبنی بر قتل دختر و دامادشان اظهار کرد: پدر بابک، چهار فرزند به نامهای آرزو متولد ۵۱، بابک متولد ۵۳، افشین متولد ۵۴ و آذر متولد ۶۱ دارد. آرزو در ابتدا ازدواج کرده اما سال ۸۸ از همسرش جدا شده و سپس به عقد پسرعمهاش درآمده بود و از بیماری اماس رنج میبرد.
وی افزود: پدر بابک مدعی شده همسر آرزو به نام فرامرز، مشکلات اخلاقی داشته و وی را به همان شیوه قتل بابک، در سال ۹۰ به قتل رسانده و جسدش را به خارج از خانه منتقل کرده و در سطل زباله انداخته است.
شهریاری ادامه داد: پدر بابک مدعی است در ابتدا پس از قتل فرامرز، خانواده وی اعلام فقدان کرده بودند و خودروی فرامرز نیز حوالی فرودگاه مهرآباد پیدا شده بود.
وی افزود: در این فقره، صرفا یک فقدان اعلام شده بود و مدعی شده بودند، وی افراد قاچاقچی را به مرز میبرده و با این پوشش، فکر خانواده را از این که بخواهند پرونده را پیگیری کنند، منحرف کردهاند. به گزارش تسنیم، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران با بیان این که پدر بابک مدعی شده دخترش به ترکیه رفته اما بررسیها، کذب بودن این اظهارات را نشان داد، اضافه کرد: پدر بابک به همراه همسرش مدعی هستند در سال ۹۷ آرزو را به دلیل مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر و ارتباط با افراد غریبه به همان شیوه قتل بابک، به قتل رساندهاند.
وی ادامه داد: در همان روز نخست بازداشت والدین بابک، این احتمال را میدادیم که آن ها مرتکب دو فقره قتل دیگر هم شده اند و اطمینان داشتیم که دختر آن ها (آرزو) مفقود شده است. اکنون نیز باید تحقیقات بیشتری انجام شود که آیا فرد یا افراد دیگری از این خانواده مفقود شدهاند یا خیر؛ اما به نظر نمیرسد فقدان دیگر بستگان این خانواده مطرح باشد.
شهریاری با بیان این که پزشکی قانونی اعلام کرده متهمان این پرونده به خصوص پدر بابک بیش از ۹۵ درصد از سلامت عقلی و روانی برخوردار هستند ، افزود: به نظر میرسد پدر بابک در سلامتی کامل به سر میبرد و جنون نداشته است؛ هرچند باید معاینات مجدد انجام شود. پدر بابک جزئیات قتلها و اسامی و مطالب دیگر را به خوبی بیان میکند و این میتواند دلیلی بر صحت روانی وی باشد.
بیشتر متهمان مثله کردن اجساد را پس از قتل با انگیزه انتقال راحت به خارج از منزل انجام میدهند و پدر بابک بیشتر تفکرات ملی دارد تا مذهبی و حتی به دلیل همین تفکرات و تعلق خاطر به بابک خرمدین، نام خانوادگی خود را عوض کرده بود. وی همچنین اظهار میکند حق داشته بابک را به دلیل فساد اخلاقیاش به قتل برساند و اعتقاد دارد که آدم باید پاک باشد.
مادر بابک خرمدین نیز اظهار میکند تحت فشار همسرش نبوده و از همه ماجراها باخبر بوده است. متهمان مدعی شدهاند، صرفا به دلیل مشکلات مقتولان از جمله استعمال مواد مخدر و ارتباطات نامتعارف، آنها را به قتل رساندهاند. تحقیقات قضایی نشان میدهد انگیزهای غیر از مسائل خانوادگی برای این قتل وجود ندارد.
پرده آخر این جنایت هولناک تا این لحظه، اعترافات تکان دهنده اکبر خرمدین است. او گفت: فرامرز و آرزو (دختر و دامادش) مدتی با یکدیگر زندگی کردند اما بعد فهمیدم فرامرز در کار قاچاق است. او با قاچاقچیها در ارتباط بود و آدم قاچاق میکرد. دخترم میگفت انسان خوبی نیست. میگفت در خانه رفتارهای زشتی انجام میدهد و افراد مختلف را به خانه میبرد. او حتی با همسرم هم رفتار بدی داشت. به همین دلیل اواسط سال ۹۰بود که من ، همسر و دخترم تصمیم گرفتیم او را بکشیم.
این قاتل گفت: یک شب او و دخترم را به خانهمان دعوت کردیم. آن شب غذا زرشک پلو با مرغ داشتیم. دخترم ۸۰قرص خوابآور از قبل تهیه کرده بود که همه را داخل غذای شوهرش ریخت و وقتی فرامرز غذایش را خورد بیهوش شد. بعد من او را کشتم و ۳ نفری جسد را به حمام خانه بردیم و در آنجا جسد را مثله کردیم و بقایای آن را همان شب در اطراف شهرک اکباتان انداختیم. فرامرز یک پراید هم داشت که آن را در اطراف مهرآباد جنوبی رها کردیم و به خواهرم و خانوادهاش هم گفتیم که او آمده و زنش را در خانه ما گذاشته و خودش هم برای کارش که قاچاق بود به منطقه اشنویه رفته است. بعد از چند وقت هم وقتی خبری از او نشد همه گفتند شاید در مرز بلایی بر سرش آمده است و شاید قاچاقچیها او را کشتهاند. این حرف ما باعث شد که دیگر هیچکس پیگیر سرنوشت فرامرز نشود و همه فکر کنند او خارج است یا اینکه کشته شده است.
این جانی خونسرد ادامه داد: حدود ۷سال از قتل فرامرز گذشته بود که تصمیم گرفتیم آرزو را هم پیش او بفرستیم. دیگر تصمیممان را گرفته بودیم. دخترم خیلی کلهپاچه دوست داشت. یادم میآید که یک روز صبح برایش کلهپاچه گرفتم و بیدارش کردم تا بخورد. مادرش از قبل تعداد زیادی قرص در صبحانه او ریخته بود و آرزو چند دقیقه بعد از خوردن کلهپاچه بیهوش شد. آن روز هم خودم او را با چاقو کشتم و با همسرم جنازهاش را به حمام بردیم و مثل فرامرز او را هم مثله کردیم. چند ساعت بعد تکههای جسد را داخل چند کیسه انداختیم و آخر شب در سطل زبالههای اطراف شهرک اکباتان انداختیم و به همه گفتیم که آرزو به ترکیه رفته است. خانواده هم زیاد پیگیر ماجرا نشدند.
خبرانلاین