علیاصغر مدیرروستا میگوید: الان بازیکنان مورد نظر من مهدی طارمی و سردار آزمون هستند. به نظر من این دو میتوانند اما من علی دایی و حسن روشن را در خط حمله تیمم قرار دادم. آیا میشود از آنها چشمپوشی کرد؟
علی اصغر مدیرروستا نکات جدید و جالبی را مطرح کرده است که مهمترین آنها را در زیر میخوانید:
* دایی بنده، آقای فرامرز محمدیان یک پرسپولیسی دوآتشه است. سال ۱۳۵۶ که پاس قهرمان ایران شد، پرسپولیس را یک بر صفر شکست داد. ما نتوانستیم به استادیوم برویم اما از میدان انقلاب که رد میشدیم، هواداران پرسپولیس در اتوبوسهای دوطبقه قدیمی نشسته بودند. همه پکر بودند، داییام گفت چه شد؟ گفتند باختیم. من هم از سال ۵۶ و به دلیل کریخوانی با داییام، پاس را انتخاب کردم و البته سالها بعد برای این تیم به میدان هم رفتم.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* من از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۸۰ پیشنهادهای زیادی از استقلال و پرسپولیس داشتم اما هرگز قسمت نشد به این دو تیم بروم. حتی سال ۱۳۶۷، زمان مدیریت آقای کردنوری و همان سالی که امیر قلعهنویی و صمد مرفاوی هم به استقلال رفتند، قرارداد بستم اما پاسیها سراغم آمدند و رضایتنامه مرا از استقلال گرفتند. همه ساله از استقلال و پرسپولیس پیشنهاد داشتم و حتی دو سه بار با آنها تمریناتم را هم شروع کردم اما دوباره به پاس برگشتم.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* چند بار علیآقا پروین زحمت کشید و از من خواست با پرسپولیس تمرین کنم. آن زمان اما پاسیها زورشان بیشتر بود و به همه میچربیدند. به همین خاطر نتوانستم پیراهن پرسپولیس را بپوشم.
* به این اسامی دقت کنید. ناصر محمدخانی، فرشاد پیوس، کریم باوی، صمد مرفاوی. اینها هر کدام غول و قطبی برای خودشان بودند. همین مسأله کار را برای بازی در ترکیب اصلی سخت میکرد. به قول شما دعوت به تیم ملی هم ارزشمند بود چه برسد به بازی. بعدها هم که آقای دایی آمد.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* دوره مایلیکهن، دوره رشد فوتبال بود. ایشان خیلی از جوانها را معرفی کرد و با آن مدیریت خاص نتایجی گرفت که در تاریخ فوتبال ایران بیسابقه است. مایلیکهن بچهها را یکدل کرده بود، بگذریم که شیطنتهایی هم صورت میگرفت چون زمان مایلیکهن بازی میکردم، اینها را نمیگویم. برخی فکر نکنند این حرفها را میزنم، چون مایلیکهن هوای مرا داشت. ایشان در مقطعی نام مرا حتی در لیست ۷۰ نفره تیم ملی هم قرار نداد. بنابراین بحث من ارتباطی به بازی در تیم ملی ندارد. ملاک و معیارهایی در ذهن مایلیکهن بود که میتوانست تیم ملی را به موفقیت برساند اما حیف که نگذاشتند او تا آخر روی نیمکت بماند و کارش را به سرانجام برساند.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* قبل از خداداد، من و علی دایی زوج خط حمله را تشکیل میدادیم. من به دلیل آسیبدیدگی مدتی دور از فوتبال بودم و مایلیکهن هم مرا برای حضور در جام ملتهای آسیای ۱۹۹۶ دعوت نکرد. البته در تمام بازیهای تدارکاتی من و علی دایی در خط حمله بودیم اما به یکباره مایلیکهن، من و رضا شاهرودی را خط زد.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* دیر به تمرین رفتیم و ایشان هم سختگیر بود و البته کار درستی هم انجام داد که ما را خط زد. آنجا دیگر خداداد و علی دایی کولاک کردند و زوجی حطرناک را به وجود آوردند. علی دایی در جام ملتها آقای گل شد و خداداد هم در آن تورنمنت درخشید. بخصوص مقابل عربستان که آنها را بسیار آزار داد. بعد از بازگشت از جام ملتها، من دوباره دعوت شدم و همراه دایی و خداداد تبدیل به یک مثلث شدیم. من بازی میکردم و البته هیچ مشکلی هم بین ما وجود نداشت. این را گفتم چون عدهای میگفتند خداداد با مایلیکهن اختلاف دارد اما ابداً کسی مشکلی نداشت.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* الان بازیکنان مدیربرنامههایی دارند که زمان امضای قرارداد از آنها حمایت میکنند. به عنوان نمونه دیدهام که برای مهاجمان بندی میگذارند که اگر گل بزنند پاداش میگیرند. یا برای دروازهبان و مدافعان پاداش گل نخوردن پرداخت میکنند. به قول علی پروین، مهاجم آوردهایم که گل بزند دیگر. اگر گل نزند با من چه فرقی میکند؟ بگذریم. من آن زمان دو برابر قرارداد بقیه میگرفتم. الان اگر بازی می کردم و سقف قرارداد ۱۰ میلیارد باشد، ۱۸ تا ۲۰ میلیارد میگرفتم.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* {تیم منتخب تاریخ فوتبال ایران به نظر شما} متأسفانه خیلیها از قلم میافتند و من شرمنده آنها میشوم. مثلاً من یک جا علی کریمی که نابغه فوتبال است را در لیست قرار ندادم. چرا؟ چون حمید استیلی حضور داشت. استیلی هم رفیق صمیمیام است و هم گل قرن را زده. مگر میشود نام او در لیست نباشد. از طرفی مگر میتوان علی کریمی را هم در تیم قرار نداد؟ مجید نامجومطلق چطور؟ به همین دلیل دوست ندارم تیم منتخبی را انتخاب کنم.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* از بازیکنان فعلی تیم ملی باید خیلی تلاش کنند که در تیم منتخب من باشند. الان بازیکنان مورد نظر من مهدی طارمی و سردار آزمون هستند. به نظر من این دو میتوانند اما من علی دایی و حسن روشن را در خط حمله تیمم قرار دادم. آیا میشود از آنها چشمپوشی کرد؟ به نظرم تا سالها کسی نمیتواند دایی و روشن را از آنجا تکان بدهد.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* دایی از دوستان صمیمی من است. او یک بازیکن تلاشگر بود که همیشه دوست داشت برنده باشد. این یکی از بهترین خصلتهای او بود. ضمن اینکه دایی شناسنامه بینالمللی فوتبال ایران است. همانطور که آرژانتین را با مارادونا و پرتغال را با رونالدو میشناسند، هر وقت صحبت از فوتبال ایران هم میشود، بیاختیار یاد علی دایی میافتند.
علی اصغر مدیرروستا گفت:
* ۱۷، ۱۸ سال دایی عنوان بهترین گلزن ملی جهان را در اختیار داشت و در نهایت رونالدو آن را شکست. رکورد برای شکستن است و هستند آمار و ارقامی که در ثانیه جابهجا میشوند. وقتی یکی از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال رکورد دایی را میشکند، نه تنها نباید ناراحت شد بلکه باید خوشحال هم بود چون این مسأله نشان میدهد دایی چه کار بزرگی انجام داده بود.