اشکان مؤمنی
یکی از نهادهای زیرمجموعه قوهی قضائیه مجموعهای تحت عنوان «ستاد حقوق بشر» است که بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی تشکیل گردیده و بنا بر همین مصوبه ریاست آن با شخص رئیس قوهی قضائیه است. همچنین دبیر این ستاد که مسئولیت اصلی اجرایی آن را بر عهده دارد از ابتدای تأسیس با «دکتر محمدجواد لاریجانی» مشاور و برادر رئیس کنونی قوه قضائیه بوده است.
هرچند مواضع روشن و بارز رئیس محترم قوه قضائیه و برادرشان در مقابل جریان انحرافی بر کسی پوشیده نیست اما دقت در نکتهای این نگرانی را ایجاد میکند که متولیان این ستاد به نحوی در دام پنهان تفکر جریان انحرافی تحت عنوان «مکتب ایرانی» افتادهاند.
دقت در نشان (لوگو) این ستاد این موضوع را روشن میسازد:
همان گونه که روشن است در مرکز این لوگو بخشی از آیه شریفه قرآن کریم (لقد کرمنا بنی آدم) درج شده که نشان دهنده نگاه بنیادین اسلام به حقوق انسان است که البته استفاده از این آیهی شریفه جای تحسین هم دارد. اما دقیقاً در زیر همین آیه جملهای به خط میخی درج شده است که بر اساس اطلاعات مندرج در سایت این ستاد «یک فراز از منشور حقوق بشر کورش کبیر(!)» است که بازهم بنا بر گفته همین سایت «نشان دهنده این حقیقت است که ایران در زمینه پاسداری از حقوق انسانها پیشگام بوده است.»
روشن است که هیچ انسان منصفی مخالف عدم پذیرش واقعیتهای تمدنی و تاریخی نبوده و نیست، اما حقیقتاً آن چه جای تأمل دارد این است که آیا همطراز قرار دادن آیه شریفه الهی در کنار جمله منسوب به کوروش هخامنشی آیا تداعی کننده همان مکتب ایرانی که جریان انحرافی به دنبال آن است نیست؟
بد نیست به سخنان اندیشورانه استاد شهید مرتضی مطهری دقت کنیم که میفرمایند: «. . عدهای میگویند ببینید ما چه ملتی هستیم! ما در دو هزار و پانصد سال پیش اعلامیه حقوق بشر را امضا کردیم. کورش وقتی که وارد بابل شد با اینکه خودش بت پرست نبود و تابع مثلاً دین زرتشت بود، معذلک گفت تمام معابد بت پرستی که در اینجا هست، محترم است. پس ما ملتی هستیم طرفدار آزادی عقیده. این بزرگترین اشتباه است. از نظر سیاسی هرچه میخواهید تمجید بکنید زیرا اگر کسی بخواهد ملتی را به زنجیر بکشد باید تکیه گاه اعتقادی او را هم محترم بشمارد اما از نظر انسانی این کار صد در صد خلاف است. کار صحیح کار ابراهیم (ع) است که خودش تنها کسی است که یک فکر آزاد دارد و تمام مردم را در زنجیر عقاید سخیف و تقلیدی که کوچکترین مایهای از فکر ندارد، گرفتار میبیند. مردم به عنوان روز عید از شهر خارج میشوند و او بیماری را بهانه میکند و خارج نمیشود. بعد که شهر خلوت میشود وارد این بتخانه بزرگ میشود، یک تبر بر میدارد، تمام بتها را خرد میکند و بعد تبر را به گردن بت بزرگ میآویزد و میآید بیرون…» (کتاب پیرامون جمهوری اسلامی صفحه ۱۰۱)
پوشیده نیست انتقال منشور کوروش در سال گذشته و پس از طرح موضوع مجعول «مکتب ایرانی» توسط جریان انحرافی همه بخشهایی از یک پازل چند لایه برای پیشبرد مبانی فکری این جریان بوده و هست و حتی اگر این نشان قبل از طرح موضوع مکتب ایرانی انجام هم گرفته باشد، به نوعی تداعی کننده مبانی و شعارهای غلط این جریان بوده و شائبه برانگیز است.
اما نکتهای که قابل تأمل است این است که هرچند این آرم در مجموعه تحت مسئولیت دکتر محمدجواد لاریجانی طراحی و به کارگیری شده، اما به احتمال زیاد ریاست محترم قوه قضائیه از جزئیات این لوگو اطلاعی نداشتهاند، خصوصاً این که ایشان صراحتاً مکتب ایرانی را تفکری انحرافی دانستهاند. فلذا شایسته است مسئولین دستگاه قضائی هر چه زودتر شائبه تأثیرپذیری از تفکر انحرافی را بزدایند.
* پژوهشگر مطالعات فرهنگی