” آنچه مردم را رنج میدهد؛ دری به تخته خوردن” عنوان یادداشتی است که در روزنامه اعتماد منتشر شده است.
در این یادداشت آمده است:
” عبدالله مستوفی درباره دری به تخته خوردن و یا شگفتی اقتصادی میگوید: ” کسانی که سرکهشیره سابقشان به سکنجبین و باسلوق و جوزقندشان به نقل شکرین تبدیل شده است، آنانی هستند که تحت شرایطی از این رو به آن رویی وضعشان رسیده که خود نیز باور ندارند و در عجبند از این دری به تخته خوردنها…”. حال اگر این روزهای جامعه خودمان را هم با کمی غور بیشتر بنگریم شاهد چنین افرادی هستیم که دست بر قضا تعدادشان کم نیست و با این وضع اقتصادی هر روز به این جمله پرمغز، مابهازای زیادی اضافه میشود و کسی نیست بپرسد که آنانی که از قبل بالا و پایین شدن قیمتها، سر از زندگی فوق مدرن درمیآورند، چه پاسخی خواهند داشت برای کسانی که اگر بپرسند داستان چیست؟ و یا به هیچ وجه اجازه مطرح کردن چنین سوالی را میدهند؟ در جامعهای که بر فرض مثال چند نفر با ارز حاصل از رانت به قول مسوولان امر از واردات خودرو، میلیاردها تومان بهره مالی میبرند و در آن سمت داستان عدهای با بهره دادن از بازار مالی، هر روز بر نرخهای فروش شان میگذارند، میشود امید داشت که عدالت و مساوات بین همه به یکسان رعایت شود و آنانی که از این خوان، زیادی منفعت میبرند، کمی هم به فکر آسایش و آرامش روانی جامعهای باشند که در آن زیست میکنند. اگر باور داشته باشیم که جدا از گرانی آن چیزی که بیشتر از همه پارامترها، مردم را رنج میدهد همین موارد رنجآور روحی- روانی است و لاغیر…