گفتوگویی با سرمربی تیم ملی والیبال در مورد فوتبال، والیبال، ایران و سال نو.
مهری رنجبر – میثم بهرامی / به او میگویند پیر مرد بد اخلاق. البته بداخلاقیهایش برای شاگردانش است. وقتی تیمش تمرین میکند با کسی شوخی ندارد. واقعا بد اخلاق میشود. در حالت عادی هم «لبخند» روی صورتش قاچاق است! مثل کسی که حرفی برای گفتن نداشته باشد؛ بیشتر عادت دارد نگاه کند. اما وقتی حوصله صحبت کردن داشته باشد، واقعا حرفهای جالبی میزند؛ مثل همین مصاحبه. در روزی با ولاسکو صحبت کردیم که با حوصله بود، حرفهای جالب میزد و حتی گاهی میخندید. با او در مورد فوتبال اروپا حرف زدیم تا متوجه شویم ولاسکو هم یکی از طرفداران بارسلونا است. او که سابقه فعالیت در فوتبال ایتالیا را دارد، همین حالا هم بازیهای تیمهای بزرگ فوتبال دنیا را دنبال میکند.
*در این مدتی که از شروع اردوی تیم ملی گذشته، شرایط بچهها را چطور دیدید؟
خیلی خوب. انگیزهشان خیلی خوب است. میدانید که ۲۰ روز استراحت داشتند و آمدند. کمی زمان لازم دارند تا به آمادگی خوب بدنی برسند ولی دارند کار میکنند.
*تیم ایران به حدی میرسد که حریفانمان در لیگ جهانی، تیم جدیدی از ایران ببینند؟
نه. به آن شکل نیست. شاید یک تغییرات کوچک داشته باشیم. الان در این تیم چند بازیکن زیر ۲۳ سال ما دارند کار میکنند. الان فعلا برای بزرگسالان برخی از همینها میمانند و برای زیر ۲۳ سالهها هم آقای اکبری با آنها کار میکند.
*یعنی باید تیم اصلی برای لیگ جهانی را بعد از عید در اردوی تیم ملی ببینیم؟
بله. الان بازیکنانی که زیر ۲۳ سال هستند و با آنها کار میکنم، در تیم بزرگسالان نخواهند بود.
* تیم ملی ایران در مسابقات یکی دو سال گذشته نتایج خوبی گرفته. فکر میکنید این روند ادامه خواهد داشت؟
برای ما خیلی مهم است که ببینیم تیم ما چه کاری میتواند انجام دهد. در مسابقات جهانی ما یک سری سورپرایز و برد داشتیم. اما در لیگ جهانی چون صربستان و روسیه یا ایتالیا میخواهند به ردههای پایانی برسند، بازی با ما را آسان نمیگیرند و با انگیزه بیشتری مقابل ما بازی میکنند. آلمان هم تیم خوبی است که از نظر بدنی خیلی قوی است و در سالهای اخیر خیلی توانستهاند پیشرفت کنند. فکر کنم هدف آنها این است که به نیمه نهایی برسند. کوبا را هم دقیقا نمیدانم چون نمیدانم با کدام تیمش به این مسابقات بیاید. ولی پیشرفتی که ما داریم انجام میدهیم را نیاز داریم که ادامه بدهیم. نیاز داریم که تمرینات سختتر و بهتری هم انجام دهیم.
*این روند باعث میشود تیم ملی ایران در لیگ جهانی سورپرایزی داشته باشد؟
من نمیدانم. ولی ما تمام تلاشمان را میکنیم که این اتفاق بیفتد. تجربه اول در لیگ جهانی همیشه سخت است. وقتی در تورنمنتهایی مثل لیگ جهانی بازی میکنیم، هر مسابقه سختیهای خودش را دارد. تیم ما نیاز دارد که چنین تجربهای را کسب کند. ولی مطمئنم که در سال دوم حضور در لیگ جهانی، خیلی بهتر نتیجه میگیریم.
*چند وقت قبل صحبتی شد مبنی بر اینکه آیا جای بازیکنان بد اخلاق، در تیم ملی است؟ شما هم جواب دادید که اگر اینها نباشند من باید با تیم جوانان در مسابقات شرکت کنم. آیا ممکن است ما این بازیکنان را بعد از عید در تیم ملی ببینیم؟
البته من جوک گفتم و شوخی کردم. ولی در مجموع بعد از مدتی لیستم را میدهم. علت اینکه اسامی را نگفتم این بود که نخواستم تمرکز بازیکنان را به هم بزنم. آنها باید روی باشگاه خودشان تمرکز میکردند.
*شما بازی سوم پلیآف را دیدید. فکر میکنید چقدر پیشرفت در لیگ ایران ایجاد شده؟
فکر میکنم نسبت به دو سال قبل، اکثر بازیکنان لیگ الان بهتر شدهاند. برای مثال الان کمتر میبینیم که توپ بخورد زیر پا. بیشتر با دستها بازی میکنند. دریافتها هم بهتر شده ولی کافی نیست. باید پیشرفت کنیم. ولی از نظر تکنیکی، لیگ خیلی بهتر شده و از نظر دیسیپلین بدتر شدهایم.
*وقتی ایران جواز حضور در لیگ جهانی را گرفت، شما گفتید ما در لیگ جهانی سفرهای طولانی و خستهکنندهای داریم. فکر میکنید در لیگ جهانی حریف اصلی ما تیمها هستند یا این مسافرتها؟
اول تیمها. قطعا تیمها نقش بیشتری دارند. قسمت اول کار ما سخت نیست. چون ما میرویم به بلغارستان و چند بازی دوستانه انجام میدهیم و از آنجا به روسیه میرویم. در بخش دوم میرویم ایتالیا و بعد میرویم دومنیک و برمیگردیم که با آلمان بازی کنیم که آن قسمت احتمالا سخت باشد. ولی بستگی به ذهنیت دارد. اگر بخواهی اعتراض کنی و نق بزنی، خودت را خسته کردهای و مطمئنا سخت خواهد بود. ولی اگر اهمیت ندهی و به آن فکر نکنی سخت نیست.
*در این مورد با بچهها صحبت کردهاید؟
بله. از پارسال صحبت کردهام.
*یعنی از سال ۹۰ مطمئن بودید که میرویم به لیگ جهانی؟
نه. موقعی که ما به مسابقاتی مثل اسلوونی و ژاپن رفتیم و اردوهایمان طولانی شد، بچهها نق میزدند و اعتراض میکردند. ولی گفتم اگر بخواهید اینطوری رفتار کنید که لیگ جهانی خیلی بدتر از این است. گفتم باید عادت کنید به این شرایط. فقط همین.
*ما اول لیگ جهانی داریم و بعد جام ملتهای آسیا. ما با این حساب باید برای جام ملتهای آسیا خیلی آماده باشیم. چون قبل از آن با تیمهای خوبی در لیگ جهانی بازی کردهایم و آماده هستیم. شما هم که گفتید با این شرایط دوباره قهرمان جام ملتها میشویم.
مطمئنا من این را نگفتم. من گفتم سعی میکنیم قهرمان شویم. در فرهنگ ورزش ما این یک چیزی است که باید حتما عوض شود. اگر یک بار قهرمان بشوی میگویی من بهترین هستم. ولی در ورزش اینطوری نیست. شما هیچ وقت نمیتوانید مطمئن باشید که قهرمان میشوید.
*حتی با وجود بازیهایی که در لیگ جهانی انجام میدهید؟
شما هیچ وقت نمیتوانید مطمئن باشید. مطمئنا شرایط ما نسبت به زمانی که بازیهای دوستانه کمتری داشتهایم خیلی بهتر است. ولی اگر بازیکنان بگویند ما در لیگ جهانی بازی کردهایم و در آسیا همه را میبریم، مطمئن باشید که همه مسابقات را میبازیم. این اتفاق در مسابقه با چین در مسابقات جهانی و مقابل استرالیا در انتخابی المپیک رخ داد. اگر ما نخواهیم از این اتفاقات درس بگیریم و برایمان تجربه نشود، یعنی کله ما به سختی این سنگ است و هیچ وقت نمیتوانیم موفق باشیم.
*شما از زمانی که به ایران آمدید ، تیم ملی والیبال نتایج خوبی گرفته و همین باعث شده که مردم والیبال را بیشتر دنبال کنند. حالا والیبال تبدیل شده به یکی از ورزشهای محبوب ایرانیها. از این موضوع خبر دارید؟
خیلی چیزها را میدانم. وقتی هم که میخواستم وارد ایران شوم، با پائولو صحبت کردم. او با «پارک» کار کرده و میدانست شرایط والیبال در ایران چطور است.
*شما در فوتبال اروپا هم فعالیت کردهاید. میخواهیم در مورد لیگ قهرمانان اروپا از شما سوال کنیم. به نظرتان کدام تیم قهرمان اروپا میشود؟
خیلی سخت است که جواب این سوال را بدانم. من فکر میکنم فوتبال هم یک درسی به ما میدهد که ما هیچ وقت نمیتوانیم نتیجه نهایی را بدانیم. در اکثر مسابقات جهانی فوتبال، تیمی که بیشترین هوادار را داشته قهرمان نشده.
*خود شما طرفدار چه تیمی هستید؟
من بارسلونا را خیلی دوست دارم. ولی الان شرایط خیلی سخت شده و راه مشکلی در ادامه دارد.
*فکر میکنید چرا بارسلونا اخیرا بد نتیجه میگیرد؟
در یک شرایطی که یک تیم خیلی بالا است و نتایج عالی میگیرد، سخت است که همین روند را ادامه بدهد. کافی است یک اتفاقی بیفتد یا از نظر روحی و روانی، شرایط خوب را از دست بدهد. در چنین شرایطی خیلی افت میکند. برای همین است که من میگویم برنده شدن راحت است اما ادامه دادن این بردها سخت است.
*شما به عنوان یک هوادار بارسلونا قبول دارید که دیگر دوره بارسلونا تمام شده؟ یا فکر میکنید سال بعد دوباره این تیم اوج میگیرد؟
اولین مربی که ساختار بارسلونا را ایجاد کرد الان در تیم نیست و این میتواند اولین دلیل افت بارسلونا باشد. حتی اگر تیم برنده شود هم باید یک تغییرات کوچکی ایجاد کرد تا انگیزههایی به وجود بیاید. ولی مطمئنم که بارسلونا یک تغییرات کوچکی ایجاد میکند که نقاط ضعف خود را برطرف کند. مطمئن هستم بارسلونا سال بعد شرایط بهتری خواهد داشت.
*الان دیگر با شرایط زندگی در تهران وفق پیدا کردهاید؟ با شلوغیهایش کنار آمدهاید؟
من قبلا نزدیک فدراسیون زندگی میکردم. اما الان محل سکونتم عوض شده و سمت چیتگر زندگی میکنم. آب و هوایش هم خوب است. من دوست دارم در مرکز شهر باشم چون امکانات هست و همه چی آنجا هست. ولی از هوای کثیف متنفرم.
*در مورد رانندگی مردم تهران نظر خاصی ندارید؟
مطمئنا رانندگیهای تهران بدترین نیست. بدترین نوع رانندگی در دنیا برای مصر است. در قاهره. در قاهره رانندگیها خیلی خیلی بدتر از ایران است. چیزی که خیلی در مورد رانندگی و همین ترافیک نگرانم میکند، شرایط بازیکنان است. چون آنها باید در همین شرایط رفت و آمد کنند. البته ترافیک تهران یک روش خیلی جالب هم هست برای والیبال ما. بحثی که در مورد ترافیک هست این است که قانون میخواهد مردم بهتر زندگی کنند نه اینکه جلوی آزادی آنها را بگیرد. مثلا برای استفاده از کمربند. اگر همه کمربند ببندند، کمتر مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی داریم.
*به نظر میرسد شما نگرانیهای یک پدر را در مورد بازیکنان تیم ملی دارید؟
بله. همیشه به اطرافیانم گفتم که امیدوارم هیچ وقت هیچ بازیکنی از والیبال فوت نکند اما متاسفانه امسال این اتفاق افتاد. سعید اگر کمربند ایمنی را میبست فوت نمیکرد. اگر کمربند بسته باشی ممکن است آسیب ببینی ولی خیلی بعید است که بمیری.
*تا حالا برای تفریح به مسافرت داخل ایران رفتهاید؟
در کدام تعطیلات؟ زمستان آینده احتمالا میروم. فصل که تمام شود با همسرم یک دوری در شهرهای مختلف ایران میزنم و دور تا دور ایران را میگردم. تا حالا کاشان و اصفهان را یک بار رفتهام. در این دو روزی که استراحت داریم شاید به مشهد، یزد یا حتی تخت جمشید بروم.
*دوست دارید کدام شهر را ببینید؟ کدام شهر برایتان در اولویت قرار دارد؟
من فقط تهران، کاشان و اصفهان را دیدهام و به همین دلیل نمیتوانم بگویم دوست دارم کدام شهر را ببینم. ایتالیاییها هم مثل ایرانیها هستند. آنها در هر شهری که زندگی میکنند فکر میکنند شهرشان بهترین شهر کشورشان است. من هم مربی تیم ملی هستم و نمیخواهم بگویم کدام شهر را دوست دارم. همه را دوست دارم.
*پارسال با آقای آندره آ زورزی به بازار ایران رفتید. این تجربه چطور بود؟
خیلی جالب بود. ولی بازار ایران خیلی پیچ در پیچ است و باید حتما با یک ایرانی به آنجا بروی که بلد باشد و بداند کجا باید بروید. ولی اگر تنهایی بروی خیلی سخت است چون بازار خیلی بزرگ است. چنین جوی را خیلی دوست دارم. من خودم بیشتر دنبال اجسام قدیمی هستم. آنجا هم بافت قدیمی دارد. مترجم سفارت ایتالیا که ایرانی است به من قول داده من را ببرد به یک محله قدیمی تا آنجا را ببینم. وگرنه چیزهای جدید که همه مثل هم هستند. اجسام و وسایل قدیمی هستند که حالت خاص خودشان را دارند و جالب هستند. الان من میدانم این چیزی که میگویم باعث میشود مسئولان تیم ملی به من بخندند و پشت سرم جوک بگویند، ولی یک مثال میزنم تا متوجه بشوید. یک میز تحریر قدیمی در فدراسیون بود که به من گفتند یک میز نو برایت میخریم اما من گفتم همین را میخواهم. الان هم آن میز را بردهام به خانهام. چون قدیمی است و دوستش دارم. در خانه خودم در ایتالیا هم چنین حالتی دارم.
*شما تا به حال در عید نوروز در ایران نبودهاید؟
پارسال برای سال نو در ایران بودم. با آقای داورزنی رفتیم کاشان، بعد رفتیم اصفهان.
*عید نوروز ایران را چطور دیدید؟
شبیه سال نو بقیه است فقط زمان آن طولانیتر است. از سفره هفت سین هم خوشم میآید چون یک حالت قدیمی و سنتی دارد.
*شما چهارشنبه سوری سال ۹۰ را یادتان است؟
بله. بله. یادم است.
*آتشبازیها را دوست داشتید؟
بله. من آن شب در اصفهان بودم. رفته بودم توی شهر قدم میزدم و حرکات مردم را میدیدم.