مدتی گذشت، پادشاه از غلامش پرسید: «اگر گفتی چرا خداوند مگس را آفریده است؟» غلام گفت: «مگس را آفریده تا قدرتمندان بدانند بعضی وقت ها زورشان حتی به یک مگس هم نمی رسد.»
منبع: جوامع الحکایات
مشخص شدن ترکیب پرسپولیس و سپاهان
دومینوی ارائه تحلیلهای اشتباه
یوونتوس بازیکن خاطیاش را جریمه میکند
واکنش علی مطهری به بازنشر مصاحبهاش توسط ترامپ: من کارهای نیستم
وزیر کشور: هنوز ۲میلیون اتباع غیرمجاز در ایران سکونت دارند/ ظرفیت پذیرش نیست
حضور قطعی "استقلال گنبدکاووس" در لیگ والیبال/ جزیده سرمربی شد
ستادکل نیروهای مسلح: هرگونه اختلافافکنی بازی در زمین صهیونیستها است
سیدحسن خمینی: انسجام میوهی ایستادگی و رشادت است
غلامی کنار پادشاهی نشسته بود. پادشاه خوابش می آمد، اما هر گاه چشمان خود را می بست تا بخوابد، مگسی بر گونه او می نشست و پادشاه محکم به صورت خود می زد تا مگس را دور کند.
مدتی گذشت، پادشاه از غلامش پرسید: «اگر گفتی چرا خداوند مگس را آفریده است؟» غلام گفت: «مگس را آفریده تا قدرتمندان بدانند بعضی وقت ها زورشان حتی به یک مگس هم نمی رسد.»
منبع: جوامع الحکایات
این مطلب بدون برچسب می باشد.