مدتی گذشت، پادشاه از غلامش پرسید: «اگر گفتی چرا خداوند مگس را آفریده است؟» غلام گفت: «مگس را آفریده تا قدرتمندان بدانند بعضی وقت ها زورشان حتی به یک مگس هم نمی رسد.»
منبع: جوامع الحکایات
برد بزرگ ملوان در خانه فولاد/ تیم گلمحمدی همچنان در حسرت امتیاز
یک روایت و سه دروغ به سبک انگلیس!
دعوت از ۲۷ بازیکن به اردوی تیم ملی فوتبال/ بازگشت رضاییان و حضور چهرههای جدید
تصویب طرح حمایت معیشتی در دولت/ سرانجام پرداخت کالابرگ چه میشود؟
اکبری: استقلال در آسیا هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد
وعده حذف یارانه ۳ دهک تا شهریور
کارشناس داوری: گل رضاییان صحیح بود؛ قضاوت مهدوی ایرادی نداشت
اعضای جدید هیئت عامل صندوق نوآوری و شکوفایی منصوب شدند
غلامی کنار پادشاهی نشسته بود. پادشاه خوابش می آمد، اما هر گاه چشمان خود را می بست تا بخوابد، مگسی بر گونه او می نشست و پادشاه محکم به صورت خود می زد تا مگس را دور کند.
مدتی گذشت، پادشاه از غلامش پرسید: «اگر گفتی چرا خداوند مگس را آفریده است؟» غلام گفت: «مگس را آفریده تا قدرتمندان بدانند بعضی وقت ها زورشان حتی به یک مگس هم نمی رسد.»
منبع: جوامع الحکایات
این مطلب بدون برچسب می باشد.