سخنگوی شورای نگهبان با بیان عدم ارتباط اصل «برائت» و اصل «صحت» با وظیفه شورای نگهبان گفت: در وظایف شورای نگهبان اصل بر احراز «صلاحیت» است، نه احراز «عدمصلاحیت»، برای مثال فردی که در محله خود گمنام باشد و کسی او را نشناسد تأیید صلاحیت نمیشود.سالروز تأسیس نهاد شورای نگهبان و انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی در اسفندماه جاری بهانهای بود که در این فرصت به سراغ سخنگوی شورای نگهبان برویم و با او پیرامون ۳ وظیفه مشخص و صلاحیت این نهاد، علی الخصوص نظارت بر انتخابات و بررسی صلاحیت نامزدها به گفتوگو بنشینیم؛ عباسعلی کدخدایی همواره به واسطه تسلط بر مسایل حقوقی و سیاسی، بیدغدغه میان خبرنگاران حاضر میشود و البته همین مسئله نیز موجب شده او ارتباطی دوستانه و منطقی با رسانهها داشته باشد . . .، متن کامل گفتوگوی ۲ ساعته خبرنگاران “فارس ” با سخنگوی شورای نگهبان از نظرتان میگذرد.
*فارس: سالروز تأسیس نهاد شورای نگهبان را به شما تبریک میگوییم و برایتان آرزوی موفقیت داریم.
-کدخدایی: ضمن تبریک اعیاد شعبانیه؛ من نیز از شما و خبرگزاری فارس به خاطر تلاش شبانهروزی در مسیر اطلاع رسانی به ویژه تعامل خوب با شورای نگهبان و انتشار دقیق و سریع اخبار این نهاد تشکر میکنم.
*فارس: لطفاً ضمن مقایسه تطبیقی از نهاد شورای نگهبان و نمونههای مشابه آن در سایر کشورها، پاسخ شما به افرادی که معتقدند شورای نگهبان جمهوری اسلامی ایران نمونه خارجی ندارد و مغایر با دموکراسی و حقوق شهروندی، چیست؟
-کدخدایی: در پاسخ این سؤال که آیا عملکرد شورای نگهبان مطابق با مسائل دموکراتیک است یا نه؟ باید بگویم اصولاً هر نهاد و سازه دستساز انسان نیازمند حفاظت است، حتی در بحثهای عمرانی وقتی مهندسین یک سازهای را برپا میکنند، از ابتدای شروع تا زمان حیات سازه یک نوع صیانت و پاسداری را انجام میدهند و لذا اگر مراقبت و نظارت بر محصول و رفتارهای انسان نباشد، هیچ جامعهای نمیتواند سرپا باشد.
حاکمیت قانون تعبیری است که در کشورهای غربی مطرح شده و کم و بیش در کشور ما نیز مطرح است؛ حاکمیت قانون یعنی حکومت قانون و یکی از نتایج حکومت قانون این است که باید نظم منطبق با اصول شناخته شده وجود داشته باشد تا بتواند مدعی حاکمیت قانون شود و در غیر این صورت هرج و مرجی پدید میآید که کیان یک جامعه را با خطر مواجه و جامعه را مضمحل میکند. در نظامهای نوینی که در جوامع مختلف شکل گرفته است، بر اساس اصل حاکمیت قانون پایدار مانده است، صرفنظر از اینکه مبانی آنها مورد قبول هست یا نه، باید بگویم برای محصول فعالیتهای سیاسی آنها و اندیشههای سیاسیشان که در قالب یک نظام سیاسی در جامعه پدید آمده است، یک روشهای نظارتی پیش بینی شده است.
در برخی نظامهای غربی مکانیسمهای نظارتی بر قوای سهگانه و عملکرد مسئولین و چگونگی شکلگیری این نهادها تعیین شده است، این مکانیسمها بعضاً در قالبهای قضایی شکل گرفته که بر نحوه شکلگیری نهادها و عملکرد مسئولان نظارت میکند.
اگر ما بگوییم که انتخابات از اصول مردم سالاری و دموکراسی است و هرکسی به هر شکلی که میتواند در انتخابات شرکت کند و بعد از انتخاب مردم روی کار بیاید، مورد قبول خود غربیها نیست. چرا که آثار زیادی بین اندیشمندان غربی وجود دارد که میگوید حکومت به شکل ساده از بین رأی خالص مردم و با مکانیسمهای نظارتی مختلفی باید بهوجود بیاید.
به طور مثال، امروز در برخی کشورهای غربی مشاهده میشود که انتخابات ریاست جمهوری با چند مرحله انجام میشود و این به خاطر نظارتی است که انجام میشود. مثلاً آنها کالجهای انتخاباتی دارند و این کالجها متشکل از منتخبین مردم است که به عنوان خبرگان و کارشناسان انتخاب میشوند و این افراد هستند که رئیس جمهور را انتخاب میکنند و این همان مکانیزم نظارتی است.
اندیشمندان غربی میگویند اگر ما انتخابات مستقیم داشته باشیم ممکن است برخی مردم را فریب دهند و رأی آنها را کسب کنند و سپس حکومت را به دست بگیرند و نظام سیاسی را از مسیر اصلی منحرف کنند. استدلالی که در پس فلسفه وجودی کالجهای انتخاباتی در برخی کشورها وجود دارد، در حقیقت اصل نظارت بر شکلگیری یک نظام سیاسی است.
** نظارت بهمعنای دقیق کلمه در همه نظامهای سیاسی وجود دارد
در برخی دیگر کشورها وظیفه بررسی صلاحیت و نظارت به عهده احزاب است، در این کشورها افراد به راحتی نمیتوانند وارد حکومت شوند بلکه پس از نمایندگی از احزاب برای مجلس و ریاست جمهوری کاندیدا شوند. مسئولان در کشورهای مهم غربی برای به دست آوردن پست و منصب باید از مسیر احزاب حرکت کنند و این نشانگر این است که افراد عادی به راحتی نمیتوانند وارد احزاب شوند. چرا که باید به مانیفست حزب معتقد باشند و به قانون اساسی و اصول شناخته شده آن کشور پایبند باشند. بنابراین نظارت به معنای دقیق کلمه در همه نظامهای سیاسی برای شکلگیری نهادهای عالی آن نظام وجود دارد اما شکل آن متفاوت است. برخی کشورها شیوههای قضایی و برخی شیوههای حزبی دارند. نظام سیاسی ما هم که نظام مدرن و برآمده از آموزههای اسلامی است، با شکلهای جدید دنیای امروز مکانیزمهای نظارتی را به نوع و شکل دیگری اعمال میکند.
**اصل نظارت، عین دموکراسی است
باید گفت که اصل نظارت بر انتخابات و اصل نظارت بر شکلگیری نهادهای سیاسی مغایر با اصول دموکراسی و مردم سالاری نیست و به نظر من عین دموکراسی است. چرا که اگر نظارتی نباشد ممکن است نهادها منحرف شوند و انحراف آنها موجب از دست دادن حاکمیت قانون و شکلگیری یک نظام باثبات که مدافع منافع مردم است، شود.
در کشور ما بر اساس آموزههای اسلامی نهادهایی شکل گرفته که از جمله آن قوای سهگانه است و دو نهاد مهم قوه مقننه و مجریه با رأی مستقیم مردم انتخاب میشوند. سؤال این است که اگر نهادی بر نحوه شکلگیری قوه مجریه و مقننه وجود داشته باشد، مغایرتی با اصول دموکراسی به وجود میآید؟ من معتقدم این نظارت عین دموکراسی و مردم سالاری است و ما از آن دفاع میکنیم.
در نظامهای سیاسی غرب که در چارچوب احزاب است، یک اعتقاد ظاهری به مانیفست حزب مطرح میشود اما اینکه درون احزاب چه میگذرد، مشخص نیست. اما در نظام ما برای همه مسئولیتهای عالی نظام شرط عدالت، وثاقت و امانت مطرح است و رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس با سوگندی که میخورند به امانت، وثاقت و عدالت خود اقرار میکنند.
در نظام سیاسی ما حتی برای عالیترین مقام کشور که مقام رهبری است، شرط وثاقت، امانت و عدالت وجود دارد که میتوان گفت سازوکارهای نظارتی در ایران حتی فراتر از سایر کشورهاست. به نظر من اعمال سازوکار نظارتی تضمینکننده کیان هر نظام سیاسی از جمله نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
* فارس: آقای کدخدایی، قانون فعلی انتخابات چگونه به شما برای بررسی مطلوبتر صلاحیتها و نظارت بر انتخابات کمک میکند؟
** قانون انتخابات نیازمند اصلاح است
-کدخدایی: البته بنده منتقد قانون فعلی انتخابات هستم و معتقدم این قانون باید در آینده اصلاح شود و از مجلس و دولت محترم میخواهم نسبت به اصلاح قانون انتخابات در یک مجموعه جامع اقدام کنند.
* فارس: اگرچه همواره شورای نگهبان، مجلس و دولت آمادگی خود را برای اصلاح قانون انتخابات اعلام میکنند اما هیچوقت این مسئله بالفعل نمیشود؛ قصوری متوجه کسی است یا اینکه پیچیدگیها مانع اصلاح قانون انتخابات شده است؟
** بخشی از دلایل عدماصلاح جامع قانون انتخابات، سیاسی است
-کدخدایی: به طور طبیعی تدوین یک قانون جامع برای انتخابات پیچیدگیها و سختیهای خاص خودش را دارد، دولت و مجلس هم در این باره ذینفع هستند. بنابراین این ملاحظات نقش دارد تا آنجا که مربوط به ما بوده اعلام آمادگی کردیم. من فکر میکنم بخشی از این مباحث حول مسائل سیاسی است که مانع اصلاح قانون انتخابات از سوی مجلس و دولت شده است. البته ممکن است مسائل و ملاحظات دیگری وجود داشته باشد.
* فارس: با توجه به اینکه شما سازوکارهای نظارتی برای بررسی صلاحیتها در ایران را فراتر از سایر کشورها میدانید، شورای نگهبان علاوه بر استعلام از منابع چهارگانه چگونه صلاحیت افراد را برای حضور در مجلس بررسی میکند و وثاقت، امانت و عدالت افراد و کاندیداها، احراز میشود؟
** شرایط احراز التزام عملی داوطلب انتخابات به اسلام
-کدخدایی: برای بررسی صلاحیتهای نمایندگان و رئیس جمهوری، شرایطی که در قانون انتخابات آمده، شرایط کیفی هستند و ما ناچار هستیم مستنداتی را داشته باشیم، بررسیها و تحقیقاتی را انجام دهیم و شرایط کیفی را به شرایط کمی تبدیل کنیم. به طور مثال وقتی گفته شده است التزام عملی به اسلام، یا اعتقاد و التزام به قانون اساسی و اصل ولایت فقیه؛ ناچاریم مستنداتی را در اختیار داشته باشیم و در بررسیهایی که انجام میدهیم رفتار و کردار افراد را مورد سنجش قرار دهیم. اگر شرط کیفی برای التزام عملی به اسلام برای ما احراز شود، باید بررسی کنیم که فرد در اموری که فعالیت داشته، رعایت اولیه اصول مسائل اسلام را کرده است. اما اگر خدای ناکرده کسی باشد که در امور فعالیتی خود به مسائل بیتالمال بیمبالات باشد ما از این رفتار فرد برداشت میکنیم که التزام عملی به اسلام ندارد.
اگر مستندات قوی وجود داشته باشد که فرد به مباحث اسلامی در محل کار خود بیمبالات بوده برداشت میشود که فرد التزام عملی به اسلام ندارد.
*فارس: اگر شورای نگهبان مستنداتی برای احراز صلاحیت افراد از منابع چهارگانه و هیئتهای نظارتی خود نداشته باشد چگونه صلاحیت فرد را بررسی میکند؟
-کدخدایی: اعضای محترم شورای نگهبان معتقدند که باید صلاحیت فرد احراز شود و اگر صلاحیت فرد احراز نشود ما نمیتوانیم اجازه دهیم فرد برای مجلس یا ریاست جمهوری نامزد شود. چرا که قانون شرایطی را تعیین کرده که باید احراز شود. شرایط از جهت حقوقی، یعنی مواردی که فرد به لحاظ ایجابی باید داشته باشد. به طور مثال بحث مدرک تحصیلی به این شرح است وقتی گفته میشود کارشناسی ارشد لازم است یا سن مثلاً ۳۵ باشد باید فرد مدرک تحصیلی معتبر ارائه کند و ثابت کند که ۳۵ سال سن دارد و اگر افراد مدارک تحصیلی را ارائه نکنند و یا مدرکشان کافی نباشد صلاحیت آنها احراز نمیشود. باید برای شورای نگهبان احراز شود که فرد اعتقاد و التزام به اسلام را دارد.
*فارس: ۶ عضو فقیه شورا باید به نتیجه نهایی برای احراز صلاحیت افراد برسند یا ۱۲ عضو؟
-کدخدایی: هر ۱۲ نفر. شورای نگهبان نظام شورایی دارد و رأیگیری مجموعهای درباره افراد انجام میشود. اگر در بررسی صلاحیتها نتیجه ۶ به ۶ شود به نفع نامزد تفسیر میشود و صلاحیت نامزد مورد نظر تأیید میشود. اما اگر ۷ رأی به عدم صلاحیت فرد باشد در واقع صلاحیت فرد تأیید نشده و یا بهتر بگوییم احراز نشده است.
*فارس: برخی افراد برای ریاست جمهوری و یا مجلس کاندیدا میشوند که هیچ شهرتی ندارند و به اصطلاح سیاسی “یقه سفید ” هستند، شورای نگهبان صلاحیت اینگونه افراد را چگونه بررسی میکند؟
**صلاحیت داوطلبی که حتی در محله خود گمنام باشد، احراز نمیشود
-کدخدایی: برای شورای نگهبان اصل، احراز صلاحیت است و باید برای ما روشن شود که فردی که برای مجلس یا ریاستجمهوری ثبتنام کرده ویژگیهای قانونی را داراست یا خیر. اما اگر فرد گمنامی که مسئولیتی نداشته و هیچ اظهار نظری نداشته برای نامزدی ثبتنام کند ما صلاحیت او را احراز نمیکنیم چرا که برخیها بودهاند که ثبتنام کردهاند اما حتی در محله خود نیز گمنام بودند و برای این قبیل افراد عدم احراز صادر میشود.
* فارس: میانگین کاندیداهایی که مشمول عدم احراز صلاحیتاند چقدر است؟
** در انتخابات گذشته ۱۵۰۰ نفر مشمول عدم احراز صلاحیت شدند
– کدخدایی: به طور مثال در انتخابات گذشته مجلس بین هزار تا ۱۵۰۰ نفر از ۸ هزار نفر کاندیدا شامل عدم احراز صلاحیت بودند. کسانی که صلاحیت آنها احراز نشود رد صلاحیت نمیشوند بلکه صلاحیت لازم را کسب نمیکنند. این افراد وقتی ثبتنام میکنند میگوییم که آنها را نمیشناسیم و چون نمیشناسیم نمیتوانیم صلاحیتشان را بررسی کنیم. به خودشان هم اعلام میکنیم تا اگر مدارک مستندی دارند اعلام کنند. بعضاً شده است فرد ثبتنام کرده ما صلاحیتش را احراز نکردهایم اما خودش مدارک مثبتهای را آورده است و صلاحیتش احراز شده است.
* فارس: شما در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم، صلاحیت کسی را تأیید کردید که ۲۰ سال در برابر حوادث و اتفاقات کشور سکوت کرده موضعگیری صریحی نداشت؛ به معنایی دیگر برخیها معتقدند شورای نگهبان به خاطر همین مسئله در فتنه ۸۸ به نوعی مقصر بوده است چه پاسخی دارید؟
-کدخدایی: منظور شما درباره افرادی است که برای شورای نگهبان شناخته شده بودند منتهی در یک مقطع تاریخی سکوت کرده و یا موضعگیری نداشتند اما در مقطع دیگری حضور داشتند.
*فارس: در مقطعی که این فرد سکوت کرده بود ولی فقیه بر خواص تکلیف کرده بودند که در خصوص مسایلی موضعی شفاف داشته باشند اما با این حال این فرد به سکوت خود ادامه داد؛ آیا این اقدام وی عدم التزام به ولایت فقیه محسوب نمیشود؟
-کدخدایی: وقتی بحث التزام افراد به ولایت فقیه در شورای نگهبان مطرح میشود بنده به عنوان عضو شورای نگهبان بررسی میکنم که آیا آن فرد صلاحیت ورود به عرصه ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس را دارد یا نه؟ این متفاوت است با کسی که هیچگونه سابقهای نداشته است. به هر حال این فرد در مقاطعی سابقه داشته است. البته برخی افراد ممکن است به اتفاق آرا و برخی دیگر با ۷ رأی صلاحیت بگیرند. البته اگر بخواهیم در مورد مصادیق صحبت کنیم باید بگوییم برخی از اعضای شورای نگهبان در مقطعی معتقد بودند فردی صلاحیت دارد و در مقطعی دیگر صلاحیت لازم را برای آن فرد قائل نبودند؛ و نمیشود جلوی این موضوع را گرفت چون اعضای شورای نگهبان تغییر میکنند و ممکن است افراد جدید اظهار نظرات جدیدی هم داشته باشند.
*فارس: بالاخره شما شورای نگهبان را در تأیید صلاحیت فردی که ۲۰ سال سکوت کرده بود برای انتخابات ریاست جمهوری اخیر مقصر میدانید یا نه؟
**تقصیری متوجه شورای نگهبان در انتخابات ریاست جمهوری نیست
-کدخدایی: نخیر، این طور نبوده است؛ شورای نگهبان بر اساس قوانین و مقررات عمل کرده است. یعنی در زمانی که افراد ثبتنام کردهاند و شورای نگهبان صلاحیت آنها را بررسی کرده با جمیع شرایطی که بوده شورای نگهبان رأی به صلاحیت آنها داده است و نمیتوان گفت شورای نگهبان به خاطر رفتار فرد در بعد از انتخابات، مقصر است ما همانطور که در بخش بررسی صلاحیتها از شورای نگهبان دفاع میکنیم در بخش نظارت بر انتخابات نیز که با اعتراض برخی افراد مواجه شد، از عملکرد خود دفاع میکنیم. بنابراین رفتار شورای نگهبان در بررسی شرایط نامزدهای ریاست جمهوری سال ۸۸ مطابق با قانون و بر اساس روشهای جاری شورای نگهبان بوده و ما از آن دفاع میکنیم.
*فارس: اصطلاح “یقهسفیدها ” را شما قبول دارید؟ و چگونه با آنها برخورد میکنید؟
** “یقهسفیدها ” مشمول احراز صلاحیت هستند
-کدخدایی: معمولاً به افراد گمنام و غیرشهره در عرف سیاسی یقهسفید میگویند این افراد اگر در چارچوب عدم احراز صلاحیت قرار بگیرند طبعاً صلاحیت آنها احراز نخواهد شد و برای شورای نگهبان احراز صلاحیت آنها لازم است.
* فارس: هیئتهای نظارت شما در استانها چگونه در شناسایی “یقهسفیدها ” به شما کمک میکنند؟ به طور کلی فرآیند بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی چگونه است؟
-کدخدایی: مسئولیت نظارت بر انتخابات به عهده شورای نگهبان و هیئتهای نظارت بر انتخابات است. آنچه تحت عنوان ناظرین است، اصلاً دخالتی بر نظارت ندارند. بیش از ۱۰ سال است که ما یک مجموعه مردمی را با انگیزههای دینی و الهی برای تشکیل هیئتهای نظارت بر انتخابات تعیین میکنیم. این هیئتها در بحث نظارت به شورای نگهبان کمک میکنند و ما تلاش میکنیم در هر محل رأیگیری چند ناظر داشته باشیم. البته کلاسهای مختلفی برای هیئتهای نظارت برگزار کردهایم و همه مباحث مربوط به انتخابات و نیازمندیهای حضور در پای صندوق را به عنوان یک ناظر تشریح کردهایم.
این افراد تنها با انگیزههای الهی و دینی پای صندوقهای رأی حاضر میشوند و اگر خاطرات آنها روزی منتشر شود، مشخص خواهد شد که آنها با چه مشکلاتی و با هزینههای شخصی خود پای صندوقهای رأی حاضر میشوند.
بررسی اولیه صلاحیتها مطابق ماده ۵۰ قانون انتخابات بهعهده هیئتهای اجرائی است؛ در این ماده تصریح شده است هیئتهای اجرایی مکلف هستند از طریق تحقیقات محلی اقداماتی را انجام دهند. این تحقیقات محلی باید توسط هیئت نظارت شورای نگهبان مورد تأیید باشد و به همین خاطر ما باید در جهت بررسی کار تحقیقات محلی داشته باشیم.
تحقیقات محلی در کنار گزارشهای منابع چهارگانه به شورای نگهبان میآید و در این شورا نتیجه نهایی گرفته میشود. اگر اعتراضی به گزارش هیئتهای نظارت صورت بگیرد، در بخشهای بالاتر بررسی میشود و نظر هیئت نظارت در بخشهای بالاتر مورد بازبینی قرار میگیرد.
اما مهم این است که نتیجه نهایی توسط هیئت نظارت و اعضای شورای نگهبان اعلام میشود، حتی گزارشهای منابع رسمی به عنوان یک نظر کارشناسی در شورای نگهبان تلقی میشود. لذا بعضاً گزارشهایی از منابع رسمی اعلام میشود که برای اعضای شورای نگهبان مورد یقین قرار نمیگیرد و زمانی هم گزارشی از سوی منابع رسمی اعلام نمیشود اما اعضای شورا به یقین میرسند که موردی درباره فردی وجود دارد و صلاحیت فرد رد میشود.
* فارس: شورای نگهبان در چه فاصله زمانی از برگزاری انتخابات از منابع چهارگانه برای بررسی صلاحیت کاندیداها استعلام میکند؟
-کدخدایی: یک زمانبندی خاصی دارد که بعد از ثبتنام نامزدها به فاصله حدوداً دو ماه، شورای نگهبان از منابع چهارگانه استعلام میکند. منابع چهارگانه در هر استان درباره افرادی که در آن استان زندگی میکنند، اظهار نظر میکنند. اما اگر فردی در دو استان و یا چند استان سکونت داشته و فعالیت کرده است، از همه منابع چهارگانه استانها استعلام میشود.
* فارس: آیتالله جنتی در زمان فعالیت مجلس ششم در خطبههای نماز جمعه گفتند وقتی این نمایندگان صحبت میکنند، تن آدم میلرزد. سؤال ما این است مگر این نمایندگان صلاحیت نمایندگی را از شورای نگهبان دریافت نکردهاند که اینگونه در موردشان نگرانی باشد؟
**شورای نگهبان هم دچار اشتباه میشود
-کدخدایی: ابتدا باید بگویم وقتی ما به عنوان اعضای اصلی شورای نگهبان از این شورا دفاع میکنیم به منزله این نیست که شورا مرتکب هیچ اشتباهی نشده است. شورای نگهبان هم متشکل از ۱۲ نفر است که یکی از آنها بنده سراپا تقصیرم.
اعضای شورای نگهبان انسانهای معمولی هستند که میتوانند اشتباه کنند. ممکن است این اشتباه در تشخیص یا گزارشهایی باشد که به شورای نگهبان ارائه میشود اما تلاش همه اعضای شورای نگهبان این است که حتی المقدور اشتباهی صورت نگیرد اما گاهی این اشتباه صورت میگیرد و اینکه گفته میشود از عملکرد شورای نگهبان دفاع میکنیم به صورت کلی است و اگر هم اشتباهی صورت بگیرد از مردم عذرخواهی میکنیم.
**در مجموع عملکرد شورای نگهبان قابل دفاع است
منعی نمیبینیم که بابت اشتباهاتی که ممکن است در شورای نگهبان انجام شود، از مردم عذرخواهی کنیم اما تلاش میکنیم این اشتباهات صورت نگیرد. سؤال این است آیا قاضی اشتباه نمیکند؟ قاضی هم انسان است و اشتباه میکند. قاضی باید بر اساس گزارشهای کارشناسی و ادله و مستندات نظر بدهد. شورای نگهبان هم همین مسیر را طی میکند. برخی نامزدها که در انتخاباتهای گذشته صلاحیتشان تأیید نشده بود به شورای نگهبان مراجعه و اسناد خود را مبنی بر اشتباه بودن نظر شورای نگهبان ارائه کردند اما به محض اینکه ما متوجه شدیم اشتباه کردهایم صلاحیت فرد را تأیید کردیم. بنابراین اشتباه یک روند طبیعی است اما در مجموع عملکرد شورای نگهبان قابل دفاع است. در آینده نیز تلاش خواهیم کرد اشتباهات کمتر اتفاق بیفتد. آنچه برای ما مهم است اجرای قانون با نگاه به مصالح عالی نظام است. البته در برخی اشتباهات نیز باید بگویم که قانون دست ما را باز نگذاشته است؛ ما معتقدیم باید برای احراز شایستگیهای کلی نمایندگی مجلس و یا ریاست جمهوری در قانون باید نکتهای اضافه شود. ممکن است فردی تمامی نکاتی را که قانون برای صلاحیت افراد ذکر کرده داشته باشد اما از شایستگی لازم برای حضور در مجلس یا ریاست جمهوری برخوردار نباشد. اصل شایستگی از جمله مواردی است که اگر در قانون جامع انتخابات ذکر شود، میتواند در آینده در شکلگیری نهادهای عالی نظام مؤثر باشد.
* فارس: به نظر شما اگر یک نظام حزبی همانند کشورهای غربی در ایران وجود میداشت، چقدر میتوانست در فرایند بررسی صلاحیتها به شورای نگهبان کمک کند؟ یا نه، فکر میکنید که نظام جمهوری اسلامی ایران هیچ تناسبی با نظامهای حزبی مرسوم غربی ندارد؟
**احزاب باید شناسنامهدار شوند
-کدخدایی: قطعاً اگر ما مکانیزمهای مردمی را برای اعمال نظارت داشته باشیم، کمک بزرگی به شورای نگهبان میشود چرا که اکنون نظارتی که بهعهده شورای نگهبان گذاشته شده علیرغم اینکه با کمک مردمی همراه است، اما مسئولیت اصلی آن بهعهده اعضای شورا است.
معتقدیم که اگر بخشی از اقدامات نظارت که قابل واگذاری به مردم است، انجام بگیرد اقدام بهتری برای نظارت خواهد شد. اما درباره احزاب؛ جامعه ما از لحاظ فرهنگی هنوز حزب را هضم نکرده است و نتوانسته در چارچوب احزاب مرسوم در کشورهای غربی گام به جلو بگذارد. اگرچه از ابتدای انقلاب تاکنون احزاب مختلفی را داشتهایم اما عملاً این کار انجام میشود که گروههایی با عنوان اصلاح طلب، اصولگرا و یا گروههای جدید که در آستانه انتخاباتها شکل میگیرد و بعد از انتخابات نیز از عرصه کنار میرود که به نظر من این برای کشور یک آسیب است. ما اگر میخواهیم بهتر عمل کنیم باید این احزاب را شناسنامهدار کنیم.
**در انتخابات، مسئولیتی متوجه احزاب نیست
ما که هزینه عملی حزبگرایی را میپردازیم بهتر است احزاب را شناسنامهدار کنیم تا بتوانیم با رفتارهای حزبی به احزاب ارزشگذاری کنیم. انتخابات ما اگرچه عملاً حزبی است، اما تبعات و مسئولیت حزب را ندارد؛ در قانون انتخابات هیچ جایگاهی برای حزب در نظر گرفته نشده است. بنابراین ما ناچاریم رفتار و عملکرد فردی افراد را مورد نظر قرار دهیم نه رفتار احزاب را.
* فارس: بنا به گفته شما انحلال احزاب منحله مشارکت و مجاهدین به شورای نگهبان اعلام نشده است، بر همین اساس بفرمایید که شورای نگهبان در بررسی صلاحیتهای کاندیداها اساساً به ذائقه گروههای سیاسی برای تأیید یا رد صلاحیتها توجه میکند یا خیر؟
**برخی دوستان عجله کردند
-کدخدایی: ما برای صلاحیت افراد، نسبت به رویههای سیاسی هیچ توجهی نمیکنیم. ملاحظه ما این است که آیا رفتار فرد منطبق با قانون است یا نه. به طور مثال در مجلس ششم، اقدام غیرقانونی و نامطلوبی که برخی نمایندگان مرتکب آن شدهاند و بیانیهها و سخنرانیهای تندی انجام شد که بعضاً عدم التزام این افراد به اسلام و قانون اساسی در آن محرز بود. اما ما بر اساس رفتار این افراد صلاحیت آنها را بررسی کردیم. در همین مجلس افرادی بودند که علیرغم اینکه نام آنها در گروه تحصنکنندگان بود، مرتکب رفتار غیرقانونی نشدند و متفاوت با دیگر نمایندگان عمل کردند و مدارک مثبتهای بهخلاف آن ارائه نمودند.
شورای نگهبان بدون توجه به رویه جناحی و حزبی صلاحیت این نمایندگان را برای مجلس هفتم تأیید کرد.
در پاسخ به سؤالی که از سوی یکی از رسانهها درباره انحلال دو حزب پرسیده شده بود، گفتم که انحلال آنها به شورای نگهبان اعلام نشده است. به هر حال ممکن است انحلال این دو حزب بعدها به شورای نگهبان اعلام شود. اما برخی از دوستان عجله کردند و پاسخ دادند در حالی که بنده حرف خلافی نزده بودم و درباره صحت و سقم انحلال این دو حزب مناقشهای نکرده بودم. من گفتم اگر این دو حزب طبق قانون منحل شدند ما طبق قانون عمل خواهیم کرد و اگر منحل نشدند، نیز طبق قانون عمل خواهیم کرد. بحث ما این است چون احزاب در کشور ما جایگاه مشخصی ندارند، باید رفتار و کردار افراد مورد بررسی قرار بگیرد. چهبسا نام فردی حتی در یکی از احزاب نوشته شده باشد اما رفتار این فرد مغایر با موضعگیری آن حزب باشد.
* فارس: بخشی از انتقادها به شورای نگهبان برگرفته از این موضوع است که نظارت شورای نگهبان اساساً در بررسی صلاحیتها “استصوابی ” است، منطق حقوقی شما برای دفاع از این نوع نظارت چیست؟
-کدخدایی: بنده با این اصطلاحات کاری ندارم. چرا که گاهی اوقات در تمرکز رسانهها و افکار عمومی قرار میگیرد و حساسیتهایی به وجود میآورد. به لحاظ منطقی اگر بخواهم بگویم وقتی گفته میشود که نظارت بشود، این نظارت برای چیست. آیا برای این است که نظارتی بشود و بعد از نظارت تمام شود و شورای نگهبان بعد از نظارت گزارشهای خود را در فایلهای مخصوص بگذارد و کار خود را تمام کند؟ خیر، نظارت باید تأثیرگذار باشد.
در نظامهای حقوقی مختلف هر دو این روشها وجود دارد و هر دو مؤثر است اما وقتی گزارشی از اقدام یک فرد ارائه میشود، تصمیمگیری با کسی میشود که گزارش را دریافت میکند. کسی که گزارش را میگیرد باید تصمیم هم بگیرد و اگر اشتباهی در کار مجری صورت گرفته باید ورود کند و مشکل را اصلاح کند.
گاهی اوقات این ناظر و مجری یکی میشود یعنی اینکه به فرد بگوییم شما نظارت کن و هر کجا که مجری اشتباه کرد با آن برخورد کن. طبق نظارتی که قانون اساسی در اصل ۹۹ برای شورای نگهبان در نظر گرفته است، هر کجا تخلفی صورت بگیرد، شورای نگهبان میتواند حتی انتخابات را در یک حوزه و یا سراسر کشور متوقف کند.
** “نظارت استصوابی ” از مجلس اول تاکنون صورت گرفته است
یعنی امر نظارت و تصمیمگیری هر دو یکجا به شورای نگهبان سپرده شده است. بنابراین اگر اصطلاحات نظارت استصوابی را به کار میبریم یعنی نظارتی که مؤثر است و ما از تأثیر آن نیز دفاع میکنیم. نظارت استصوابی از مجلس اول تاکنون صورت گرفته است.
**در مجلس اول تودهایها بهاستناد نظارت استصوابی ردصلاحیت شدند
در پاسخ به ادعای برخیها که میگویند نظارت استصوابی بعداز رحلت امام(ره) مطرح شده است، خاطرهای را عرض میکنم وقتی خدمت حضرت آیتالله صافی رسیدیم ایشان نقل کردند، در مجلس اول برخی از افراد حزب توده ثبتنام کردند و وزارت کشور ثبتنام آنها را پذیرفت. این افراد تبلیغات خود را برای مجلس آغاز کردند و بنده که در قم بودم نامهای به وزارت کشور نوشتم و گفتم: این افراد به دلیل اینکه معتقد به اسلام نیستند و مسلمان نیستند صلاحیت ورود به مجلس را ندارند و شما باید اسم این افراد را از لیست ثبتنامیها حذف کنید.
پس اگر کسی بگوید که نباید نظارت استصوابی صورت بگیرد، اگر خلافش انجام شود چهکسی باید نظارت کند؟ باید بگوییم هیچکس؟ اینکه خارج از عرف حقوقی و خارج از منطق عقلی است و هیچ نظامی اینگونه نیست. یا به هر حال مراجع قضایی را ناظر قرار میدهند یا اینکه مثل فرانسه شورای قانون اساسی این کار را میکند و در کشور ما این وظیفه به عهده شورای نگهبان است.
* فارس: در دورههای گذشته برخیها برای بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات گفتند که اصل بر برائت است. گرچه در آن دوره شورای نگهبان پاسخی داده بود اما میخواهیم شما پاسخ حقوقی خود را به این شبهه مطرح کنید؟
-کدخدایی: برخی اوقات دوستان اصل برائت و برخی دیگر از دوستان اصل صحت را مطرح میکنند. در حالی که این دو اصل در بحث شورای نگهبان، موضوعیت ندارند. اصل صحت این است وقتی ما بین مردم زندگی میکنیم، رفتارهای همدیگر را حمل بر صحت قرار دهیم. وقتی من یا شما مسئولیتی نداریم میتوانیم اصل را بر صحت بگذاریم. گاهی اوقات نیز اصل برائت مطرح میشود که باید گفت این در مواقعی است که اتهامی به فرد وارد شده باشد. در مواقعی که متهمی به دادگاه میرود کسی که مدعی است، باید اتهام فرد را ثابت کند و اگر نتواند ثابت کند، اصل بر برائت میشود. اما هیچکدام از این دو اصل در بررسی صلاحیت نامزدها موضوعیت ندارد و برخیها به اشتباه بحث اصل صحت و یا اصل برائت را مطرح میکنند. چرا که شورای نگهبان محکمه و یا یک جامعه عادی نیست که افراد بخواهند روابط عادی خود را بررسی کنند. برای روشن شدن بیشتر بحث، یک مثال عادی مطرح میکنیم. شما وقتی میخواهید برای ثبتنام به دانشگاه بروید باید مدرک دیپلم خود را ارائه کنید. دانشگاه نمیتواند بگوید اصل بر برائت یا صحت است و همه افرادی که ثبتنام کردهاند مدرک دیپلم دارند. بلکه باید داشتن مدرک برای دانشگاه محرز شود. برای شورای نگهبان به عنوان مرجع ناظر باید مدارک افراد احراز شود و اگر احراز نشود، تهمتی به کسی زده نمیشود.
شورای نگهبان اگر اعلام کند فرد “الف ” یا “ب ” مدرک تحصیلی لازم برای نمایندگی مجلس را ندارد، چه تهمتی به او وارد میشود؟ اینکه شورای نگهبان میگوید فرد “الف ” شرط ماده ۲۸ را ندارد، هیچ اتهامی به فرد “الف ” وارد نمیشود.
**اصل برائت ربطی به موضوع بررسی صلاحیتها ندارد
بعضاً برخیها میگویند: شورای نگهبان اگر راست میگوید مدارک ما را منتشر کند. در حالی که شورای نگهبان چنین وظیفهای ندارد. ما اگر فردی رفتاری را انجام بدهد که مانع قانونی برای ورود به مجلس و نامزدی را داشته باشد به خودش اعلام میکنیم. فرد به کار خودش ادامه میدهد و ما هیچ گزارشی به هیج جایی نمیدهیم.
اصولا استناد به اصل برائت ربطی به موضوع بررسی صلاحیتها ندارد بنابراین از دوستان خواهش میکنیم این بحث را تکرار نکنند.
* فارس: اساساً دلایل تلاش برخی افراد و جریانها برای نفی اختیارات قانونی شورای نگهبان را در چه میدانید؟
-کدخدایی: پافشاری شورای نگهبان بر اصول و موازین اسلامی برای برخیها ناگوار است. برای اینکه برخیها به نظام اسلامی اعتقاد ندارند و یا اینکه نظام اسلامی را خوب نمیشناسند. شورای نگهبان بهجز رعایت موازین شرع مقدس و اصول قانون اساسی کار دیگری انجام نداده است.
در هر سه وظیفه مهم شورای نگهبان یعنی تطبیق مصوبات با شرع و قانون، تفسیر قانون اساسی و نظارت بر انتخابات راهی را که از آغاز شروع کرده راه مشترکی بوده و آن هم عمل به وظیفه قانونی شورای نگهبان بوده است.
اما برخیها که در وظایف سهگانه شورای نگهبان نظرات این شورا را برنتابیدند ادعای جانبداری شورای نگهبان از یک گروه را مطرح کردند و یا اینکه به طور مثال در مناقشات بین مجلس و دولت گفتند شورای نگهبان جانب مجلس محترم را میگیرد و یا اینکه جانب دولت محترم را. دوستانی که چنین اظهاراتی را مطرح کردند یا تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار گرفتهاند و یا از روی عدم آگاهی اینگونه نظر میدهند.
اگر بخواهیم بیطرفی شورای نگهبان را در امور و وظایفش بسنجیم بهترین راه این است که عملکرد شورای نگهبان را از ابتدا تاکنون ارزیابی کنیم، مثلاً برای مجلس از مجلس اول تا مجلس هشتم. مجالس مختلفی داشتیم و گروههای مختلفی وارد مجلس شدند. یک دوره، اکثریت آن طرف بوده و یک دوره اقلیت آن طرف. الأن هم در مجلس هفتم و یا هشتم گروههای مختلفی در مجلس حضور دارند.
اینها نشاندهنده این است که شورای نگهبان بدون توجه به مباحث سیاسی که گاهی اوقات در جامعه به آن دامن زده میشود، وظیفه قانونیاش را انجام میدهد، مثلاً در همین انتخابات ریاست جمهوری اخیر، ۴ نامزدی که در شورای نگهبان رأی لازم را داشتند علیرغم اینکه آرای آنها متفاوت بود و از گروههای مختلفی بودند که این بهترین و بزرگترین شاهدی است بر بیطرفی و غیرجانبدارانه عمل کردن شورای نگهبان.
شورای نگهبان همانگونه که در بررسی صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری دوره هشتم مستقل عمل کرد و از این رفتار خود دفاع میکند در برابر زیادهخواهیهای نابجای برخی از این افراد بعد از انتخابات هم مقاومت کرد چرا که این افراد اشتباه میکنند و شورای نگهبان وظایف خود را به درستی انجام داده است.
**قاطعانه از عملکرد ۳۰ ساله شورای نگهبان دفاع میکنیم
در مثالی دیگر باید بگویم در بحث تشکیل کارگروه حل اختلاف مجلس و دولت، شورای نگهبان طرف هیچکس را نگرفت و تنها جانب قانون اساسی و شرع را داشت. بارها گفتهام که ما قاطعانه از عملکرد شورای نگهبان در مدت بیش از ۳۰ سالی که شکل گرفته دفاع میکنیم و برای این ادعای خود مستندات زیادی داریم.
مشارکت مردم در انتخابات یک بحث پذیرفته شده است اما باید بگویم که در ایران سالانه یک انتخابات به منزله یک رفراندوم برگزار میشود و مردم با مشارکت حداکثری پای صندوقهای رأی حاضر میشوند.
انشاءالله در انتخابات امسال نیز با مشارکت حداکثری مردم مواجه خواهند شد. حاضرم بعد از انتخابات مصاحبهای داشته باشم تا مشخص شود حرف آنها درست است یا حرف ما که میگوییم اجرای درست قانون میتواند مشارکت حداکثری را رقم بزند.
* فارس: مقام معظم رهبری برای حل اختلاف دولت و مجلس دستور فرمودند که کمیتهای تشکیل شود. این کمیته چه اقداماتی را انجام داد و نتیجه آن چه شد؟
-کدخدایی: اختلاف سلیقه و اختلاف نظر تا زمانی که انسانها وجود دارند، وجود دارد. نفس اینکه اختلاف نظر وجود دارد نباید ما را نگران کند و به عنوان یک امر غیرطبیعی تلقی شود. ممکن است در مسائل اجرایی برداشت بنده با شما در مورد یک مسئله متفاوت باشد. هر جا که انسانها با هم جمع شدهاند اختلاف نظرها وجود خواهد داشت. مهم این است که ما مکانیزمها و سازوکارهای حل اختلاف را به گونهای پیش بینی کنیم که بتواند از مسئله عبور و مشکل را حل کند.
بخشی از اختلافات با ورود قوه قضائیه حل میشود. کما اینکه وقتی دو نفر با یکدیگر اختلاف دارند به قوه قضائیه مراجعه میکنند و قاضی با توجه به اقتدار قوه قضائیه اقدام به صدور رأی میکند و اختلاف از بین میرود.
بخش دیگر اختلاف با گفتوگو و روشن شدن مواضع حلشدنی است. اگر اختلافات با گفتوگو و روشن شدن مواضع حل نشود، راههای دیگری برای برطرف کردن مشکل وجود دارد. مثل تصویب قانون. اگر من و شما اختلافی داریم میتوانیم اختلاف را به قانون بسپاریم.
مهم این است که ما برای حل اختلافات متمسک میشویم به راههای اصولی و بپذیریم نظر مراجع را. ممکن است اختلاف نظر درباره برداشت از قانون اساسی باشد. شورای نگهبان طبق اصل ۹۸ قانون اساسی میتواند قانون را تفسیر کند و وقتی شورای نگهبان قانون را تفسیر کرد همه مراجع باید نظر شورای نگهبان را بپذیرند. چون قانون اساسی چنین اختیاری را به شورای نگهبان داده است.
افراد باید قانون را بپذیرند ولو اینکه آن را قبول نداشته باشند. چرا که التزام به قانون لازم است. ما باید فرهنگ التزام به قانون را در جامعه پررنگ کنیم. فرهنگ باور به الزامی بودن قانون و لازم الاجرا بودن نظر مراجع قانونی را باید در جامعه پررنگ کنیم.
اما درباره کارگروه باید بگویم که ما جلساتی را طبق آنچه اعلام شده بود، برگزار کردیم و نظرمان را به رهبر معظم انقلاب ارائه کردیم و هر چیزی که مقام معظم رهبری بگویند همه باید از آن تبعیت کنند. البته آن موضوع به نظر ما دیگر تمام شده است.
برخیها از این اختلاف نظرها اهداف دیگری را دنبال میکنند که مذموم و ناپسند است. اینکه افرادی بخواهند بازار اختلافات را به صورت کاذب داغ کنند، امر ناپسندی است و به نظر من خیانت به منافع ملی و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
* فارس: اگر مجلس با مصوبهای، طرح نظارت مجلس بر نمایندگان را به شورای نگهبان واگذار کند، شورای نگهبان با این مصوبه چه برخوردی خواهد داشت؟
-کدخدایی: من نمیتوانم در این باره فعلاً اظهار نظر دقیقی داشته باشم. چون باید این مصوبه به شورای نگهبان بیاید. اما اگر در چارچوب قانون اساسی و اختیارات شورای نگهبان باشد منعی ندارد. اما اگر از حوزه اختیارات شورای نگهبان توسعه پیدا کند، قطعاً شورای نگهبان آن را نخواهد پذیرفت.
* فارس: اگر مجلس شورای اسلامی طرحی را تصویب کند که به موجب آن نظارت بر انتخابات شورای شهر و روستا نیز به عهده شورای نگهبان باشد، آیا شورا آن را تأیید میکند یا خیر؟
-کدخدایی: قاطعانه عرض میکنم دوستان برای مجلس هشتم میخواستند چنین کاری را بکنند و خیلی هم اصرار داشتند و در این راستا مصوبهای هم تصویب کردند که شورای نگهبان آن را مغایر با اصل ۹۹ دانست. چون قانون اساسی انتخابات مربوط به خبرگان، مجلس، ریاست جمهوری و همهپرسی را به عهده شورای نگهبان دانسته است و نظارت شورای نگهبان بر انتخابات شورای شهر و روستا در قانون ذکر نشده است.
اعضای شورای نگهبان معتقدند که نظارتی که در اصل ۹۹ قانون اساسی آمده، به اصطلاح حقوقدانان حصری است و چون حصری است مجلس نمیتواند چیزی به آن اضافه کند.
* فارس: در جلسات شورای نگهبان و در بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات، آیا مفاهیمی چون “مصلحت ” مورد توجه و عمل قرار میگیرد یا خیر؟
-کدخدایی: بعد از بازنگری در قانون اساسی و تأسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، اعضای شورای نگهبان اعلام کردند که ما بر اساس موازین شرع و قانون اعلام نظر میکنیم و اگر مصلحتی برای مصوبهای باشد باید در مجمع تشخیص در مورد آن تصمیمگیری شود.
بنابراین اعضای محترم شورای نگهبان ورودی به مباحث “مصلحتی ” ندارند؛ در اصطلاح عرفی، شورای نگهبان توجهی به مباحث مصلحتی ندارد. شورای نگهبان تابع مصلحتها نیست و اگر قرار است مصلحتی در نظر گرفته شود باید در مجمع تشخیص مصلحت مورد نظر قرار بگیرد. چون قانون اساسی برای مباحث مصلحتی راهکار قانونی ارائه کرده است.
البته اگر منظور مصالح عالی نظام باشد، قطعاً شورای نگهبان آن را در نظر میگیرد بالاخره برای مباحث انتخابات و یا مصوبات؛ مصالح عالی نظام در نظر گرفته میشود. مصالح عالی نظام دامنه وسیعی دارد و معمولاً در قالب موازین شرع مقدس و اصول قانون اساسی به آن پرداخت میشود. در غیر این صورت مصلحتهای جزئی در شورای نگهبان جایی ندارد.
* فارس: برخی از اعضای شورای نگهبان همزمان عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز هستند. به طور مثال آیا پیش آمده است که آیتالله جنتی در شورای نگهبان به مصوبهای رأی منفی و در مجمع تشخیص به همان مصوبه رأی مثبت بدهد و یا بالعکس؟
-کدخدایی: بر اساس حکم مقام معظم رهبری، آیتالله جنتی عضو ثابت مجمع تشخیص مصحلت نظام هستند و بقیه فقهای محترم نیز هرگاه بین مجلس و شورای نگهبان درباره مصوبهای اختلاف باشد در جلسه مجمع شرکت میکنند. آقایان فقها وقتی به مجمع تشخیص مصلحت میروند در مجمع با نگاه مصلحتی به موارد نگاه میکنند و رأی میدهند و نه نگاه الزاماً شورای نگهبانی؛ ممکن است استدلال شورای نگهبان را مطرح کنند اما ممکن است به مصوبهای که شورای نگهبان رأی مغایرت داده رأی به عدممغایرت دهد. فقهای محترم معتقدند وقتی در مجمع تشخیص مصلحت حضور مییابند به دلیل هویتی که مجمع تشخیص دارد در آنجا نظر مصلحتی میدهند. به همین دلیل است که بعضاً برخی مصوبات که شورای نگهبان رأی به مغایرت آن میدهد، مجمع رأی به عدممغایرت آن میدهد.
*فارس: “تعامل ” شورای نگهبان و وزارت کشور چقدر در برگزاری انتخاباتها مؤثر است؟
-کدخدایی: شورای نگهبان همواره دست همکاری به وزارت کشور دراز کرده است چرا که آنها مقام اجرا هستند و ما مقام نظارت. بنده تجربه برگزاری انتخابات با وزارت کشور دولت اصلاحات و دولتهای بعدی را دارم. ممکن است اختلاف نظرها و اختلاف سلیقههایی باشد اما ما تلاش داریم که اختلاف نظرها و اختلاف سلیقهها را با همکاری و تشکیل جلسات مشترک با التزام به قانون حل و فصل کنیم. واقعیت این است که بخش اجرا سختیها و مشکلات خاص خودش را دارد. علی الخصوص اینکه چندین دوره است دوستان ما در وزارت کشور تلاش میکنند انتخابات را به شیوه رایانهای برگزار کنند، ما هم اعلام آمادگی کردیم.
*فارس: اینکه انتخابات به صورت رایانهای برگزار نمیشود و مشکلاتی برای برگزاری آن مطرح میشود ناشی از چیست؟
-کدخدایی: برای برگزاری انتخابات رایانهای ما مشکلات فرهنگی، قانونگذاری، فنی و اجرایی زیادی داریم. اگر ما میخواهیم انتخابات رایانهای برگزار کنیم باید بخشی از قانون انتخابات اصلاح شود. مردم نیز باید این موضوع را به راحتی قبول کنند که بخواهند رایانهای رأی بدهند. البته امکانات فنی ما نیز باید در سراسر کشور گسترده باشد. به گونهای که ما بتوانیم برای برگزاری رایانهای انتخابات مشکل فنی نداشته باشیم و به همه شرکتکنندگان در انتخابات خدمات ارائه کنیم. البته دوستان ما در دولتهای سابق تلاشهای مناسبی داشتهاند و ما نمیتوانیم آن را منکر شویم. اما ماحصل آن تجربهها در دولت فعلی مطرح است که دوستان با مراقبت بیشتری جلوتر رفتهاند و اقدامات خوبی را انجام دادهاند که امیدواریم اگر این تلاشها به خوبی پیش رود در برخی حوزهها انتخابات رایانهای برگزار کنیم. البته جلسات مشترکی با مسئولان وزارت کشور داشتهایم و مدیران شورای نگهبان با مدیران وزارت کشور جلسات هفتگی دارند.
*فارس: برخی کاندیداها شگردی دارند که به موجب آن با علم به اینکه صلاحیت آنها تأیید نخواهد شد در انتخابات به عنوان نامزد ثبتنام میکنند و بعد از آنکه شورای نگهبان بر اساس قانون این افراد را رد صلاحیت میکند بحث رد صلاحیتهای گسترده مطرح میشود، چه تدبیری برای این مسئله دارید؟
-کدخدایی: این بحث به خاطر نواقصی که در قانون انتخابات وجود دارد مطرح میشود. هرکسی که شرایط اولیه و شکلی را دارد برای نامزدی در انتخابات ثبتنام میکند. به نظر من باید شرط شایستگی برای نامزدها به قانون انتخابات اضافه شود و نامزدها با فرض داشتن تمامی شرایط شکلی، شرط شایستگی را نیز داشته باشد. اما باید گفت حسب قوانین موجود فعلی منعی برای ثبتنام نامزدها مشروط به داشتن شرایط شکلی وجود ندارد. اما به روش فعلی آمار افرادی که صلاحیتشان مورد تأیید واقع نشده بالا میرود و در مقابل هجمهها افزایش پیدا میکند. سؤال اینجاست اگر مردم رزومه ۸ هزار نفری که برای مجلس و هزار نفری که برای ریاست جمهوری ثبتنام کردهاند را ملاحظه کنند آیا خود مردم به این افراد رأی میدهند؟ و اصلاً مردم به این افراد توجه خواهند داشت؟ حتی اگر ما در شورای نگهبان چنین افرادی را تأیید کنیم قطعاً مردم شورای نگهبان را مؤاخذه خواهند کرد که چرا یک فردی که شایستگی لازم را نداشته است مورد تأیید قرار گرفته است. در درجه دوم نیز باید گفت لازم است روشهای انتخاباتی اصلاح شود که این کار در برخی کشورهای غربی انجام میشود. در برخی کشورها احزاب کاندیداهای خود را معرفی میکنند این افراد در اجلاسهای حزبی خودشان یک پروسه را طی میکنند تا به عنوان نماینده حزب معرفی شوند که این روش در حقیقت اعلام صلاحیت و یا رد صلاحیت به افراد در احزاب است. چرا که در احزاب رقابتهای درونگروهی شکل میگیرد و نهایتاً یک نفر به عنوان نماینده حزب معرفی میشود و با نامزد حزبی که به همین روش معرفی شده رقابت میکند. اما ما چنین وضعیتی نداریم. فردی که بیکار است و تازه مدرک تحصیلی خود را گرفته با قوانین موجود ما در انتخابات به عنوان نامزد ثبتنام میکند و طبعاً اعضای محترم شورای نگهبان رأی به صلاحیت چنین افرادی نمیدهند. بنده همینجا از اینگونه افراد درخواست میکنم خودشان و شورای نگهبان را به دردسر اضافه نیندازند و اگر خودشان را واجد شرایط نمیدانند به عنوان نامزد ثبتنام نکنند. تصدی پست ریاست جمهوری و یا نمایندگی مجلس یک بحث سادهای نیست فردی که میخواهد ثبتنام کند باید توان علمی، جسمی و تحلیلی خود را مورد سنجش قرار بدهد.
*فارس: به شورای نگهبان در انجام کارکردها و عملکردهایش چه نمرهای میدهید؟ کدامیک از دورههای انتخابات برای شما تلخ و کدام دوره شیرین بود؟
**تاکنون اعتراض مؤثری به شورای نگهبان نبوده است
-کدخدایی: نمره را باید معلم و کسی که بالای سر ما نظارت میکند، بدهد و این وظیفه مردم است. بعد از انتخابات ریاست جمهوری طی یک نظرسنجی که انجام شده بود رتبه شورای نگهبان بین نهادهای کشور که در انتخابات دخالت داشتند سوم یا چهارم شده بود. البته ممکن است آن نظرسنجی خیلی دقیق نبوده باشد اما در مجموع رتبه شورای نگهبان رتبه خوبی بوده است. چون اعضای شورای نگهبان هیچ توجهی به مسائل بهجز اجرای قانون و مواد شرع ندارند. من خودم که بین مردم هستم و مرتباً مراجعات مردمی دارم هرکسی که بنده را دیده اظهار محبت و شورای نگهبان را تأیید کرده است. شاید اگر اغراق نکرده باشم تاکنون اعتراض مؤثری به شورای نگهبان نبوده است. بنده تلخی خاصی در کار احساس نکردهام در واقع انسان یک وظایفی به عهده دارد. اگر کار شخصی باشد میتوان تلخی یا شیرینی را مطرح کرد اما تا زمانی که انجام وظیفه باشد همه آن شیرینی است. اما به هر حال افراد مراجعه میکنند، حرفی میزنند که این به برکت انقلاب اسلامی امر پسندیدهای است و ما آماده شنیدن انتقادات هستیم و هیچ ابایی از این نداریم که انتقادات را بشنویم. ممکن است در برخی مقاطع مثل انتخابات گذشته کار شورای نگهبان سنگینتر شده باشد. تصور این بود که انتخابات بعد از برگزاری و رسیدگی به شکایتها تمام میشود اما متأسفانه یک دامنه اجتماعی دشمنیها به دلیل بیتدبیری برخیها به وجود آمد که حاشیههای اجتماعی و سیاسی برای کشور داشت. اما در نهایت تلخی ما در این ماجراها ندیدیم و هرچیزی که بود شیرینی بود چون جامعه ما جامعه باز است؛ البته وقتی دامنه این حوادث گسترده شد و به اهانت به عاشورا کشید مردم نیز وارد شدند و در ۹ دی علیه آنها اقدام کردند.
*فارس: معمولاً در هر انتخاباتی بیشترین مباحث رسانهها درباره آیتالله جنتی به اعتبار دبیری شورای نگهبان مطرح میشود، اساساً ورود ایشان به مقوله بررسی صلاحیت کاندیداها چگونه است؟
-کدخدایی: در حق آیتالله جنتی به عنوان دبیر محترم شورای نگهبان جفا شده است و متأسفانه خیلیها به دلیل عدم اطلاع از شخصیت دینی و مدیریت ایشان هجمههایی را علیه معظم له مطرح میکنند.
البته بنده عددی نیستم که بخواهم از آیتالله جنتی نقلی داشته باشم. اما ایشان بهجز بر اساس تکلیف شرعی و قانونی اقدامی را انجام نمیدهد. شاید جالب باشد که عرض کنم در بررسی صلاحیتها وقتی صحبتهایی میشود افرادی و یا بزرگانی از نظام میآیند مثلاً میگویند مصلحت است فلان فرد تأیید و یا رد شود، ایشان فقط یک پاسخ میدهند و آن هم این است که: “تکلیف شرعی ما چیست “؟ با توجه به اسناد و مدارک موجود تکلیف ما هر چیزی باشد باید بر اساس آن عمل کنیم. آیتالله جنتی شخصیتی منضبط دارد. شاید هیچکدام از اعضای شورای نگهبان و یا کارکنان به اندازه ایشان منضبط نباشند.
هرگاه جلسهای باشد ایشان چند دقیقه زودتر از ساعت معین در محل جلسه حاضر میشوند و ما هیچوقت تأخیر ایشان را ندیدیم، ولو اینکه هیچکس در آن جلسه نیامده باشد. بارها شده است که شخص ایشان در جلسات عمومی حاضر شده است و هیچکدام از اعضای شورای نگهبان حضور نداشته باشند. دقت در مطالبی که بیان و یا تبیین میکنند، بسیار زیاد است. گاهی اوقات مصوبهای در جلسه غیررسمی بررسی شده است و بنده نوشتهام که مثلاً موضوع در جلسات شورا بررسی شد. اما آیتالله جنتی آن را خط میزنند چرا که موضوع در یک جلسه غیررسمی بررسی شده است.
**آیتالله جنتی در بحث بررسی صلاحیتها، از تکلیف شرعی کوتاه نمیآید
در بحث عبادی و معنوی بنده اصلاً نمیتوانم حرفی بزنم. نماز اول وقت ایشان را هیچکس نمیتواند مانع شود حتی جلسات مهم انتخابات و شورای نگهبان نیز نمیتواند مانع نماز اول وقت باشد به محض اینکه صدای اذان بیاید، ایشان جلسه را ترک میکنند.
در بحث بررسی صلاحیتها نیز هرکجا که ایشان احساس تکلیف شرعی کند مصراً مقاومت کرده و کوتاه نیامدهاند. در بحث رعایت بیت المال خودشان بسیار صرفهجویی میکنند و به ما نیز توصیه میکنند که: در امور بیت المال صرفهجویی کنید. ایشان میفرمایند: مبادا در هزینهها اسراف کنید. زندگی شخصی و اداری ایشان اگر ثبت و ضبط شود مشخص خواهد شد چقدر ساده و بیآلایش است.
آیتالله جنتی در بیان مطالب زبانی ابوذروار دارد و ملاحظه هیچکس را ندارند و هرکسی هرزمان تخلف کند آن را اعلام میکند. ایشان در اختلاف نظرها میگویند هرچیزی که قانون بگوید باید عملی شود. یکی از فقهای محترم شورای نگهبان در تعبیری آیتالله جنتی را “اسلام مجسم ” دانستهاند.
*فارس: از فرصتی که برای این منظور در اختیار خبرگزاری فارس قرار دادید، سپاسگزاریم.
-کدخدایی: من هم از شما تشکر میکنم.