خبری که چند روز پیش بر روی خروجی خبرگزاریها رفت و کمتر کسی بدان توجه کرد این بود:
«معاون وزیر مسکن وشهرسازی با اشاره اعتبارات مورد نیاز پروژه مصلای تهران اعلام کرد: برای تکمیل فاز اول نیاز به ۳۵۰ میلیارد تومان اعتبار است و و برای فاز دوم هم احتمالا ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار باید تامین شود.
وی افزود: در ۵ سال گذشته که این پروژه در اختیار وزارت مسکن است ۱۷۰ میلیارد تومان اعتبار برای ساخت آن جذب شده است.»
بدین ترتیب مصلای تهران که کار آن با دستور امام راحل(ره) در ۲۳ آبان ۶۷ آغاز شده، برغم گذشت ۲۳ سال، هنوز بنایی نیمه کاره و منتظر بودجههای کلان صدها میلیارد تومانی است!
به گزارش عصر ایران، در این باره نکاتی چند قابل ذکر است:
۱ – کار احداث مصلای تهران، از سال ۶۷ آغاز شد و هنوز ادامه دارد! این در حالی است که ۹ سال بعد از آغاز کار احداث مصلای تهران، در سال ۱۳۷۶ کلنگ احداث مسجد “شیخ زاید” در پایتخت امارات متحده عربی بر زمین زده شد و در سال ۱۳۸۶ افتتاح شد.
این مسجد بعد از مسجد الحرام و مسجد النبی سومین مسجد بزرگ جهان است و به حدی بزرگ و شکوهمند و زیباست که یکی از نقاط دیدنی امارات متحده عربی به شمار میآید و حتی گردشگران غیرمسلمان نیز از آن – که بعضاً یکی از عجایب هفتگانه جدید عالم توصیف شده است – بازدید میکنند. وسیع ترین صحن در میان مساجد جهان، بزرگترین قبه در جهان، بزرگترین فرش دستبافت جهان(بافته شده توسط ایرانی ها)، بزرگترین لوستر جهان و برترین نورپردازی سال ۲۰۰۹ جهان از جمله ویژگیهای خاص این مسجد است.
واقعاً شرم آور است که کشور کوچک امارات که هرگز بهاندازه ما ادعای مسلمانی هم ندارد، ظرف ۱۰ سال، سومین مسجد بزرگ جهان (بعد از مسجد الحرام و مسجد النبی”ص”) را با ویژگیهایی کاملاً منحصر به فرد بسازد و ما بعد از ۲۳ سال، هنوز بشنویم که مسوولانمان بگویند ۸۵۰ میلیاد تومان میخواهیم تا ظرف ۵ سال آینده مصلی را تمام کنیم و خدا میداند که در پایان سال پنجم، چقدر پول خواهند خواست و پایان کار را به چه زمانی حواله خواهند داد؟!
توجه کنید که تکنولوژی و مصالح به کار رفته در ساخت مصلای تهران، هیچ کدام مشمول تحریمها نیستند تا بتوان گناه را به گردن این موضوع انداخت!
بودجه هم که کم اختصاص ندادهاند و آن طور که معاون وزیر مسکن گفته، فقط در ۵ سال اخیر، ۱۷۰ میلیارد تومان بودجه جذب این پروژه شده است و خدا میداند در ۱۸ سال قبل از آن، چقدر بودجه بدان اختصاص یافته است.
تنها مسالهای که میماند، عامل مدیریتی است که تفاوت مدیریت اماراتی با ایرانی را مشخص میکند و چه تلخ است، مقایسه این دو مدیریت و نتیجه اش!
۲ – صحبت از هزینه ساخت شد، بد نیست نگاهی هم به هزینه تمام شده مسجد شیخ زاید ابوظبی بیندازیم. این مسجد عظیم، با مساحت۴۱۲ هزار متر مربع، به ارزش پولی امروز، ۷۰۰ میلیارد تومان هزینه در بر داشته است اما مصلای امام تهران، با حدود ۶۰۰ هزار متر مربع مساحت، فقط برای ۵ سال آینده اش ۸۵۰ میلیارد تومان دیگر میخواهد و این، جدای از صدها میلیارد تومانی است که تا کنون برای این پروژه هزینه شده است.
نکته قابل توجه اینجاست که در ساخت مسجد شیخ زاید، دهها شرکت بین المللی با هزینههای بالا کار کردهاند ولی در ساخت مصلای تهران، حتی از سربازانی که به طور موظف خدمت میکنند، در همه ردهها از کارگری تا مهندسی استفاده شده است که قاعدتاً باید هزینهها بسیار پایین تر میبود!
۳ – قرار بود مصلای تهران، به حدی ساده ساخته شود که یادآور مساجد صدر اسلام باشد. این دستوری بود که امام راحل (ره)در نامه خود برای ساخت مصلی بدان تصریح کرده بودند؛ بخوانید: “ضمناً سادگى مصلا باید یادآور سادگى محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد. و شدیداً از زرق و برق ساختمانهاى مساجد اسلام امریکایى جلوگیرى شود. ” (صحیفه امام، ج۲۱، ص ۱۸۸)
حال باید پرسید آیا واقعاً سادگی صدر اسلام در این مصلای چند صد میلیارد تومانی رعایت شده است و آیا وقتی کسی وارد شبستان این مصلی میشود، واقعاً به یاد مسجد النبی(ص)صدر اسلام میافتد؟
جالب اینجاست که چندی پیش یکی از مسوولان احداث مصلی مدعی شده بود که این محل در نهایت سادگی احداث میشود و کسی هم نپرسید که اگر ساخت این بنای ساده(!) بیش از هزار میلیارد تومان هزینه دارد و دهها سال زمان میبرد، اگر میخواستید ساده نسازید، چند قرن زمان و چند هزار میلیارد تومان پول میخواستید؟
این چه مصلای سادهای است که از مسجد پر زرق و برق شیخ زاید ابوظبی هم بیشتر خرجش شده است و هنوز که هنوز است، کار ساختش ادامه دارد؟!
۴ – گذشته از همه اینها، شبستان مصلی که آماده پذیرش نمازگزاران است، چرا به روی نمازگزاران باز نمیشود و مسوولان مدام آن را غرفه بندی میکنند و بسان یک شرکت تجاری، به نمایشگاههای مختلف اجاره میدهند و پول میگیرند؟ از کتاب گرفته تا نرم افزار و از مطبوعات گرفته تا لباس و ماهی و میگو! ؛ “اگر میخواستید نمایشگاه بسازید چرا نامش را مصلی گذاشته اید؟!”
این در حالی است که نمازگزاران، هر جمعه در محوطه باز دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف آن در سرمای زمستان و گرمای تابستان، نماز بپا میدارند و علاوه بر این که خود در رنج هستند، ناگزیر هر هفته محدودیتهای ترافیکی هم در آن محدوده اجرا میشود.
سخن در باب مصلای تهران فراوان است اما مطلب را به این جمله ختم میکنیم که مصلای ناتمام تهران در آن هم در مرکز شهر، به نمادی از بی کفایتی مسوولانی تبدیل شده است که حتی ساختن یک مسجد را هم دهها سال طول میدهند!
مطلب فوق العاده جالبی بود و حرف دل اکثر مردم را می زد