دهم مهرماه ۵۷ امام خمینی(ه) پس از سالها اقامت در عراق، بواسطه تبعید، برای رهایی از فشارهای رژیم حاکم بر عراق به پاریس هجرت کردند، امام(ره) بلافاصله پس از ورود به فرانسه و اقامت در روستای نوفل لوشاتو شورای انقلاب را تشکیل دادند.
حضرت آیتالله خامنهای، شهید بهشتی، هاشمی رفسنجانی، مرحوم آیتالله طالقانی و شهید باهنر از روحانیون عضو در این شورا بودند.
در نخستین ماههای اقامت امام خمینی(ره) در فرانسه شهید بهشتی به پاریس رفت و با امام(ره) ملاقات کرد. پس از بازگشت با دعوت برخی از انقلابیون به منزل خود به آنها گفت «برادران کمربندها را محکم ببندید، کفشها را به پا محکم کنید؛امام (ره)تاریخ رفتن شاه را میداند؛ تاریخ آمدن خودش را نیز میداند و تاریخ پیروزی انقلاب را هم میداند». این سخنان زمانی مطرح شد که هنوز سه ماه به پیروزی انقلاب باقی مانده بود.
روزهای مبارزات مردم ایران در شرایطی که رهبری انقلاب از دور به هدایت مردم انقلابی میپرداخت و در داخل نمایندگان ایشان پس از دریافت راهنمایی از امام(ره) راه صحیح را به مردم نشان میدادند به سرعت سپری شد تا اوراق تقویم انقلاب به صفحه ۲۶ دی ماه ۵۷ رسید، در این روز شاه بسیار سادهتر از آنچه تصور میشد، تحت فشار امواج اعتراضها و اعتصابهای مرم ایران به بهانه معالجه کشور را ترک کرد.
همزمان با خروج شاه از ایران، امام(ره)اعلام کردند که میخواهند، هفته آینده به ایران بیایند. امام(ره) فرمودند مکانی را در جنوب تهران برای ورود من در نظر بگیرید. مکانی که حتیالمقدور به شخص خاصی تعلق نداشته باشد، قرار بود امام خمینی(ره) چهارم بهمن به ایران بیایند و این مساله در شورای انقلاب مطرح و بررسی شد.
مدرسه دخترانه رفاه در سال ۱۳۴۵ توسط عدهای از بازاریان مقلد امام(ره) به اتفاق روحانیونی مانند شهیدان رجایی، بهشتی، باهنر و هاشمی رفسنجانی با بودجهای که بیشتر از محل وجوهات و سهم امام(ره) بود، برای تحصیل دختران ساخته شده بود. پیشنهاد شد که بهترین مکان برای ورود حضرت امام(ره)این مدرسه است که هم جای خوبی است و هم برای خود ایشان است؛ زیرا از وجوهاتی که ایشان اجازه داده، ساخته شده است، به امام(ره)اطلاع دادند و ایشان هم قبول کردند.
بعد از مطرح شدن موضوع بازگشت امام(ره) به میهن پیشنهاد شد، کمیتهای برای استقبال از ایشان تشکیل شود.
محسن رفیق دوست مامور شد، برای حفاظت از امام(ره) هم ماشین تهیه کند و هم تیمی را انتخاب کند که بتواند از جان امام(ره) محافظت کند، او نیز به گفته خود این افراد را از بین کسانیکه نیروهای مسلح مبارز با رژیم شاه بودند و درعین حال مقلد امام(ره) نیز بودند انتخاب کرد.
وی از شهید بروجردی خواست، تیم حافظت را تشکیل دهد و برای این کار هم هشت ماشین غیر از ماشین بلیزری که مخصوص امام(ره) بود، تهیه کردند. همچنین برای استقبال از امام(ره) ۱۰ موتور سیکلت ۱۰۰۰ سی.سی تهیه شده بود. قرار بود ماشین امام(ره) وسط قرار بگیرد. دو ماشین جلوتر و سه ردیف دوتایی ماشین هم پشت سر ماشین بلیزر قرار بگیرند و ۱۰ موتور هم دور ماشینها مرتب بچرخند. البته استقبال بینظیر مردم از امام خمینی در بدو ورود به میهن مانع از آن شد تا این طرح به مرحله اجرا برسد.
در آن مقطع زمانی و در حالیکه تیم استقبال با بررسی تمام جوانب خود را برای ورود امام(ره) آماده کرده بودند، یکباره گفتند از پاریس تلفنی شده و ابراهیم یزدی پیشنهاد کرده تا محافظت از امام(ره) را به مجاهدین خلق سپرده شود، شورای انقلاب جلسهای تشکیل داد که در نهایت این مساله پذیرفته نشد.
اعلام چهار بهمن به عنوان زمان بازگشت امام(ره) به میهن با واکنش بختیار همراه بود، وی اعلام کرد که فرودگاهها بسته است، اما از سوی دیگر انجام کارها برای فراهم کردن مقدمات استقبال از امام(ره) بدون توجه به تصمیمات دولت بختیار ادامه داشت، مرحوم«حاج علی مجمع الصنایع» کاسبی مبارز بود که ماشین بلیزر خود را اختیار دیگر همرزمان قرار داد تا یکی از تاریخیترین استقبالهای جهان معاصر را انجام دهند، ماشین مجهز به شیشه ضد گلوله شد و قسمت عقب بدنه آن سرب کار گذاشتند، قرار بود امام(ره) پشت سر راننده بنشینند، آیتالله مطهری و صباغیان هم پشت و مرحوم سیداحمد خمینی هم جلو، کنار راننده.
در واکنش به اعلام بختیار برای بستن فرودگاه، علماء مبارز در مسجد دانشگاه تهران اعلام تحصن کردند. مردم نیز در خیابانها شروع به شعار دادن علیه بختیار کردند، روز به روز و ساعت به ساعت شعارها تندتر میشد، ۹ یا ۱۰ بهمن شعارها از «وای به حالت بختیار،اگر امام فردا نیاید» به «اگر امام فردا نیاد مسلسلامون در میاد» تبدیل شده بود. مذاکراتی هم از طریق سران نهضت آزادی با بختیار انجام میشد، بختیار عضو جبهه ملی بود و با آنها ارتباط داشت، در آن شرایط سرانجام بختیار تسلیم شد.
پس از باز شدن فرودگاه بحث انتخاب ترمینال مطرح شد، سقف ترمینال یک فعلی سال ۵۵ یا ۵۶ فرو ریخته بود و به کلی مسافرتهای فرودگاههای مهرآباد از ترمینالهای دو و چهار انجام میشد، این ترمینال را ساخته بودند، اما هنوز آن را مورد استفاده قرار نداده بودند و آثار بنایی و نجاری هنوز آنجا بود. پیشنهاد شد که از این سالن استفاده شود. تیم استقبال از امام(ره) سالن فرودگاه را تحویل گرفته و تمیزش کردند. انقلابیون مسلح تیم اسقبال از بنیانگذار جمهوری اسلامی از شب یازدهم در سقف و زیر شیروانی محوطه پراکنده شدند تا امنیت حفظ شود، برخی از آنها شب دوازدهم را تا صبح به مناجات گذراندند.
برای شناسایی افرادی که مسولیت برگزاری مراسم استقبال از امام(ره) را بر عهده داشتند، بازوبندهایی در نظر گرفته شده بود که جهت جلوگیری از هر سوءاستفاده خیاط و چاپزن و … به مدرسه رفاه آمده بودند و به آنها گفته شده بود، شما از این ساعت تا روز استقبال اینجا زندگی میکنید. آنها تا زمان دریافت بازوبندها برای لو نرفتن آرم بازوبندها به حالت قرنطینه در مدرسه بودند و ۱۷۵ هزار بازوبند تهیه شد.»
تیم استقبال از امام(ره) برای حضور در داخل سالن فرودگاه و استقبال رسمی نیز کارت چاپ کرده بود.
هواپیمای حامل بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ساعت ۹ و ۳۴ دقیقه بر زمین نشست. قرار بود امام(ره) سخنرانی کوتاهی در فرودگاه انجام دهند، بعد به سمت بهشتزهرا بروند، اما فشار جمعیت به نحوی بود که ایشان در سالن فرودگاه سخنرانی کوتاهی داشتند و بعد از آن مجبور به بازگشت به سمت باند فرودگاه شدند، امام (ره)در باند فرودگاه سوار بنزی شدند و صف زیبایی هم از افراد نیروی هوایی که بیشتر همافر بودند، تشکیل شده بود.
با رسیدن ماشین بلیزر از امام(ره ) خواسته شد سوار آن ماشین که بلدتر بود و به ایشان امکان پاسخگویی به ابراز احساسات مردم را میداد، بشوند و ایشان نیز پذیرفتند و فرمودند که غیر از من و احمد و راننده هیچ کس دیگر در این ماشین نباشد.
اتومبیل حامل بنیانگذارجمهوری اسلامی ایران در میان خیل میلیونی مستقبلان به کندی به سمت بهشت زهرا روانه شد تا امام خمینی(ره) یکی از تاریخیترین سخنرانی های خود را به پشتوانه مردم ایراد و چارچوبهای نظام نوپای جمهوری اسلامی را مشخص کند و این حرکت شجاعانه امام(ره) در آن مقطع زمانی که دولت بختیار هنوز بر مسند امور بود خود سندی است از جایگاه مردم در دیدگاه بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران.