سلبریتیها این روزها نه در عرصه سینما یا ورزش بلکه میکوشند خود را کنشگر سیاسی و اجتماعی نشان دهند.
به گزارش افق نیوز، سلبریتی، مسئولیتپذیر اجتماعی یا معترضی با دانش اندک؟ این پرسشی است که محل مناقشه و بحث در بین افکار عمومی پیرامون فعالیت مجازی سلبریتیها شده است. سلبریتیهایی که این روزها نه در عرصه سینما یا ورزش بلکه میکوشند خود را کنشگر سیاسی و اجتماعی نشان دهند.
در یک سوی این مناقشه هواداران سلبریتیها حضور دارند که معتقدند کنش سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی آنها از سر دغدغه و مسئولیت اجتماعی برای بهبود وضع جامعه صورت پذیرفته است. آنها سلبریتیها را صدای مردم میدانند و اعتراضهای گاه و بیگاه هنرمندان را یکی از مؤثرترین راهحلها برای حل مشکلات جامعه ارزیابی میکنند. برخی از سلبریتیها هم دقیقا با چنین ادعایی به ریزترین مسائل تخصصی کشور ورود میکنند.
در دیگر سو مخالفان، معتقدند ورود احساسی سلبریتیها به جزئیترین امور کشور بدون کمترین تخصص در آن زمینه، برای جامعه مضر است. مخالفان بر این باورند که تحلیلهای بعضاً عوامانه این افراد، جامعه را به سمت سطحینگری سوق خواهد داد، ضمن آنکه با تمرکز بر اخبار منفی باعث القای یأس و ناامیدی در جامعه میشوند.
در این میان دسته سومی هم هستند که کنش مجازی سلبریتیها را در راستای ماموریت ذاتیشبکههای اجتماعی تفسیر میکنند که اتفاقا با نیاز سلبریتیها به «دیده شدن» در هماهنگی کامل است. آنها معتقدند نفس این شبکهها که بر اساس لایک و کامنت بنا شده است بهترین عرصه برای خودنمایی سلبریتیهاست و دیگر فرقی نمیکند که آنها در چه حوزهای اظهار نظر کنند.
طبق یک بررسی کمی و تحلیل محتوای ۵۶ پست شش ماه نخست امسال جمعی از سلبریتیهای مطرح شبکههای اجتماعی که روی هم رفته ۳۲ میلیون دنبال کننده دارند، این نتایج حاصل شده است:
– ۸ پست درخصوص تکرار شایعات و دروغهای طرح شده در جامعه ازجمله تجاوز گروهی به زنان در ایرانشهر، بازجویی از دختربچههایی که در جشن برج میلاد به اجرای مراسم رقص پرداختهاند، شایعه فروش دریای خزر و…
– ۹ پست شامل توهین عمدی یا سهوی به مردم
– ۲۱ پست شامل توهین به دولت و مدیران
– ۱۸ پست تکرار ادعاهای دشمنان و ضد انقلاب بر علیه کشور
در این زمینه دکتر مهدی ناظمی جامعهشناس و استاد دانشگاه با مقایسه سلبریتیها در ایران و جهان میگوید: در دنیا سلبریتیها تابع یکسری مقررات نانوشته هستند و به خطوط قرمز آن جامعه واقفاند و اگر از آنها عبور کنند در محاکم قضائی محاکمه میشوند هرچند خیلی از اوقات بخاطر نفوذ و ثروتی که دارند از محاکمه فرار میکنند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه درجامعه ما موضوع جرم و محاکمه قضایی سلبریتیها مطرح نیست و مسئله بیمسئولیتی و فعالیت نادرست فرهنگی در میان است میافزاید: در اینگونه مواقع سلبریتیها باید توسط نهادهای فرهنگی و رسانهها و افکار عمومی بازخواست شوند تا با ایجاد خدشه در محبوبیت آنها امکان رشد و پیشرفت ازطریق این اظهارنظرهای ناهنجار را از آنها بگیرند. در چنین شرایطی سلبریتی از تخلفی که انجام داده و بیاحترامی که به خط قرمز و چهارچوبهای فرهنگی جامعه کرده است عقبنشینی و از ارزشها تبعیت خواهد کرد.
این استاد دانشگاه رفتار اجتماعی سلبریتیها را اینگونه مورد آسیبشناسی قرار میدهد: سلبریتیها خود به ناآگاهی و عدم تخصص خویش آگاه هستند، ولی فضای عمومی جامعه آنها را به سمت سوءاستفاده از موقعیت سوق میدهد و خیلی از زمانها تصور میکنند با اظهاراتشان به جامعه کمک میکنند.آنها باید مشاورانی استخدام کنند که در معرفی مسائل فرهنگی و سیاسی و چگونگی اظهارنظر راهنماییشان کنند، اما سلبریتیهای ما درآمدشان را صرف سرمایهگذاری شخصی، خرید ملک و ارز و شوآفهای هنری میکنند.
دکتر ناظمی انواع کنش سلبریتیها را به ۲ دسته تقسیم میکند: برخی سلبریتیها بهدنبال بهانهای هستند تا خودنمایی کنند و گلایه از مشکلات، بهترین فرصت را به آنها میدهد. دستهای دیگر از سلبریتیها هم در یک وضعیت افقی و کلیشهای قرار دارند. مثلاً لباس خود یا مد را نشان دهند و به اصطلاح در معقولات دخالت ندارند.
سلبریتیهایی که در خبرسازی و تحلیلسازی دخیل هستند طبیعی است که به دنبال اخبار منفی باشند چراکه ابراز همدردی مردم را به دنبال دارد. مسئلهای که مشکلزاست، ارائه تحلیلهای مندرآوردی سلبریتیها به کل جامعه است؛ شبیه حرفهایی که به عنوان مثال با دوستانشان در کافی شاپ میزنند. این شرایط منجر به تخریب بنیان کامل جامعه میشود، به این دلیل که سلبریتیها دارای خوراک فکری تخصصی نیستند و دارای جایگاهی نیستند که بتوانند به تحلیلها دسترسی پیدا کنند، لذا بهطور طبیعی بهسمت جریان اصلی رسانههای تودهوار خواهند رفت. در اینصورت سلبریتیها بهطور خودکار در کانال جریان رسمی رسانههای وابسته به سرمایهداری قرار خواهند گرفت و تبدیل به پیامبرانی خواهند شد که ما را دعوت به پذیرش نظام سرمایهداری و متقاعد به تسلیم در برابر ارزشهای جهان سرمایهداری که متمرکز در آمریکاگرایی است خواهند کرد.