افق انلاین ، فرهاد مجیدی که این بار برای سومین مرتبه سرمربی استقلال شد، در جایگاه مربیانی قرار میگیرد که دوست دارد در تیمش همه چیز سر جای خودش باشد.
مجیدی که نشان داده یکی از منتقدان مدیریت باشگاه استقلال است در ۱۶ شهریور ۹۹ میگوید: «من در سختترین شرایط و در یک نیمفصل استثنایی که کمتر کسی جرأت میکرد جای آقای استراماچونی روی نیمکت استقلال بنشیند، هدایت استقلال را برعهده گرفتم و بهرغم بیصداقتی و کارشکنی مدیریت باشگاه علیه منافع تیمی که در آستانه دربی و فینال جام حذفی بود، در شرایطی که آنها از هفتهها قبل دنبال شکست من بودند و ۱۲ بازی انتظار کشیدند، در نهایت با تیمم به دو نایب قهرمانی دست یافتیم، از پلیآف سخت آسیا گذشتیم، مجددا سهمیه پلیآف آسیا را کسب کردیم و قهرمان لیگ برتر را در یکی از حساسترین مسابقات استقلال در این سالها شکست دادیم.»
اما تاریخ را کمی به عقب برمیگردانیم تا ببینیم مجیدی، پیشتر در ۲۰ اسفندماه ۹۸ چه گفته بود: «میشنوم که میگویند چرا مربی در امور مدیریتی اظهار نظر میکند. کدام امور مدیریتی؟ کدام ساختار؟ کدام تشکیلات؟ آیا منظورتان یک ساختمان در سعادت آباد است و یک تیم ۴۰ نفره که هر روز باید برای دو ساعت تمرین به یک گوشه از تهران اسبابکشی کند؟»
مجیدی شنیده بود که بعضیها گفته اند چرا او در امور مدیریتی دخالت میکند؛ راستی شما در این امور؛ هیچ دخالتی ندارید آقای مجیدی؟ پس داستان فرزاد چیست؟ ماجرای حکم «کمک سرپرستی» در استقلال چیست؟
تعارف را بگذاریم کنار آقای مجیدی؛ شما دوست داشتید فرزاد «سرپرست» تیم شود اما از آنجا که این عمل با اعتراض هایی مواجه می شد، نصرالله عبداللهی را آوردید تا صدای منتقدان خاموش شود؛ در عوض یک پست جدید برای فرزاد طراحی شد تا او همین دور و برها باشد؛ اما یک سوال! در فوتبال اروپا و دوره های مربیگری که گذراندید، چنین آموزههایی وجود داشت؟
شما در دورانی که فوتبال بازی میکردید، مربیانی را در استقلال دیدید که مقتدر و تصمیمگیرنده بودند؛ اینکه فرهاد مجیدی در نقش یک تصمیمگیرنده ظاهر می شود و اخمش را هم پایین میآورد تا روی کسی زیاد نشود بد که نیست هیچ؛ خوب هم هست اما برخی تصمیمگیریها، سطح مربیگری و مدیریتی آدمها را برملا میکنند؛ این تصمیم آخر که گرفته شد را یک بار دیگر بررسی کنید آقای مجیدی و ببینید کجایش در قامت حرفهایگری بود!