هر ۴ سال یکبار انتخابات ریاست جمهوری در ایران اسلامی برگزار و در هر دوره نیز همگان بر اهمیت وجود برنامه و ارائه آن از سوی کاندیداها تأکید دارند؛ اما متأسفانه معمولاً افکار عمومی جز پارهای از شعارها از مواضع کاندیداها چیزی دریافت نکرده و متأسفانه با آگاهی اندکی از رویکردها و یا گمانههایی در مورد برنامههای کاندیداها بهپای صندوقهای رأی میروند. فقدان تصویر روشن از برنامههای کاندیداها باعث میشود که ارزیابی دقیق و منصفانه و علمی عملکرد آنان نیز ناممکن باشد و در داوری کارکرد روسای جمهور بیش از ارزیابی روشن و سنجش خردمندانه شاید غلیان عواطف و شیداییها و یا نفرتها در بیان نظرات باشیم که طبعاً نمیتواند با حقیقت تناسب دقیقی داشته باشد.
بر ضرورت برنامه محوری و آفات شعارمحوری دلایل بسیاری میتوان اقامه کرد؛ اما در این نوشتار کوتاه صرفاً به پارهای از دلایل مهمتر اشاره میشود:
آفات شعارمحوری:
۱. تکیه بر عواطف و احساسات بهجای خردگرایی
۲. عدم امکان ارزیابی میزان تحققپذیری
۳. فقدان برنامه اجرایی
۴. عدم امکان سنجشپذیری میزان انحراف از مسیر
۵. گریزپذیری از پاسخگویی
۶. ناشفاف بودن مسیر و نحوه نیل به اهداف
۷. فقدان تکالیف و راهکار اجرایی برای مجریان
منافع برنامهمحوری:
۱. تکیه بر خردگرایی بهجای عواطف
۲. امکان ارزیابی میزان تحققپذیری
۳. وجود برنامه اجرایی
۴. امکان سنجشپذیری میزان انحراف از مسیر
۵. امکان پاسخگویی
۶. شفاف بودن مسیر و نحوه نیل به اهداف
۷. وجود نقشه راه و تکالیف اجرایی برای مجریان
بر پایه علم مدیریت، برنامهریزی، فرایند تفکر در رابطه با فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف مطلوب است. برنامهریزی اولین و مهمترین فعالیت لازم برای دستیابی به نتایج مطلوب است. بسته به فعالیتها، هر برنامه میتواند بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامهریزی، مهمترین و کلیدیترین و آسانترین سند برای رشد است. برنامهریزی میتواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند و به پیشبینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک میکند. اگر در پیشبرد اهداف یک سازمان تجاری یا اقتصادی برنامهریزی نقشی حیاتی دارد؛ باید دریافت که در اداره یک دولت که بهواقع اداره کشور است؛ برنامهریزی از چه اهمیت ویژهای برخوردار است.
ریاست جمهوری بهواقع مدیریت نخبگان و مدیران ارشد است که همه حیطههای زندگی روزمره تا حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و … جامعه را دربرمیگیرد. چنانچه رییسجمهور خود فاقد برنامه عینی، ملموس و سنجشپذیر دقیق باشد طبعاً نمیتواند از وزرای خود نیز مطالبهگر برنامه باشد. زیرا اساساً برنامههای وزرا در چارچوب برنامه کلان رییسجمهور و با اتکا به رویکرد و جهتگیری و اولویتهای آن طراحی میگردد. آرمانهای بدون برنامه فقط آرزو و خیالات خوشی است که واقعیتها از آن پشتیبانی نکرده و معمولاً نتایج درست و قابل دفاعی نخواهد داشت؛ ضمن آنکه ارزیابی و سنجش میزان موفقیت آن نیز ممکن نخواهد بود.
از این رو، شایسته است در مواجهه با هر کاندیدایی که خود را در مقام ریاست جمهوری در معرض نظر مردم قرار داده است؛ اولین پرسش از او پیرامون برنامههای اجرایی برای تحقق اهداف باشد. روشن است اظهار عباراتی از این قبیل که میدانم بعد از پیروزی چه کنم؛ یا برنامه در دست تدوین است؛ یا عبارات مبهمی از این دست نباید برای پرسشگرانی که قرار است رایدهندگان و رایسازان برای کاندیدا باشند؛ قانعکننده تلقی شود.