حکایت زندگی امین حیایی و نیلوفر خوشخلق در کنار یکدیگر، حکایت شیرینی است. نیاز نیست زیاد در زندگیشان سرکشی کنیم. همین که یک ساعت را با آنها بگذرانید، کافی است تا قاپتان را بدزدند و زیبایی یک زندگی مسالمتآمیز و متفاوت را به رختان بکشند. امین و نیلوفر تو را یاد ۲ رفیق خردسال میاندازند که بازیهایشان، خنده و حتی گریههایشان با هم است.
ما برای همدیگر میایستیم. دنده عقب هم داریم. بعضی وقتها دوربرگردان هم داریم. پستی هم وجود دارد اما ماجرای زندگی دونفره، مثل موجسواری است. اگر موجسواری بلد باشی، اتفاقی نمیافتد تا وقتی بلد نیستی موج به تو میزند و پرتت میکند، میروی زیر آب و فکر میکنی، حالا خفه میشوی اما کافی است موجسواری یاد بگیری، آن وقت هیچ موجی نمیتواند تو را بیندازد. راحت میتوانی سوار همین موجها شوی و حتی از آن لذت ببری. در زندگی امواج زیادی میآید ولی باید یاد بگیری سوارشان شوی.
ما سعی میکنیم همدیگر را جا نگذاریم. بله، جمله اصلی زندگیمان همین است: «سعی میکنیم همدیگر را جا نگذاریم.» هر دویمان تنوعطلبیم. چون خردادی هستیم. البته همه این حرفها را میزنیم. همه این هیجانها را میگوییم اما واقعیت این است که آن چیزی که ما را نگه داشته «عشق» است. همه این حرفها و کارها بهانه است. بین ما هنوز عشق زنده و پررنگ است.
مثل الاکلنگ
هر دوی ما خردادی هستیم. اصلا یکنواختی را دوست نداریم، مثل الاکلنگیم. وقتهایی که من بالایم، نیلوفر پایین است. وقتی نیلوفر بالاست، من پایینم. گاهی هم هر دو وسط ایستادهایم. به همین راحتی زندگیمان الاکلنگی است (میخندد). انرژی که بینمان هست، هیچ وقت قفل نمیشود.
به ما بد نمیگذرد
ما دو نفر به همدیگر هیجان میدهیم. یکجورهایی پایه هم هستیم. به هر حال ما با هم پیش میرویم. اصلا هم از یکنواختی لذت نمیبریم. همیشه هم دنبال هیجانهای جدید هستیم. فکرش را هم نکنید که بگذاریم ذرهای به ما بد بگذرد!
منبع: ایده آل