به گزارش خبرنگار افق؛ در این رویداد سعید نریمان مدیرکل دفتر مطالعات و تدوین سیاستهای فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی پشت تریبون قرار گرفت و خطاب به شرکت کنندگان رویداد گفت: ریشه کلاسیک سیاست و سیاستگذاری از یونان باستان آمده که به معنی شهر است و لذا آنچه در مقوله سیاست اهمیت دارد عرصه عمومی است. بر این اساس دو کار ویژه اصلی سیاستگذاری یکی مربوط به قدرت و دیگری مربوط به مصلحت عمومی است.
* دو کار ویژه سیاستگذاری مربوط به قدرت و مصلحت عمومی است
نریمان افزود: آنچه که در دانش سیاستگذاری دربارهاش صحبت میشود حذف ماهیت قدرت از عرصه سیاستگذاری است. در ادبیات بینالمللی به این حوزه پرداخته میشود، ولی در ادبیات بومی ما این موضوع مغفول مانده است. شما اگر کارهای ژورنالها را هم نگاه کنید میبینید که آنها در کارهایشان بررسی سندی داشتهاند، یعنی یک سری اسنادی را بررسی میکنند که مستقل از واقعیت و ارزیابی علمی است به طوری که حتی رویکردهای سازمانی هم در آنها نیست. از همین جا میخواهم ماهیت قدرت را ارزیابی کنیم.
وی ادامه داد: ما باید به سمت تولید راه حالها برویم اما گاهی میبینیم کارشناسان اقتصادی به راحتی راهحل میدهند. اما در عمل میبینیم نتیجهای ندارند، چون به نظر میرسد ماهیت قدرت در راهحلها دیده نشده است. دوستانی که به سیاستگذاری علاقه دارند باید عینک فهم و بینش خود را به عینک قدرت تغییر بدهند و ماهیت قدرت را خوب بفهمند. کسی که به حوزه سیاستگذاری علاقه مند است باید به موضوعات آن اشراف داشته باشد، مثلاً تاریخ عمومی ایران یکی از این موضوعات است.
وی ادامه داد: در همین مسیر باید آمد و رفت آدمها و نحوه موفقیت و عدم موفقیت ایدهها در بستر تاریخی بررسی شود. بحث بعدی توجه به سنتهاست، سنتها رویههای نانوشته اما کاملاً جاری و ساری در جامعه هستند فهمی که از سنتها ایجاد میشود ممکن است نگاه شما را کاملاً تغییر دهد. مثلاً گاهی در متقاعد کردن فرد و تبیین مسأله مهم است. بخشی از سنتها عمومی هستند که به تاریخ صد ساله و دویست ساله کشور بازمیگردد و میشود آنها را از افواه کارشناسان شنید. بخشی از این موضوع خیلی تخصصی است مثل حوزه سلامت. سنتهای این حوزه هم خاص است. این موضوعات آرشیو نشده تا ببینیم ادامه مسیر چه شکلی است. آنچه که فهم ما را نسبت به سنتها بیشتر میکند تجربیات افرادی است که در معرض حکمرانی در لایههای میانی بودند. افرادی هستند که تجربیاتی داشتهاند اما آنها را جایی بیان نکردهاند. فهم این تجربیات برای واقعی کردن مسأله و راه حلها کمککننده است. برای فهم و ارائه راه حال شاید زمان اندکی نسبت به عملی کردن موضوع، نیاز است. به طور کلی پیدا کردن راه حل برای یک مسأله بیست درصد از یک کار است، هشتاد درصد آن کار، مربوط به پیدا کردن مسیر اجرایی راه حل است.
نریمان با بیان اینکه اندیشکدهها در تجربیات بینالمللی جایگاهی پیدا کردهاند، اظهار کرد: گاهی در دولتها داشتن چنین نهادهایی مشکل است و این دولتها، از افراد بیرون از سازمان، حرف شنوی ندارند. اندیشکده حکمرانی مسیری برای ارائه این راه حل متناسب با به فضای حاکمیتی است، ولی پیمودن این مسیر در ایران سخت و پیچیده است. مسیر دیگری که باید ترسیم کرد، ایجاد فشار اجتماعی است. در این راه حل دیگر، ایده مهم است و صاحب ایده به حاشیه میرود بنابراین این کار هم مجاهدت میطلبد. البته بسته به اینکه مخاطب شما چه کسی است این پیشنهاد، قابل طرح است.
مدیرکل دفتر مطالعات و تدوین سیاستهای فرهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی بیان کرد: گاهی آدم به راه حلی میرسد اما همین راه حل نیاز به صدها جلسه برای حصول نتیجه دارد. بعضاً ممکن است اصلاً به نتیجه نرسید. در این فضای بروکراتیک راه حلها باید تدریجی باشند، راه حلی که همه ساختار را تغییر بدهد راه به هیچ جا نمیبرد. در همین دوگانه حوزه نظر ورزی و حوزه کنش و عمل هرچه شکاف کمتری وجود داشته باشد راهحل ها واقعیتر خواهد بود و شما را به مسیر نزدیک تر میکند. ضمن اینکه اگر با آدمهایی که در حوزه تخصصی شما صاحب تجربه هستند، مشورت کنید بهتر است. هرچه این رفت و برگشت با افراد صاحب تجربه بیشتر باشد زبان مشترک پیدا میکنید، این زبان مشترک ما را به یک نقطه پایدار ثانویه میرساند. یعنی آنجایی که نه مطلوب شماست نه مسأله را به نحو احسن حل میکند. اما یک گام رو به جلوست.
وی افزود: هرچند مهم است که ما افق را داشته باشیم اما یک گام رو به جلو رفتن هم مهم است. باید یک گام با چالش به پیش بیاییم و بعد گام دوم آنجا تعریف میشود. به تعبیری در غار علمی خود ننشینید و با خود بگویید باید تا ته بروید. نسبت نظام سیاسی با نظام سیاستگذاری هم مهم است؛ درواقع نسبت نظام اندیشه سیاسی با سیاستگذاری. مثلاً یک ایده تخصصی دارید و بعد با چالشی مواجه میشوید. بر اساس آنچه که خارج از اراده شماست، با این دوگانه مواجه میشویید که آیا میشود با این نظام سیاسی حرکت رو به جلویی انجام داد؟ اگر با آنهایی که صرفاً کارهای علمی میکنند، صحبت کنید پاسخ این سوال منفی است اما آنها که کار عملی میکنند میگویند امکانش هست و میشود اما تبعاتی هم دارند. هرچه در یک موضوع به سطح بالایی فکر کنید بیشتر اذیت میشوید، بهتر است کار را از موضوعات خرد انجام دهید چون تغییراتی پیش میآید و امکان اصلاحات جزئی را فراهم میکند.
وی ادامه داد: مسأله و بحران در تمام دنیا وجود دارد اما ما همیشه در «شرایط حساس کنونی» قرار داریم. شرایط حساس کنونی سیاستگذاری متناسب با خود را هم میطلبد. من قائل به این هستم که میشود قاعده را تغییر داد. یعنی باید ایدههایی داشته باشیم که قواعد خاص سیاستگذاری را داشته باشند. در فضاهای آموزشی گاهی میشنویم هر مسألهای که ما داریم پیش از این در کشوری دیگر پیش آمده، راه حلی داشته و آن راه حل قابل استفاده است اما همان شرایط حساس کنونی این الزامات را برای ما تغییر میدهد. با این حال می گویم که جسارت داشته باشید و دنبال فضا شکنی هم باشید.
* مسائلی داریم که راهحل آن را نمیدانیم
سپس دکتر سرزعیم عضو هیأت علمی دانشگاه علامه و معاون اسبق وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: صحبتم را با یک مثال ساده شروع میکنم؛ اگر در خیابان با آدمها صحبت کنید و بگویید چرا وضعیت خوب نیست به شما میگویند از بس همه مسئولان دزد هستند. در ادامه میگویند کافی است افراد سالم مسئول شوند یا میگویند مدیران بیکفایت هستند. پیشفرض هم این است که افراد کاربلد داریم که مجال راهیابی به تصمیمگیری ندارند یا کاربلد و فاسد هستند، یا کار بلدی که به سود خود فکر میکنند. این پیش فرضها وجود دارند اما من خودم به این موضوعات معتقد نیستم. این باور که یک نظام کارشناسی بسیار آزموده داریم که افرادش راه حل را میدانند اما مجال عنوان کردنش را پیدا نمیکند، درست نیست. البته نظام کارشناسی ما ضعفهایی دارد. ما یک سری مسائل داریم که راهحل آنها را نمیدانیم، متخصص همه امور را هم نداریم. ما باید به این گزینه فکر کنیم که خیلی تخصصها را نداریم و ایدههای حکمرانی ما دو سه دهه عقب است. اما مردم نتیجه سیاستهای بد را میبینند و فکر میکنند این مصائب تنها به نظام فاسد برمیگردد با این حال شما علاقه مندان به حوزه سیاستگذاری کمک کنید تا تراز حکمرانی ارتقا پیدا کند.
وی ادامه داد: مثالی میزنم، ما میگوئیم بین عالم و مبلغ فرقی هست. عالم احادیث و قرآن را نگاه میکند و تنها میگوید حکم خدا این است، اینکه آدمها این حکم را قبول میکنند یا نه به من ربطی ندارد، اما مبلغ میگوید وظیفه من ابلاغ پیام است. این برایم کافی نیست که تنها حکم خدا را بدهم. همین قیاس را در حکمرانی هم داریم. اینکه یک راه حل را جا بیندازیم، بجنگیم، موضوع را از سیاست به اجرا دربیاوریم، نیاز به یک آدم مناسب خود را دارد. درواقع ابتدا فردی میخواهیم که دانش عمیق داشته باشد و راه حل ارائه بدهد در ادامه فردی را میخواهیم که حداقل دانشی داشته باشد تا متوجه شود آن راهحل درست است یا نه. چون راهحلهای متعارض زیاد است باید به قدری عمیق شوید تا بدانید چه کسی اشتباه و کدام یک درست میگوید پس باید تراز خوبی از دانش را داشته باشید. ضمن اینکه باید انواع مهارتهای مختلف را داشته باشید. مثل لابی کردن، پرزنت کردن و…. بخشی از وقت خود را بگذارید برای اینکه خوب صحبت کنید. مثلاً یک جایی باید جک بگویید که منظور شما را بهتر برساند. گاهی یک شعر بهتر از چندین ساعت حرف زدن است، ائتلافسازی هم مهم است چون هر سیاستی به ضرر و به نفع عدهای است. اینطور نیست که همه ایده شما را بپذیرند. گروههای مقابل انواع بهانه را پیدا میکنند تا شما را زمین بزنند. شما باید مناظره کردن و جدل کردن را یاد بگیرید تا ناظران در نهایت شما را انتخاب کنند.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه مطرح کرد: نوع بیان، نوع پرزنت کردن، حتی نوع لباس پوشیدن شما گاهی تعیینکننده است. باید هوش هیجانی خیلی خوبی هم داشته باشید. مفهوم سیاستگذاری با سیاستورزی بسیار نزدیک است چون گاهی به برخی از عرصهها راحت میتوانید ورود کنید اما گاهی نه، گاهی حتی طیف مقابل روی شما برچسب میزنند، از شما برای دیگران ذهنیت میسازند، تا دیگران حرف شما را نپذیرند. در این میان ما باید چه کنیم که این موارد نتیجه ندهد. شما باید یاد بگیرید سیاست و فضای سیاسی را تحلیل کنید. گاهی اتفاقات، فرصت میسازند. یادم است در سال ۹۸ وقتی سیل آمد به دولتمردان گفتم همین الان بهترین فرصت گران کردن بنزین است چون یک حساب سرانگشتی نشان میداد که خسارت تخریب سیل با گرانی بنزین یکی است، آنگاه به مردم توضیح میدادیم که از محل پرداختهای بنزین به هموطنان کمک میشود. از دید من اگر آن اتفاق میافتاد دیگر اتفاقات آبان پیش نمیآمد.
وی در پایان گفت: شما در نهایت باید تغییر را کلید بزنید و به مرحله عمل برسید. تنها عنوان کردن یک راهحل، مهم نیست، شما که نمیتوانید علایق سیاستگذاران را تغییر بدهید ولی میتوانید روشها را تغییر بدهید. تصورم این است که اگر طیفی از مهارتها را در خود تقویت کنید، چند گام جلوتر میروید. ضمن اینکه ریشه خیلی از راهحلها در تحلیلهای اقتصادی است، تغییر یک قانون نیازمند رایزنی با انواع نهادهاست. این را بدانید که ایده شما ماکزیمم ده درصد نتیجه میدهد به خاطر همین گاهی باید چند ایده را جلو ببرید با این امید که یکی از آنها جواب بدهد. اگر یکی از آن ایدهها نتیجه بدهد باید بسیار خوشحال باشید، این بازی بسیار سخت است. باید صبور باشید و انتظارات خود را متناسب با کار تعریف کنید. تلاش کنید، خدا هم کمک میکند تا تغییرات خوب رقم بخورد.
* تشریح برنامههای رویداد از سوی دبیر
ضمناً در این جلسه احمدی دبیر رویداد، به شرح برنامههای پیش رو پرداخت. وی گفت: بعد از گام غربال گری که با انتخاب ۲۰۰ نفر از دانشجویان به پایان رسید، در مرحله دوم، آموزش و آشنایی انجام میشود. برنامههای آموزشی این مرحله در آخر هفتهها برگزار میشود در آن شرکتکنندگان با مفاهیم و گامهای سیاستگذاری آشنا میشوند. در این مرحله سه گام از سیاستگذاری طی میشود: فهم مساله و ریشهیابی مشکل، تحلیل ذی نفعان و بررسی چالشیهای اجرای سیاست. در این مرحله با تمرینهایی با عنوان کار ویژه شرکتکنندگان انجام این سه گام را تمرین میکنند. در این مرحله برای یادگیری بهتر گامهای سیاستگذاری، جلسات انتقال تجربه تدارک دیده شده که موضوعات قانون چک و سهام عدالت از جمله آنها است. اما در گام سوم رویداد، شرکتکنندگان تحت نظر راهبران، پروژههای دلخواه خود را پیش میبرند و گزارش سیاستی تهیه میکنند.