* مجاهدین و مشارکت اعتقادی به شرکت در انتخابات ندارند
– اصلاحطلبان سه دسته هستند؛ یک،عدهای نمیخواهند در انتخابات شرکت کنند و شاید از لحاظ قانونی حتی نتوانند در عرصه رقابت انتخاباتی شرکت کنند، مانند مجاهدین انقلاب اسلامی و یا مشارکتیها.
-همین گروهها از جمله مجاهدین و مشارکت هستند که فضا را به سمت اینکه اجماع صورت نگیرد تفسیر میکنند و معتقدند که شرکت اصلاحطلبان در انتخابات فایدهای ندارد و نباید شرکت کرد؛ حتی در برنامه “طرح مناسک” از آنها دعوت کردیم و نیامدند و حضور در این جلسه را مساوی با شرکت در انتخابات میدانستند.
-دسته دوم در جریان اصلاحات عدهای هستند که معتقدند ما باید در انتخابات شرکت کنیم اما لزومی ندارد که کاندیدا داشته باشیم؛ خاتمی از این دسته است.
-دسته سوم از اصلاحطلبان ما هستیم که معتقدیم در انتخابات هم باید کاندیدا داشته باشیم و هم باید در انتخابات شرکت کنیم.
– در پاسخ به دسته اول باید بگویم که قهر کردن با صندوق رای اصلا با روش اصلاحطلبان همخوانی نداشته و جریان اصلاحات با کلیت نظام مشکلی ندارد. زمانی است که شما نظام را نمیپذیرید و قبول ندارید آنجا بحث دیگری است اما ما کلیت نظام را قبول داریم و با حضور در صحنه تاثیر خود را میگذاریم.
– تکلیف ما با دسته اول مشخص است اما بحث ما بیشتر با دسته دوم است و اینکه کاندیدای ما باید چه کسی باشد. “عارف” باشد, “جهانگیری” باشد، “کمالی” بیاید و .. . ما با این دسته میتوانیم ائتلاف کنیم.
– من معتقدم که اگر دسته دوم به این نتیجه برسند که کاندیدایی داشته باشند ما میتوانیم با آنها به اجماع برسیم. با این وجود اگر آنها اعلام آمادگی نکنند ما به کار خود ادامه خواهیم داد و میتوانیم از این چند نفری که مطرح هستند از طریق نظر سنجی و یا حکمیت بزرگان به کاندیدایی واحد برسیم.
-واقعیت این است که اوضاع بسیار سخت است و “اصولگرایان به همین راحتی دولت را به ما تحویل نخواهند داد”.
*اعضای مشارکت و مجاهدین انقلاب برانداز نیستند، انتقاد دارند
– من قبول ندارم که احزابی مانند مشارکتیها و مجاهدین برانداز باشند و اگر انتقاد و اعتراضی به شورای نگهبان میکنند با این نگاه نیست که شورای نگهبان را قبول ندارند بلکه تنها بحث انتقاد به عملکرد است.
-توقیف این احزاب دارای وجاهت قانونی نیست. معتقدم با وجود اینکه باید از قانون تبعیت کرد اما میخواهم بگویم که میشود نسبت به توقیف این احزاب تجدید نظر کرد.
*مجمع روحانیون مبارز حاضر به همکاری در طرح مناسک نشدند
– در مورد خاتمی ناامید هستم و بسیار بعید است که به انتخابات وارد شود.
-امکان اینکه با کاندیدای واحد وارد انتخابات شویم دور از ذهن نیست.
– ما در طرح مناسک ۵۰۰ نفر از نخبگان اصلاحطلب را به تهران آوردیم و در آنجا تصمیم بر آن شد که مجمع روحانیون به عنوان مجری این طرح وارد عمل شود که منتهی آقایان همکاری نکردند. محمد خاتمی، رئیس شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز و موسوی خوئینیها، دبیرکل حاضر به همکاری نشدند و در نتیجه ما از طرح مناسک دست کشیدیم.
*خاتمی مایوس از این است که بتواند برای جریان اصلاحات کاری انجام دهد
– ما از ابتدا اعتقاد داشته و داریم که خاتمی پرچمدار اصلاحات است، اما وقتی وی نمیخواهد این پرچم را بگیرد دیگر به خودشان مربوط است.
– چند عامل وجود دارد که خاتمی حاضر به ورود به انتخابات نمیشود. در چند جلسهای که با وی داشتم استنباطم این است که وی مایوس از این است که بتواند کار خاصی انجام دهد در مقابل من معتقدم با یک تعامل مثبت میتوان بسیاری از از اشکالات ر ا برطرف کرد.
*زیباکلام هیچگاه در جرگه اصلاحطلبان جای نمیگیرد
– آرزوی من این است که در ایام عید ماجرای حصر کروبی و موسوی تمام شود. بنده همان هفته اول پس از انتخابات گفتم که این بحثها را تمام کنید اما نشد. ادامه حصر اینها کمکی به اوضاع نمیکند و باید این پرونده را ببندیم. تجربه نشان داده که امنیت و عزت ایران اسلامی این است که در داخل بگو مگوها را تمام کنیم و به سمت وحدت و انسجام برویم و با هم رفیق باشیم.
– زیباکلام هیچ وقت در جرگه اصلاح طلبان جای نمیگیرد. آیا او حزب اصلاح طلبی دارد؟ و یا سابقه فعالیت اصلاح طلبی دارد؟
-برخی در خصوص انتخابات مجلس نهم دلخوری داشتند از اینکه ما به عنوان حزب مردم سالاری لیست ارائه دادیم. ما آن را قبول نداشتیم و هنوز هم معتقدم که کارمان درست بود و باید در انتخابات شرکت کرد.
*حزب مردمسالاری منابع مالی من برای انتخابات را تامین میکند
– حزب مردم سالاری و اعضای شورای مرکزی منابع مالی تبلیغاتی من را تامین خواهند کرد. روزنامه ارگان حزب نیز کمک زیادی برای انتخابات خواهد کرد. شعار ما “دولت اخلاق” است و هیچ وقت به دنبال رانت هم نبوده و نیستیم.
– رای نیاوردنم در سمنان پاشنه آشیل من شده است. در صورتی که تنها با چهار هزار رای اختلاف رای نیاوردم.
*جبهه پایداری اگر از دولت دست بردارد در کابینه من جای خواهد داشت
– کابینه من ائتلافی و فراجناحی خواهد بود و درباره اعضای جبهه پایداری باید بگویم که اگر از احمدی نژاد دست بردارد در کابینه من جای خواهد داشت.
– در انتخابات ریاستجمهوری اگر رای نیاورم اعتراضی نخواهم کرد و انتقادات خود را تنها از مجاری قانونی پیگیری خواهم کرد و قائل به اعتراضات کف خیابانی نیستم.
– بازهم تاکید میکنم که با تعامل مثبت میشود خیلی از امور را اصلاح کرد. به عنوان مثال در مجلس هشتم با خیلی از ارگانها هماهنگی و همکاری میکردم از جمله وزارت نفت، حوزه علمیه قم و وزارت آموزش و پرورش.
– اعتقادی به کم بودن اختیارات رئیسجمهور ندارم. اینکه اجرای قانون اساسی در دست رئیس جمهور است و میتواند قوانین را تفسیر کند، نظر احمدینژاد است.
-اصول قانون اساسی را باید شورای نگهبان تفسیر کند و مفسر قوانین عادی نیز مجلس است. ما در مقام اجرای قانون نباید تفسیری از آن داشته باشیم چراکه برخلاف مرجع مفسر آن باشد.
*حمایت اصلاحطلبان از یک کاندیدای معتدل اصولگرا توهین به اصلاحطلبان است
– حزب “مردم سالاری” در شهرهای بالای ۱۰۰هزار نفر کاندیدای شورای شهر خواهد داشت.
– ما این را که اصلاحطلبان بیایند و از یک کاندیدای معتدل اصولگرا حمایت کنند را توهین به اصلاحطلبان میبینیم.
*در دیپلماسی بهتر میتوانیم عمل کنیم
– بیداری اسلامی دارای سه ویژگی استبداد ستیزی، ضدیت با سلطهطلبی رژیم صهیونیستی و آمریکا و در نهایت اسلامگرایی آنها. اما نکته اینجاست که نوع رویکرد آنها به این سه مورد تفاوتهایی با انقلاب اسلامی دارد و ما در نحوه حرکتهای دیپلماتیک خود درست عمل نمیکنیم.
– در مسأله حقوق بشری که عربستان علیه ما علم کرد تمام کشورهایی که به ظاهر در جبهه ما هستند بر علیه ما رای دادند و این نشان از این دارد که اینها جمهوری اسلامی را خوب نشناختند.
– یکی دیگر از گافهای دیپلماتیک ما این است که علیرغم نحوه سفر مرسی به تهران که حتی از دفتر حافظ منافع خودشان هم بازدید نکرد، ما سفر چهار روزه به این کشور میکنیم و حتی از اهرام ثلاثه هم بازدید میکنیم با “شیخ الازهر” مصر که در حد یک کارمند معمولی است دیدار میکنیم و سخنگوی آن نیز به ما بد و بیراه میگوید.
– همچنین در خصوص سوریه ما نسبت به موضعمان معتقد هستیم و آن را قبول داریم و از سوی دیگر با کشور ترکیه روابط تجاری خوبی داریم اما میبینیم که در همین کشور ترکیه بر علیه سوریه اجلاس میگذارند.
-در دیپلماسی بهتر از این میتوانیم عمل کنیم. ما میتوانیم با کشورهای تازه انقلاب کرده روابط بهتری در جهت بهبود منافع کشور داشته باشیم.
– بیداری اسلامی را متاثر از جمهوری اسلامی میدانم اما نه اینکه آنها دقیقا به مانند ما عمل کنند.
*در بحث هستهای معتقد به مذاکرات برد برد هستم؛ البته این به معنای این نیست که فوردو را تعطیل کنیم
– در بحث هستهای معتقد به مذاکرات برد برد هستم. اخیرا پس از چند دور مذاکره “کاترین اشتون” اعلام کرد که میخواهد در این دوره مذاکرات جدی برگزار کند؛ این یعنی اینکه ما وقت را تلف کردهایم.
– مذاکره برد برد معنایش این نیست که ما باید “فوردو” را تعطیل کنیم این که اصلا منطقی نیست. اما به نظر من اگر ما سوخت رآکتور تهران را به اندازه کافی داشته و نیازی به آن نداشته باشیم، میتوانیم در قبال لغو ادامه غنی سازی ۲۰ درصد، امتیازاتی را بگیریم.
*هیچ نیازی به حمایت ضد انقلاب ندارم
– بنده هیچ نیازی به تعریف و تمجید غربیها و براندازها ندارم و یا به تخطئه و تکذیب آنها اهمیتی نمیدهم. من معتقد به مرزبندی جدی بر علیه جریان برانداز هستم. ما باید تابع تکلیف خودمان باشیم و اهمیتی به آنها ندهیم.
– شعار من در انتخابات “دولت اخلاق”است. بر این اساس” الف” اخلاق اقتصاد پیشرفته است ، ” خ “خدمت بیشائبه ” لام ” آن لغو همه تحریمها و ” قاف ” آن قانون مداری است.