روزنامه ابتکار با حجت الاسلام قدرت الله علیخانی نماینده سابق مجلس و مشاور پارلمانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره دولت در پیش رو و چالش های آن گفتگو کرده است، که متن کامل آن در پی می آید:
چه تحلیلی از نتایج انتخابات ۲۴ خرداد دارید؟
انتخابات ۲۴ خرداد را میتوان یک نقطه عطف برای پایان برخی رویکردهای غلط و ناصحیح دانست. رویکردی که در داخل آن طیف گسترده ای از معضلاتی که امروز مشکلات عمده کشور اعم از داخلی و خارجی را باعث شده، شامل میشود مثل قانون گریزی، خودرأیی، افراط، بی توجهی به نخبگان و کارشناسان، نظارت گریزی، درشت گویی، تهمت، تخریب و….
از طرف دیگر با اینکه در این دو دوره اخیر رسانههای رسمی برخلاف گذشته، فقط نقاط مثبت دولت را میدیدند و منعکس میکردند، مردم چنین برداشت و احساسی نداشتند. این مساله هم به حوزه سیاسی و سیاست خارجی و هم به حوزههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر میگردد. تقریبا شما نارضایتی از رویههای اجرایی حاکم را از مراجع و روحانیت، اساتید دانشگاه، فعالان سیاسی، فعالان اقتصادی گرفته تا مردم عادی به خوبی میدیدید. و این چیزی نبود که قابل کتمان باشد. بنابراین مردم در انتخابات اولا به دنبال تغییر وضعیت موجود بودند. دوما در این تغییر، گفتمانی را انتخاب کردند که از نظر آنها نه تنها سهمی در مشکلات جاری نداشت بلکه تصورشان این بود که این گفتمان به هیچ وجه قرار نیست وضع فعلی را تداوم دهد. بنابراین به گفتمانی رای دادند و اعتماد کردند که به گفتمان اعتدال مشهور شد و در این بین سابقه اعتماد و باور مردم به حامیان شناخته شده رئیس جمهور منتخب در انتخابات، اهمیت بالایی در این نتیجه داشت.
آیا رای مردم به آقای روحانی «نه» به احمدی نژاد بود یا به گفتمانی که احمدی نژاد یک جلوه آن بود؟
این سوال را از دو منظر سلبی و اثباتی باید جواب بدهم. در بین نامزدهای موجود در انتخابات شاید محسن رضایی به لحاظ اقتصادی، در مناظرات و فیلمهای انتخاباتی اش بیش از دیگر نامزدها و به صراحت تمام از وضع موجود و دولت کنونی انتقاد کرد. در بحث هسته ای آقای دکتر ولایتی به ویژه در مناظره آخر مطالبی را مطرح کرد که دکتر عارف و دکتر روحانی هم آنگونه به آن ورود نکردند.
آقای قالیباف نیز رویکردی انتقادی در مناظرات و برنامههای خود نسبت به وضعیت جاری داشت.پ
اگر قرار بود، این انتخابات و نتیجه آن فقط رای نه به احمدی نژاد باشد که تقریبا اکثر نامزدها در نقش منتقد رئیس جمهور فعلی ظاهر شدند و باید یکی از آنها و از میان اصولگرایان رئیس جمهور میشد. بنابراین مردم برغم مشاهده انتقادات آقایان رضایی، ولایتی، قالیباف و… از وضعیت موجود و رئیس جمهور کنونی، آنها را در یک طیف همراه با رئیس جمهور و جریان حاکم قرار دادند. البته باید به یک نکته هم اشاره کنم که به یقین اگر کسی از میان آقایان ولایتی، رضایی و قالیباف هم کناره میگرفت، آرایش نه به سمت دکترجلیلی که به سمت آقای روحانی میرفت.
در نتیجه این که مردم این نامزدها را که از مستقل اصولگرا تا اصولگرای تمام عیار شامل میشدند، در یک طیف و مجموعه به نام اصولگرایی دیدند. مردم باور نکردند جریانی در دو دوره با تمام توان و حتی برغم برخی نارضایتی هایش از یک دولت و رئیس جمهور حمایت کرده و حالا در زمان انتخابات منتقد وضع موجود شده است. رای انتخابات ۲۴ خرداد نه به یک مجموعه، یک گفتمان و جریان سیاسی بود. البته این جنبه سلبی قضیه است. از جنبه اثباتی بالاخره یکی از نامزدها برنامه ها، شعارها و گفتمان خاص و متفاوتی را مطرح کرد که این گفتمان اعتدالی دارای نسبت بسیار نزدیک با اصلاح طلبی بود.
نتیجه اینکه گفتمان و برنامه آقای روحانی که از قدرت، استدلال و فن بیان بالایی در مبارزات انتخاباتی برخوردار بود در کنار نزدیکی ایشان به آیت اله هاشمی موجب شد تا یک نامزد اصلاح طلب به نفع وی کنار رود. حمایت آیت اله هاشمی و آقای خاتمی و مجموعه اصلاح طلبان و نیروهای اعتدالی در کنار این واقعیت که”یکی” شدن دو نامزد مطرح، موجب جلب توجه آرای خاموش هوادار این جریان به مشارکت بیشتر در انتخابات و در نتیجه پیروزی چشمگیر رئیس جمهور منتخب شد.
به نظر شما خطرات پیش روی دولت آقای روحانی چیست و مهمترین اولویت دولت جدید چه خواهد بود؟
یک واقعیت را که فکر میکنم همه کارشناسان و تا حد زیادی عموم مردم میدانند این است که شرایط فعلی کشور به لحاظ اجرایی، اقتصادی و… مطلوب نیست. این روزها که دولت مستقر در حال ارائه آمار و دستاوردهای خود است شاید مردم این گزارشها را بشنوند اما لمس نکنند.
آقای روحانی با چالشهایی در چند حوزه مواجه است. در بحث داخلی به لحاظ سیاسی، جامعه و جریانهای سیاسی از هم دور افتاده اند و شکاف زیادی بین همگان ایجاد شده است. به لحاظ اقتصادی شاخصهای مختلف به اذعان دستگاههای رسمی مانند نرخ رشد، نرخ تورم، نرخ بیکاری و… در وضعیت نامطلوبی است. از جنبه اجتماعی و فرهنگی، اخلاق و اعتماد آسیب دیده است.
در حوزه خارجی هم که وضع آشکار است. بنابراین خطرات پیش روی آقای روحانی این موارد است.
در نتیجه به نظر من اولویتهای دولت ایشان هم در راستای کاهش یا رفع این آسیبها خواهد بود. حاکم شدن گفتمان اعتدال یقینا فضای سیاسی را بهبود میبخشد، زمینه نزدیکی جامعه و نیز جریانهای سیاسی به یکدیگر را فراهم میکند. در صورت همکاری نهادها و قوای دیگر در بحث اقتصادی میتوان با تدابیری که در حوزه خارجی به کار گرفت، گشایشهایی ایجاد کرد. میتوان اخلاق و اعتماد را به جامعه برگرداند. شما ببینید صرف پیروزی رئیس جمهور منتخب و نه استقرار و آغاز به کار دولت او، چه تحولات و آثار مثبتی به لحاظ داخلی اعم از سیاسی و اقتصادی و به لحاظ خارجی ایجاد کرده است.
باید امیدوار باشیم این روند ادامه پیدا کند و با همکاری نهادها با رئیس جمهور و عمل دولت به برنامهها و شعارهایش در ایام انتخابات، امید مردم روز به روز افزایش یابد و این امید به یاس تبدیل نشود.
رنگ دولت آقای روحانی به رنگ هاشمی است یا خاتمی؟
هر دولتی ویژگیهای خاص خود را دارد. دولت آقای روحانی هم دولت خود ایشان است. ممکن است برخی مدیران و چهرههای دولتهای آقای هاشمی یا خاتمی در آن دعوت به همکاری شوند، اما آنها دولتمردان رئیس جمهور خواهند بود و در هماهنگی با رئیس جمهور و مجموعه کابینه عمل خواهند کرد. آقای روحانی فردی با تدبیر و با شناخت نسبت به نیروهای موجود است و میتواند تصمیمات ارزنده و صحیحی اتخاذ کند. اما با این وجود فکر میکنم اگر از طرف ایشان مشورتی از آقای هاشمی یا خاتمی یا حتی شخصیتهایی چون ناطق نوری خواسته شود، آنها دریغ نکنند.
بهرحال در حال حاضر اسامی زیادی در رسانهها درخصوص ترکیب کابینه مطرح میشود، تا چه میزان این اسامی به واقعیت نزدیکند؟
اخباری که اکنون درخصوص ترکیب کابینه منتشر میشود عمدتا گمانه زنی است…
حتی در مورد خود شما؟
بله. اینها همه اش گمانه زنی است. البته رسانهها را نمیتوان از حدس و گمان و انتشار خبر منع کرد اما گاهی این گمانه زنیها میتواند آثار منفی داشته باشد. مانند موضع گیری کسانی که تا آخرین لحظه انتخابات در طرفداری از یک نامزد و رد آقای روحانی تمام توان و استدلال شان را به کار گرفته بودند اما حالا مدام برای رئیس جمهور منتخب نسخه میپیچند ! در حالی که موضوع بحث حامیان رئیس جمهور منتخب، آینده کشور، برنامههای دولت، پاسخ به مطالبات جامعه و تداوم امید مردم است، دغدغه حامیان رقبای دیروز، ترکیب کابینه و بعضا تعیین تکلیف برای آن است!
به عنوان آخرین سوال احساس آقای هاشمی پس از پیروزی آقای روحانی چه بود؟
طبیعی است که آقای هاشمی از پیروزی آقای روحانی خرسند باشند. نه به این خاطر که نامزد مورد حمایت ایشان رای آورده است بلکه به این جهت که اعتقاد دارند آقای روحانی میتواند در این برهه حساس با توجه به سوابق و برنامه هایش در بهبود وضعیت موجود اقدام کند. خود ایشان بارها وقتی با دعوت به شرکت در انتخابات مواجه میشدند، ضمن امتناع میگفتند امیدوارند که فردی جوان تر از ایشان و البته با تجربه بر مسند امور بنشینند. به هرحال ورود آقای هاشمی به انتخابات به گونه ای بود که زمینه را برای تحقق این خواسته قلبی آقای هاشمی فراهم کرد.