سید مهدی سیدی: در طول سالیان اخیر تصویر عمومی دانشگاه (برند) نزد ایرانیان دچار شکستها و خاکگرفتگیهایی شده است؛ آنچنان که نگرانیهایی را در سطح نخبگان و اصحاب اندیشه برانگیخته است. در مقام برشمردن دلایل و علتهای این موضوع میتوان موارد متعددی را اشاره کرد:
۱- ماجرای کرونا و بحران آموزشی پیش آمده در دانشگاهها که منجر به اختلال در آموزشهای حضوری و خدشه به ریخت سنتی نظام آموزشی در ایران و جهان شده است.
۲- اغتشاشات سال گذشته و اعتراضاتی که دامنه آن به درون دانشگاهها کشیده شد و بخشی از دانشجویان، کارکنان و اعضاء هیئت علمی را متأثر کرد.
۳- وضعیت بودجه دانشگاهها و مسائلی که پیرامون حقوق هیئت علمی پیش آمده است.
۴- تهاجمات رسانهای و جنگ شناختی که وابستگان غرب در رسانههای خود علیه دانشگاه انقلابی و اسلامی وارد کردند.
۵- حواشی پیشآمده در کنکور و آزمونهای پذیرش دانشگاهها که هنوز گفتگوهای عمومی پیرامون آن در جریان است.
۶- بعضی تنگناهای اقتصادی که معیشت و بهتبع آن سبد مصرف آموزشی خانوادهها را با چالش مواجه کرد.
۷- حذف دانشگاهها از پروژههای بزرگ علمی و ملی که قرار بود مسایل واقعی کشور را حل کنند.
۸- رها شدن دانشگاهها توسط وزارت علوم در دولت قبل و پرهیز از سیاستگذاری درست برای مجموعههای علمی کشور.
همه این موارد (با ضرایب مختلف) در کنار هم، زیستبوم گفتمانی جدیدی را پدید آورده که اذهان عمومی جامعه را نسبت به دانشگاه دچار سوگیریهایی کرده است. آنچنانکه این احتمال میرود دانشگاه مرغوبیت و مرجعیت سابق خود را نداشته باشد.
پس یکی از کارویژههای اصلی دانشگاهیان در سال تحصیلی جدید باید آن باشد که برای بازسازی تصویر دانشگاه در جامعه اقدامات جدی و تدابیر ویژهای اتخاذ کنند تا «معنی دانشگاه» بیش از هر زمان دیگر به یک نهاد قدرتمند علمی و تحقیقاتی، مسئولیتپذیر اجتماعی، انقلابی و جهادی، با بصیرت و اندیشهمند، توانمند در حوزههای اقتصادی، پیشرو در فناوری و خردمند در مدیریت تبدیل شود.
در این میان نقش وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهم و حیاتی است که بتوانند با تشخیص و تعیین درست راهبردها، به مدیران دانشگاهی، جهت درست حرکت را نشان داده و به جهاد علمی در کشور شتاب دهند.