اوباما با ظاهر «یک انسان خوب» مرتکب جنایت علیه بشریت میشود؛ اوباما «گرگی در لباس میش» است که تمام توان خود را برای قانونی جلوه دادن امری غیر قانونی و توجیه کردن امری غیر قابل توجیه به کار بسته است.»
اوباما به بهانه مبارزه با تروریسم پا در جا پای جورج بوش، رئیس جمهور پیشین امریکا نهاده است، وی حتی حملات پهپادها را در بخشهای مختلف دنیا تشدید کرد، اقدامی که به مرگ بسیاری از مردم بیگناه انجامیده است. اوباما مدعی است که حملات هوایی این پهپادها تلاشهای متمرکز برای نابودی افرادی است که در فهرستِ تروریستهای فعال قرار دارند و اینکه ادعا میکند این حملات جان بسیاری از انسانها را نگرفته است.
شهزاد اکبر، وکیل پاکستانی که مدافع خانواده غیرنظامیانی است که در حملات هوایی پهپادهای امریکایی کشته شدهاند، میگوید: «یا رئیس جمهور اوباما به ملت دروغ میگوید و یا آنقدر ساده لوح است که گزارشهای سازمان سیا را باور میکند.»
مدئا بنجامین، از بنیانگذاران گروه ضد جنگ «کدپینک» نیز به شیوهای مشابه گفته است: «بسیاری از افرادی که برضد اعمال غیر عادی جورج (دابلیو) بوش و گوآنتانانو و بازداشتهای نا محدود فریاد برآوردند، هنگامی که نوبت به دولت اوباما رسید ساکت شدند، اوبامایی که افراد را در چنان موقعیتهایی قرار نمیدهد، اما در عوض آنها را از میان برده و میکُشد. از این رو ما باید مردم را بر آن داریم که فریاد برآورند و بگویند که وقتی اوباما میگوید این (برنامه) تحت کنترل کامل است، دروغ میگوید.»
اوباما تنها در پاکستان اجازه انجام بیش از ۳۰۰ حمله پهپادی را صادر کرده و غیرنظامیان بیگناه را کشته است. تحقیقی جدید از سوی دانشکده حقوق دانشگاه استنفورد و دانشکده حقوق دانشگاه نیویورک حاکی از آن است که «حملات هوایی پهپادها در پاکستان تعداد بیشتری از آنچه امریکا تصدیق کرده است را به کشتن داده، شهروندان را دچار مشکلات روانی کرده و تا حد زیادی ناکارآمد بوده است». افزون بر این، این تحقیق ارزیابی مجدد این اقدام را خواستار شده و گفته است درصد اهداف مورد نظر آنها که در این حملات کشته شدهاند در مقایسه با میزان تلفات مردم عادی بسیار کم و نزدیک به ۲ درصد بوده است. در این گزارش آمده است که واشنگتن به دروغ این حملات را به عنوان «ابزاری دقیق و کارآمد برای حفظ امنیت امریکا» جلوه میدهد. در این گزارش همچنین اشاره شده «شواهد قابل توجهی وجود دارد که حملات هوایی پهپادهای امریکایی بسیاری از غیرنظامیان را کُشته و بسیاری دیگر را مجروح کرده است.»
فلیپ الستون، نماینده ویژه سازمان ملل در امر اعدامهای غیرقضایی در گزارشی ۲۹ صفحهای به شورای حقوق بشر سازمان ملل، از امریکا خواست استفاده از پهپادهای خود را محدودتر کند.
«بسیار نگرانم از این که میبینم امریکا برای هدف قرار دادن انسانها در سراسر دنیا حق زیادی برای خود قائل است. اما این مجوزِ غیر قانونیِ که از سوی امریکا برای قتل عام انسانها قانونی جلوه داده شده، حقی نیست که امریکا یا کشورهای دیگر بتوانند بدون لطمه وارد کردن زیاد به قوانینی که برای حفاظت از حق زندگی و جلوگیری از اعدام فرا قضایی طراحی شده است، به آن دسترسی داشته باشند.»
در این گزارش، که به منزله گسترده ترین تلاش سازمان ملل در برخورد با جنبههای قانونی پهپادها مسلح محسوب میشود، آمده است:
«از آنجا که عاملین این حملات، هزاران کیلومتر دور تر از صحنه نبرد هستند و تمام عملیات را به واسطه رایانهها و ارتباطات صوتی از راه دور انجام میدهند، بیم آن میرود که یک ذهنیت «پلی استیشنی» برای کُشتن در آنان پدیدار شود.
اوباما هم سو با حملات هوایی غیرقانونی انجام شده از سوی سازمان سیا در پاکستان، افغانستان، یمن، سومالی، عراق و بسیاری از مقاصد مخفی دیگر، شیوهای دیگر از کشتار خاموش را در ایران ابداع کرده است، کُشتار با تحریم هایی که به شیوهای غیر مستقیم اما دردناک بیماران ایرانی را هدف قرار داده است، تحریم هایی که جان ۶ میلیون تن را در معرض خطر قرار داده و جان بسیاری دیگر را گرفته است. دکتر سیدعلیرضا مرندی، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی ایران در تاریخ ۲۶ نوامبر نامهای به بان کی مون، دبیر کل سازمان ملل نوشت و نگرانی بسیار خود را از وضعیت سلامت بیماران ایرانی ابراز کرد، وی همچنین از بان کی مون خواست تا اقدامات لازم را برای حذف این تحریم ها که با بیرحمی تمام جان بیماران ایرانی را هدف قرار دادهاند، انجام دهد.
افزون بر این، اوباما برای سیاه پوستان مایه ننگ است چرا که آنها به طور فزایندهای هدف خشونت و جرایم ناشی از نفرت قرار میگیرند. بر پایه گزارشی که از سوی «مرکز حقوقی فقر جنوبی» منتشر شد، شمار گروه هایی که دست به جرایم ناشی از نفرت میزنند همچنان در حال افزایش است. این مرکز که به مدت ۳۰ سال اطلاعات مربوط به این گروهها را در دست دارد، یک هزار و ۱۸ گروه نفرت که در سال ۲۰۱۱ فعالیت میکردند را به ثبت رسانده است. این مرکز سال گذشته یک هزار و ۲۷۴ گروه را شناسایی کرد که این آمار در مقایسه با ۸۲۴ گروه سال گذشته افزایش داشته است.
مارک پوتوک، نویسنده این گزارش از «مرکز حقوقی فقر جنوبی» گفت: «آنان هم نماینده خشم تودهای راست گرا هستند، هم خشم تودهای چپگرا، چیزی که در خشم نسبت به دولت در هم آمیخته است.»
اگرچه این گزارش «افزایش خیرهکننده» در جرایم را ناشی از نفرت نسبت به اوباما مطرح میکند، اما به نظر میرسد این فرضیهای دور از ذهن است زیرا ناآرامی اجتماعی در امریکا بسیار متداول است و این مساله حکایت از درصد قابل توجه از جرایمی دارد که روزانه در امریکا رخ میدهد. در جولای سال ۲۰۱۲، مردی با نقاب ضد گاز و جلیقه ضد گلوله در نخستین اکران فیلم «شوالیه سیاه برمیخیزد»، ۱۲ نفر را کُشت و دهها تن را زخمی کرد. وی صرفا سیاهپوستان را هدف قرار نداد، تیراندازی وی باید از منظر نوعی ناامنی اجتماعی که از یک دولت جنگطلب نشات گرفته است، نگریسته شود و نباید آن را ناشی از احساس نفرت نسبت به اوباما دانست. بنابراین، افزایش جرایم ناشی از نفرت تنها به سیاهپوستان محدود نیست. نفرت همچون خوره به جان بنیان جامعه امریکایی افتاده است و سبب فرسایش آن میشود، جامعهای که با حس همیشگی ضدیت دولت با نژاد و مذهبهای مختلف پرورانده میشود. جیمز هولمز، قاتل بتمن، در حقیقت شخصیت شریر این دولت جنگطلب است، میراث نامیمونی است که از بوش به اوباما رسیده است، و او به جای آنکه جلوی آن را بگیرد بیشتر به آن بال و پر داد.
با این شرایط، ظاهرا وعدههایی که اوباما به مردم امریکا و جوامع مسلمان داد به هدر رفت، چرا که وی هیچ تلاش ملموسی برای از بین بردن فقر در امریکا و ریشه کن کردن اسلامهراسی در این کشور و غرب انجام نداد. در عوض، به طرزی آگاهانه این پدیده را تا حد وحشتی غیرقابل وصف تکامل بخشید. به طور مثال، تنها واکنشی که وی به اقدام موهن سوزاندن قرآن کریم به دست عدهای مزدور روانپریش و همچنین کشتار افغانهای بی گناه داشت، چیزی بیش از یک عذرخواهی ساده نبود.
از این رو، اوباما با ظاهر «یک انسان خوب» مرتکب جنایت علیه بشریت میشود؛ اوباما «گرگی در لباس میش» است که تمام توان خود را برای قانونی جلوه دادن امری غیر قانونی و توجیه کردن امری غیر قابل توجیه به کار بسته است.
اوباما، به عنوان یکی از برندگان جایزه صلح نوبل، در حقیقت جامهای عاریه به تن دارد. ناگفته پیداست آنان که به وی جایزه صلح نوبل را اهدا کردند، اکنون باید سر خود را از شرم به زیر افکنند.
درباره نویسنده: دکتر اسماعیل سلامی کارشناس امور بین الملل است که تاکنون بیش از صدها مقاله از او در سایتهای معتبر جهان منتشر شده است. وی از مقالهنویسان نشریههای معتبری چون الاهرام، پلستاین کرانیکل (Palestine Chronicle) گلوبال ریسرچ (Global Research) ، وترنز تودی (Veterans Today) و وراسیتی وویس (Veracity Voice) است. مقالههای وی تا کنون به بیش از سی زبان مختلف در دنیا ترجمه شدهاند. سلامی دارای مدرک دکتری در مطالعات شکسپیری است.
(این مقاله به صورت اختصاصی برای وب سایت پرس تی وی نوشته شده و انتشار آن با ذکر منبع بلامانع است.)