«حسن روشن» و «ابراهیم آشتیانی» چهره های مطرح و محبوب آن سالهای استقلال و پرسپولیس در گفت و گوهایی با خبرنگار ما به ذکر خاطرات خود از چند دربی پرداخته اند که در زیر می خوانید:
«ابراهیم آشتیانی» مدافع ملی پوش دهه ۵۰ پرسپولیس گفت: «در یک دربی آلن راجرز مربی تیم به من گفت نفوذ کنم و قرار شد علی پروین جای مرا پر کند و در یک صحنه نفوذ کردم و پروین هم برنگشت که توپ لو رفت و همان موقعیت از سوی حسن روشن به گل پیروزی آبی ها مبدل شد.»
وی افزود:« در طول سالهای حضورم در دربی ها فقط یکبار با بازیکن حریف درگیر شدم و آن هم با «رضا عادلخانی» بود که انگشتش را در چشم من فرو کرد و من هم به او مشت زدم که همان شب آشتی کردیم. جالبه که همان شب بعد از بازی از طرف روزنامه های کیهان و اطلاعات آمدند دنبال من و مرا بردند جایی و در ساعت یک نصف شب ما را آشتی دادند.»
این پیشکسوت درباره بازی معروف ۶-صفر سال ۵۲ گفت: «استقلالی ها خیلی ما را دستکم گرفته بودند. قبل از بازی آلن راجرز داخل رختکن آمد و گفت: آنها پورحیدری را دارند و من آشتیانی را دارم،آنها فلانی را دارند و من کلانی را دارم و خلاصه به ما روحیه داد و در نهایت با زدن روی میز و رقصیدن داخل رختکن به ما روحیه داد و خنده بازیکنان را موجب شد.»
بهترین دربی روشن
«حسن روشن» مهاجم سالهای دور تیم ملی و استقلال نیز گفت: «یکی از بهترین دربی های من همانی بود که با گل دقیقه ۸۸ من پرسپولیس را شکست دادیم. یک لحظه دیدم تنها هستم؛ جباری پاس داد به غلامحسین مظلومی و او هم توپ را به من رساند تا گل بزنم. آن روزها مشکل دفاعی تیم ها به خاطر سیستم بود و به جرات می گویم اگر پرسپولیس آن روزها با سیستم ۲-۴-۴ خطی بازی می کرد توپ من گل نمی شد!»
وی افزود: «بازیکنان آن روزها با هم رفیق بودند و همه چیز را فدای دربی نمی کردند و جالبه که بعد از بازی ۶-صفر بازیکنان پرسپولیس نفرات ما را از روی زمین بلند کردند و بعد هم مدیریت باشگاه تاج سابق برای پرسپولیس که پیروز دربی شده بود جشن گرفت!»
«روشن» اضافه کرد:« در بازی شش-صفر من شانزده ساله بودم. اولا من قبول ندارم که کسی در آن بازی کم کاری کرده است اما قبل از ورود به این بحث یک خاطره برای شما می گویم. سال ۲۰۰۷ به منچستر رفتم تا در یک کلاس مربیگری حاضر شوم. استاد به هر کدام ما یک برگه داد تا بازی رم با منچستر را پیش بینی کنیم؛ عجیب ترین پیش بینی سه بر یک بود اما وقتی بازی برگزار شد و نتیجه تا ۲۰ دقیقه اول سه بر صفر شد استاد برگه ها را پاره کرد و گفت این بازی از معیار خارج است و آن بازی نهایتا ۷ بر ۱ تمام شد. این را گفتم تا بدانید بازی ۶ – صفر هم به همین گونه بود. ما در بازی سال ۵۲، ۷ ملی پوش داشتیم و ۴ نفرمان هم عضو تیم جوانان بودند لذا در اتوبوسی که تیم را به سمت ورزشگاه می برد همهمه زیاد و مثل حمام شده بود و بزرگتر ها با صدای بلند صحبت می کردند. رایکوف(سرمربی وقت استقلال) همان جا فهمید چه خبر است و یک لحظه که به من نگاه کرد سرش را تکان داد؛ یعنی امروز وضع مان خوب نیست!»
جهان نیوز
