افق نیوز:ساعت ۱۴ بعدازظهر ۱۱ فروردینماه سال جاری پلیس ۱۱۰ ماجرای یک قتل در طبقه دوم ساختمانی در خیابان وحدت اسلامی را به کلانتری ۱۱۲ ابوسعید مخابره کرد.
وقتی بررسیهای ماموران گشت کلانتری نشان داد یک زن به قتل رسیده است، تیمی از اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران خود را به محل جنایت رساند و با جسد خونآلود زن ۵۷ سالهای به نام «اکرم» روبهرو شد و با دیدن شکستگی در کمددیواری اتاق خواب بچههای خانواده پی برد درگیری خشمآلودی این قتل را رقم زده است.
در حالی که مشخص بود یک آشنا دست به این جنایت زده است با دستور بازپرس سپیدنامه، از شعبه ۱۰ دادسرای ناحیه ۲۷ کارآگاهان جنایی مامور ردیابی قاتل فراری شدند.
در بررسیها از صحنه جنایت مشخص شد اکرم با همسر و ۲ بچهاش زندگی میکرده و از مدتی پیش با همسرش به نام «احمد» ۶۰ ساله اختلاف داشته و چند روز پیش نیز به خاطر کتککاری شوهرش از وی شکایت کرده بود. با توجه به فراری بودن شوهر اکرم بلافاصله اقدامات پلیسی برای شناسایی مخفیگاه و دستگیری احمد آغاز شد و کارآگاهان پی بردند این مرد شیشهای است و همین اعتیاد علت اصلی اختلاف وی با اعضای خانوادهاش بوده است. در حالی که هیچ اثری از قاتل فراری در پاتوقهایش به دست نیامده بود هنوز نیمهشب نشده بود که ردپای احمد در ساختمان نیمهکاره یکی از بستگانش به دست آمد و ماموران بلافاصله با شناسایی این ساختمان نیمهکاره در خیابان پیروزی آنجا را تحت مراقبتهای نامحسوس پلیسی قرار دادند و سرانجام ساعت ۱۱ شب وی را دستگیر کردند.
احمد در بازجوییها به کارآگاهان گفت: از مدتی قبل و با توجه به اعتیاد من به شیشه، خانوادهام ادعا میکردند مشکل روانی دارم و قصد داشتند مرا در بیمارستان بستری کنند و به همین خاطر همیشه با هم درگیر میشدیم تا اینکه چند روز پیش از حادثه، من با همسرم درگیر شده و وی نیز به خاطر کتکهایی که خورده بود از من شکایت کرد.
مرد همسرکش در ادامه افزود: ساعت ۹ صبح با رفتن دخترم به سرکار با اکرم در خانه تنها ماندیم که از وی خواستم از شکایتش صرفنظر کند اما وی مخالفت کرد و در ادامه به من ناسزاگویی کرد، من نیز عصبانی شدم و هر دو با هم درگیر شدیم؛ ابتدا همسرم با سشوار ضربهای به سر من زد و آن را شکست، من نیز که سر و صورتم خونین شده بود در یک فرصت با سیم سشوار وی را خفه کردم و به تصور اینکه در کمددیواری اتاق بچهام پول وجود دارد، آن را شکستم اما پولی در آن نبود و در حالی که در خانه را باز گذاشته بودم، فرار کردم.
وطن امروز