عملیات ارتش روسیه در اوکراین باعث بروز برخی تحلیلها در ایران شده است. یکی از تحلیلهای واقعبینانه در مواجهه با این عملیات آن است که ناتو و در رأس آن آمریکا قصد داشت خاک اوکراین را محلی برای تقابل یا جنگ آینده علیه مسکو کند. رهبر معظم انقلاب هم در دیدار پوتین با معظمله، اعلام کردند «اگر جلوی ناتو گرفته نمیشد، آنها مدتی بعد به بهانه کریمه جنگ راه میانداختند. در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند».
به گزارش وطن امروز، حال علی مطهری در توئیتی نوشته است: «با این استدلال آقای پوتین که اگر ما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتیم و به اوکراین حمله نمیکردیم ناتو پیشروی و به ما حمله میکرد، هر تجاوزی قابل توجیه است. صدام هم که به ما حمله کرد میگفت اگر ما حمله نمیکردیم انقلاب ایران عراق را فرا میگرفت».
سوال اصلی این است: آیا علی مطهری تاریخ را هم نخوانده است؟ دلایل اصلی حمله صدام به ایران چه بود؟ رژیم بعثی حتی قبل از انقلاب هم با ایران و حکومت محمدرضا پهلوی بر سر اروندرود، تصاحب خرمشهر که صدام آن را به نام جعلی «محمره» میخواند و جزایر سهگانه بوموسی، تنب بزرگ و کوچک با ایران مشکل اساسی داشت و یک ارتش تا بن دندان مسلح را برای مقابله نظامی با ایران و تصاحب اروند، جزایر سهگانه و خوزستان ایران فراهم کرده بود.
یکی از نخستین اقدامات صدام در اواخر ۱۳۵۸ ارتباط برقرار کردن با پارهای از ایرانینمایان که در خارج از کشور به سر میبردند، بود. از این رو «صلاح عمر علی» نماینده وقت عراق در سازمان ملل متحد با «منصور رفیعزاده» رئیس سابق سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در آمریکا تماس برقرار کرد. آن زمان وی نقش رابط ارتشبد «غلامعلی اویسی» فرمانده نیروی زمینی دوران شاه را بر عهده داشت که در پی این تماسها، مقدمات سفر اویسی به بغداد آماده شد. وی در نخستین سفر خود به عراق که اوایل ۱۳۵۹ خورشیدی انجام شد، افزون بر ملاقات با بلندپایگان حکومت عراق، با صدام نیز دیدار کرد و صدام امکانات زیادی در اختیار وی و دیگر ایرانی نمایان قرار داد.
این موارد به کنار؛ نقش «شاپور بختیار» آخرین نخستوزیر رژیم شاه در حمله صدام به ایران را نباید نادیده گرفت. «مجید تفرشی» پژوهشگر تاریخ در لندن که اسناد وزارت خارجه انگلیس را بررسی کرده، میگوید به اسنادی دست یافته که نشان میدهد شاپور بختیار در روز حمله عراق به ایران در بغداد بوده و مشورتهایش بر تصمیم صدام برای آغاز حمله، بیتاثیر نبوده است. در این گزارش آمده شاپور بختیار ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰، یعنی ۳۱ شهریور ۵۹ درست همان روزی که عراق حملهاش را به ایران آغاز کرد، به این کشور سفر کرده است. نکته بعد درباره نادرستی توئیت علی مطهری این است که حمله صدام به کویت را با چه دلایلی تفسیر میکند؟ کویت که نه انقلابی در آن انجام شده بود و نه حکومت شیعیای داشت! اتفاقا دولت کویت در آن زمان میلیاردها دلار به صدام برای حمله به ایران کمک کرده بود. تمام این نکات نشان میدهد مقایسه حمله صدام به ایران با حمله روسیه به اوکراین اصلا از نظر فنی و تاریخی با هم قابل تطبیق نیست. نقش آمریکا هم در حمله عراق به ایران نباید نادیده گرفته شود. «ادموند ماسکی» وزیر وقت خارجه آمریکا پس از قطع روابط سیاسی با ایران گفت: «سیاستی را که باید درباره ایران اجرا کنیم شامل این موارد است: اضمحلال و ازهمگسیختگی داخلی، اقتصاد رو به نابودی و تهاجم و حمله به مرزها». با نزدیک شدن آغاز جنگ، روابط آمریکا و عراق نزدیکتر شد و رفتوآمدهای سیاسی بین سران ۲ کشور افزایش یافت. «زبیگنیو برژینسکی» مشاور وقت امنیت ملی کاخ سفید پس از چند دیدار محرمانه با سران حکومت عراق اعلام کرد: «هدف اصلی سرنگون کردن رژیم کنونی ایران است». «هنری کیسینجر» مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا ۲۳ روز پیش از آغاز جنگ گفت: «جنگ حداکثر ظرف ۱۰ روز با پیروزی عراق به پایان خواهد رسید».
مجموع این نکات نشان میدهد در حمله صدام به ایران باید تحریکات رسمی و علنی آمریکا علیه ایران و نقش شاپور بختیار، تیمسار اویسی و خاندان پهلوی را مهم ارزیابی کرد، همچنین صدام و رژیم بعث از قبل انقلاب با ایرانیها و شیعیان مشکل داشتند که نمونه بارز آن دایی صدام به عنوان پدر معنوی او بود که اعتقاد داشت باید ایرانیان نابود شوند و صدام هم راه او را برای از بین بردن ایرانیها دنبال میکرد.