انتشار نامه ای مشترک از سوی برخی مقامات سابق سازمان سیا، شماری از روشنفکران آمریکایی و برخی عناصر ضدانقلاب مقیم خارج همچنان محل بحث و سؤال رسانه ای قرار دارد.
روزنامه فایننشال تایمز اخیرا نامه ای منتشر کرد که در پای آن امضای کسانی چون کدیور، حقیقت جو، تریتا پارسی، رامین جهانبگلو و مهرزاد بروجردی در کنار اسامی پل پیلار (رئیس اسبق بخش خاورمیانه در سازمان سیا) و جان لیمبرت (از جاسوسان سفارت آمریکا در تهران) و نیز آمریکاییان مخالف جمهوری اسلامی چون شائول بخاش، یرواند آبراهامیان و گری سیک دیده می شد. در این نامه از مقامات آمریکایی خواسته شده بود از جنبش سبز حمایت کنند و گروهک تروریستی منافقین را از فهرست سازمان های تروریستی خارج نکنند.
هرچند نفس امضای مشترک برخی شبه اصلاح طلبان در کنار برخی مقامات اطلاعاتی و امنیتی و سابق آمریکا محل سؤال رسانه ها- حتی در میان اپوزیسیون- قرار گرفت اما مسئله دیگر در این میان این بود که در واقع این طیف شبه اصلاح طلب ضمن ارتباطات وثیق با عناصر اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا، به وزارت خارجه و سرویس جاسوسی این کشور پیغام می دهند که به جای امید بستن به گروهک منافقین، روی این طیف متظاهر به اصلاح طلبی برای براندازی جمهوری اسلامی حساب و سرمایه گذاری کنند!! این پیغام پس از آن ارسال شده که دلالان سازمان منافقین در آمریکا تحرکاتی را در کنار برخی ریخت و پاش ها و رشوه های مالی آغاز کردند تا چنین القا کنند که هنوز حیات سیاسی در ایران دارند و اپوزیسیونی موثر و قابل توجه(!!) محسوب می شوند. همین امر ظاهرا باعث شده طیف شبه اصلاح طلب برای کنار زدن رقیب مرده در معارضه با جمهوری اسلامی، به میدان بیایند.
شاید از همین زاویه نگاه هم بود که حمید دباشی از عناصر اپوزیسیون مقیم خارج می گوید درخواست از دولت آمریکا و انتشار چنین اعلامیه ای می تواند به ضرر جنبش سبز تمام شود.
به گزارش «خودنویس» دباشی که از امضای این اعلامیه خودداری کرده برخلاف امضاکنندگان می گوید که درخواست از دولت آمریکا و انتشار چنین اعلامیه ای نمی تواند به نفع جنبش سبز تمام شود.
وی می گوید حاضر به امضای این اعلامیه نبوده است. دباشی گفت که به تریتا پارسی گفته است با وجود اختلاف کامل با نظر سازمان مجاهدین خلق، اعتقادی به اعلامیه دادن و درخواست از دولت آمریکا و دیگر دولت های بزرگ برای چنین کاری ندارد. دباشی معتقد است چنین اعلامیه ای که مدعی دفاع از جنبش سبز است، به خاطر رو آوردن به دولتی مثل دولت آمریکا به ضرر جنبش سبز خواهد بود.
روزنت نیزدر گزارشی به مقاله چندی پیش کدیور و احمد صدری اشاره کرد که نوشته بودند:«سازمان مجاهدین دارای هیچ پایه سیاسی در داخل ایران نیست و از هیچ گونه حمایت واقعی از سوی ایرانی های کوچه و خیابان برخوردار نیست زیرا سالهای طولانی در عراق و تحت حمایت صدام حسین بوده است. این گروه، اعتبار خود را که شاید در زمان مخالفتش با حکومت شاه در داخل ایران داشته، زمانی از دست داد که نیروهایش تا پایان جنگ ایران و عراق در سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸ به جانبداری از عراق جنگیدند. در نتیجه، سیاستگذاران آمریکا بایسته است که با توجه به دامنه محبوبیت سازمان مجاهدین خلق در داخل ایران، درباره لاف های دلالان سیاسی این گروه بدگمان باشند.»
البته درباره بدنامی و بی پایگاهی گروهک منافقین در میان ملت ایران هیچ تردیدی وجود ندارد اما نکته ای که روزنت و کدیور عمدا مسکوت گذاشته اند این است که این طیف هم دقیقا مانند منافقین دست به دامن مزدوری رژیم آمریکا شده و در واقع از یک دشمن مسلم و تاریخی ملت ایران می خواهند مزدور دیگری را دور بیندازد تا این جماعت شبه اصلاح طلب بتوانند جای آن قبلی ها مزدوری و بیگاری بکنند.
کدیور هم اکنون سایت نیمه تعطیل «جرس» را در سایه نشینی مهاجرانی اداره می کند و عملا تنها عضو «اتاق فکر کذایی جنبش سبز» در خارج- مطلب ادعایی کدیور و مهاجرانی و سروش و گنجی و بازرگان- محسوب می شود. او از مرتبطین باند مهدی هاشمی و از به اصطلاح تئوریسین های اصلاح طلبی سکولار به شمار می رود و پیش از این بارها مبالغ کلانی را از نهادهای آمریکایی دریافت کرده است.
زیرآب زنی عجیب اصلاح طلبان فراری در آمریکا
انتشار نامه ای مشترک از سوی برخی مقامات سابق سازمان سیا، شماری از روشنفکران آمریکایی و برخی عناصر ضدانقلاب مقیم خارج همچنان محل بحث و سؤال رسانه ای قرار دارد. روزنامه فایننشال تایمز اخیرا نامه ای منتشر کرد که در پای آن امضای کسانی چون کدیور، حقیقت جو، تریتا پارسی، رامین جهانبگلو و مهرزاد بروجردی […]