«اپوزیسیون ایرانی؟ کدام اپوزیسیون؟ اپوزیسیونی وجود ندارد». پایگاه اپوزیسیونی ایران گلوبال درباره پرسش آمیخته به تحلیل فوق نوشت: سرنوشت اپوزیسیون بی شک آمیخته به تصاویر ابهام و هراس است. آنچه به نام اپوزیسیون چه وجوه حقیقی و چه مجازی آن تظاهر دارد، مجموعه ای از نیروها را شکل می دهد که پذیرای دموکراسی نیستند و سی و چند سال است که خود در بستر پیشابلوغ سیاسی اسیر شده اند و وعده های سرانجام ناپذیر را تکرار می کنند. اپوزیسیون رژیم، درونی از هم گسیخته دارد.
در ادامه این تحلیل تصریح شده است این اپوزیسیون نه ملی است و نه در اندیشه همایش همدلی هاست، تنها می خواهد بماند. اگر بر قوای درون و ملی گرایی و یا هر زبان اندیشه همسوی دیگر در گفتار پا می فشارد، یا در اوهام است و یا دروغ می گوید چشم و دستش به سوی بارگاه جهانی است که این روزها فصل یخبندان ناموس سیاسی را رنگ نموده و قلندرانه به تاراج نفت در کشورهای عربی، نام رهایی اهدا می کند. این اپوزیسیون هرگز به سازماندهی درون گسیخته خود نمی اندیشد و پای مصممی در چنین میدانی نمی نهد. برزخی است که سی و اندی سال گریبان ما را گرفته و خود مانعی جدی در گذار از نظام اسلامی گردیده است. آیا قرار است سرنوشت سیاسی ما با این برزخ و ماندگاری بختک وارش رقم زده شود؟ بی شک نمی توان بدین فرآیند باور آورد.
کدام اپوزیسیون؟ اپوزیسیونی وجود ندارد؟
«اپوزیسیون ایرانی؟ کدام اپوزیسیون؟ اپوزیسیونی وجود ندارد». پایگاه اپوزیسیونی ایران گلوبال درباره پرسش آمیخته به تحلیل فوق نوشت: سرنوشت اپوزیسیون بی شک آمیخته به تصاویر ابهام و هراس است. آنچه به نام اپوزیسیون چه وجوه حقیقی و چه مجازی آن تظاهر دارد، مجموعه ای از نیروها را شکل می دهد که پذیرای دموکراسی نیستند و […]