گیس و گیس کشی پریوش و سیاوش!

یکی از عناصر فراری متهم به همکاری با وزارت اطلاعات، ناصر زرافشان را نفوذی معرفی کرد.
امیرعباس فخرآور مدتی است که به خاطر بازگشت توام با رضایت برادرش به ایران و مصاحبه با سیمای جمهوری اسلامی درباره مسائل پشت پرده اپوزیسیون زیر علامت سؤال گروههای ضدانقلاب قرار گرفته است. اما او می گوید پاپوش دوختن برای وی از زمان دردسرسازی فردی به نام ناصر زرافشان در زندان علیه وی آغاز شده است. وی در این باره نوشت: دستگاه اطلاعاتی ایران به طور ویژه از برخی افراد نفوذی بهره برده است. پروژه تخریب کانون نویسندگان با استفاده از زرافشان و تخریب جنبش دانشجویی با کمک دفتر تحکیم و احمد باطبی در نقش خبرچین صورت گرفت. به من می گویند از نام زنانه استفاده می کردم. من پس از تیرماه ۷۸، تصمیم گرفتم از اسم مستعار سیاوش برای مصاحبه با رسانه های خارجی استفاده کنم. وقتی انجمن قلم روز نویسنده زندانی را در سال ۲۰۰۴ به نام من ثبت کرد، ناصر زرافشان مثل مرغ سربریده بالا و پایین می پرید و نامه نوشت تا نام مرا از این روز حذف کنند، نیک آهنگ کوثر هم همین طور. زرافشان حتی دست به حیله ای کثیف زد و در بین رفقایش در زندان با استفاده از اسم پریوش به جای سیاوش (اسم مستعار من) تلاش می کرد عقده هایش را علیه من خالی کند.
فخرآور برای اثبات مزدوری خود می نویسد: ویزای آمریکای من در همان پاسپورت خورده است و مطمئنا به دور از چشم تیزبین سازمانهای امنیتی آمریکا نبوده است. لازم است یادآوری کنم که اینجانب با دعوتنامه رئیس انستیتوی امریکن اینترپرایز که اصلی ترین انستیتوی تشکیل دهنده دولت وقت ایالات متحده آمریکا بود برای سخنرانی در سنای آمریکا به واشنگتن آمدم و تمام امور صدور ویزای من حتی یک هفته نیز طول نکشید. معاون وزیر دفاع آمریکا [ریچارد پرل] شخصا به استقبالم آمد. همان زمان باطبی سر دخترخانم وکیلی به نام لیلی مظاهری را کلاه گذاشت تا برایش راه ورود به آمریکا را هموار کند و وقتی پا به آمریکا گذاشت با کمک همکار و رفیق کلاهبردارش مهدی سنجری باف (کیانوش)، این دختر بیچاره را ناجوانمردانه به دادگاه کشاندند با این ادعا که دختر بیچاره دزد است و پولهایشان را ربوده است.
فخرآور در نوشته خود، از زرافشان به عنوان یک توده ای تواب یاد کرد، حال آن که وی قبل از انقلاب در زندان با ساواک زد و بند و همکاری داشت.