سیامک رهپیک عضو حقوقدان شورای نگهبان به مناسبت سالگرد تاسیس شورای نگهبان،گفتگویی با پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان انجام داده که مشروح آن از نظرتان می گذرد.
در ابتدا مختصری از زندگینامه خود را بیان کنید، اینکه در کجا به دنیا آمدهاید و چندسالتان است؟
بنده در سال ۱۳۴۲ در محله عباسی، یکی از محلات جنوبی تهران، بهدنیا آمدم و به اصطلاح بچه جنوب تهران هستم. مرحوم پدرم در مراکز صنعتی مشغول به کار بود.
دوران ابتدایی را در دبستان مرحوم ثقهالاسلامی در محله ۳۰متری جی، دوران راهنمایی را در مدرسه فیضه در حوالی خیابان آذربایجان گذراندم. دوران دبیرستان را هم به مدرسه دکتر هشترودی در میدان فلسطین فعلی رفتم و ریاضی و فیزیک خواندم و معدل دیپلمم حدود ۱۹ بود.
۱۴-۱۵ سالم بود که انقلاب پیروز شد. در مدرسه راهنمایی که درس می خواندم یک معلم انقلابی، ما را از ۱۲-۱۳ سالگی با انقلاب و حضرت امام(ره) آشنا کرد. البته از کودکی هم یادم هست که مرحوم پدرم، در منزلمان بحثهای انقلابی میکرد و کتاب و اطلاعیههایی را به منزل میآورد. از سال ۵۶ که حدودا ۱۴ سالم بود، در جریان انقلاب بودیم و با بعضی از دوستان اطلاعیههای امام(ره) را تهیه و بر روی دیوارها نصب میکردیم تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
بعد از انقلاب، وقتی دیپلم گرفتم، به «جهاد سازندگی» رفتم و یک دورهای به مناطق محروم از جمله بشاگرد، هرمزگان و… رفتم. محرومیت آن مناطقخیلی زیاد بود. دیدن آن مناطق محروم برایم تجربه جدید و در عین حال، بسیار تلخ بود. البته الان آن مناطق خیلی آباد شده است.
تحصیلات دانشگاهی را چه سالی و در کجا ادامه دادید؟
بعد از سفر به مناطق محروم، به تهران برگشتم و کارهای مربوط به اشتغال و ادامه تحصیل را پیگیری کردم. سال ۶۱ در دانشگاه قبول شدم. البته آن زمان بهدلیل انقلاب فرهنگی، دانشگاهها تعطیل بود. گرچه رشته دیپلمم، ریاضی بود ولی بهدلیل شرایط انقلابی و اجتماعی آن روز، به رشتههای علوم انسانی گرایش پیدا کردم. چون ما دنبال بحثهای عمومی و کلان بودیم و فکر میکردیم که یک مهندس، در بحثهایش جزئینگر است، بنابر این رفتیم سراغ رشتههای علوم انسانی.
بعد از انقلاب فرهنگی، اولین دانشگاههایی که راهاندازی شد، یکی دانشگاه امام صادق(ع) بود و دیگری دانشگاه علوم قضایی که مرحوم شهید آیتا… بهشتی آن را راهاندازی کرد. من هم به این دانشگاه رفتم و اگرچه اوایل با مباحث حقوقی، زیاد آشنا نبودم، ولی کمکم به این مباحث علاقمند شدم. در این ایام با سپاه پاسداران نیز در زمینه حقوقی همکاری میکردم. و مدتی نیز در جبهههای دفاع مقدس حضور داشتم.
دوره کارشناسی را در دانشگاه علوم قضایی گذراندم و بعد از آن در دانشگاه تربیت مدرس، دوره کارشناسی ارشد را طی کردم و دوره دکترا هم در همان دانشگاه در رشته حقوق خصوصی قبول شدم و در سال ۷۴ از دانشگاه تربیت مدرس دکترایم را گرفتم. موضوع پایاننامهام نیز نظریه «جهت» در تعهدات و قراردادها بود که بعدها هم بهصورت کتاب چاپ شد. البته در کنار درسهای دانشگاهی، دروس حوزوی را هم طی چندسال نزد اساتید مختلف فراگرفتم.
از چه سالی تدریس را آغاز کردید و تدریس شما در دانشگاه ها، بیشتر مباحث حقوقی است یا مباحث راهبردی و امنیتملی؟
بعد از اخذ کارشناسی ارشد، تدریس در دانشگاه را آغاز کردم. بعد از آن نیز عضو هیاتعلمی دانشگاه علوم قضایی شدم و هماکنون نیز با رتبه علمی دانشیاری در همان دانشگاه مشغول هستم و به حول و قوه الهی در مسیر کسب رتبه استاد تمامی هستم.
از یک سال و چندماه پیش با حکم رئیس محترم قوه قضائیه، مسئولیت دانشگاه علوم قضایی را عهدهدار شدهام. پیش از آن، معاونت پژوهشی دانشگاه را برعهده داشتم. قبل از آن نیز حدود حدود ۱۲ سال مسئولیت «پژوهشکده مطالعات راهبردی» را برعهده داشتم. این پژوهشکده در سال ۷۶ تأسیس شد که بنده نیز جزو بانیان آن بودم.
تدریس بنده در دانشگاه، بیشتر در حوزه مطالعات حقوقی است، اما بهدلیل راهاندازی پژوهشکده مذکور، بخشی از دغدغههای مطالعاتی و کارهای علمی ما به این مباحث معطوف شد. لذا چند کتاب و مقاله در زمینه مسائل راهبردی و امنیتملی نیز دارم که البته به تبع آن، نوع کارهای مشورتی و اجرایی بنده هم بین این دو بخش تقسیم شد. یعنی یک بخش کارهای علمی، مطالعاتی و مشورتی ما به مباحث حقوقی اختصاص یافت و بخش دیگر هم به مسائل راهبردی و امنیتملی.
البته از یک سال و نیم گذشته که بهعنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان انتخاب شدم، به کارهای مربوط به شورای نگهبان مشغول شدهام. از همان موقع از ریاست دانشگاه استعفا کردم و با نظر هیأت امناء فعلا بهعنوان سرپرست در دانشگاه هستم تا تکلیف آن روشن شود.
آیا غیر از فعالیتهای علمی و دانشگاهی، مسئولیت اجرایی هم داشته اید؟
کار اجرایی یک معنای عام دارد. بنده معمولاً کار اجرایی-علمی بر عهده داشتم. چند دوره رئیس هیأت رسیدگی به تخلفات اعضای علمی در وزارت علوم بودم. یا مسئولیت کمیتهها و کمیسیونهای گوناگون را داشته یا مسئولیتهایی مثل ریاست دانشگاه یا پژوهشکده و… داشتم امّا کار اجرایی صرف و غیر علمی، خیر، از این مسئولیتها نداشتم. چون اصولا علاقهای به کارهای اجرایی صرف نداشتم و بیشتر، محیطهای علمی را میپسندیدم و اگر قرار بود کارهای اجرایی هم بکنم، در این محیطها بود.
نحوه ورود شما به شورای نگهبان چگونه بود؟
بنده از سالها پیش از طریق مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان با این شورا همکاری داشتم. از سوی دیگر بنده کارهای میانرشتهای نیز انجام داده بودم و مثلا در حوزه حقوق اساسی هم کار کرده بودم، یعنی هم ارتباط قانون اساسی با مسائل راهبردی و هم در حوزه خاص حقوقی، که بعضی از آنها هم در قالب مقاله و کتاب چاپ شده است. منتها هیچ یک از اینها مقدمه جدی برای ورود به شورای نگهبان نبود. یکی دو روز قبل از اینکه اعضاء شورای نگهبان انتخاب بشوند، از دفتر رئیس محترم قوه قضائیه با بنده تماس گرفتند و گفتند که میخواهیم شما را بهعنوان حقوقدان شورای نگهبان به مجلس معرفی کنیم. این درحالی بود که آن زمان تازه چندماهی بود که از طرف رئیس محترم قوه قضائیه، حکم ریاست دانشکده علوم قضایی را گرفته بودم. گفته شد خلاصه سوابقی ارسال شود و ما هم آن را برای مجلس فرستادیم. خود بنده اصلا در مجلس رایزنی نکردم، البته بعضی از دوستان که با فضای مجلس آشنا بودند، جهت معرفی بنده کارهایی را انجام دادند. صبح روز رأیگیری به مجلس رفتیم و بعد هم رأیگیری شد و با ۱۱۴ رأی مثبت انتخاب شدم.
بهنظر شما قوه قضائیه وقتی میخواهد افرادی را برای عضویت در شورای نگهبان به مجلس معرفی کند، آیا به تنوع گرایشها و تخصصهای آنان هم توجه میکند؟
آنچه از نتیجه برخی از دورههای گذشته در این زمینه به چشم میآید، این است که بهنظر نمیرسد اینچنین بوده باشد. شاید علت این مسئله هم همان محدودیتهایی است که دارند. البته ممکن است در برخی از دورهها این شرایط رعایت شده باشد.
با توجه به تجربه یکساله شما در این زمینه، فکر میکنید که چه گرایشهای حقوقیای بیشتر برای عضویت در شورای نگهبان، مفید و موثر خواهد بود؟
گرایشهای مختلفی در اینجا کاربرد دارد. چون طرحها و لوایحی که به شورای نگهبان میآید، برخی مرتبط با حقوق خصوصی است و برخی با حقوق جزا یا با حقوق بین الملل ارتباط دارد. موضوعات مطرح شده در شورا خیلی متنوع است چراکه قوانین به همه گرایشها ارتباط دارند. ولی بهنظر بنده سطح شورای نگهبان یک سطح ویژهای است و کسانی که وارد شورا میشوند، علاوهبر گرایشهای تخصصی حقوقی، باید بهاصطلاح، اصولِ استنباط را خوب بدانند تا بتوانند بین قوانین مختلف، جمع کنند و از آنها برداشت نمایند و نسبتِ آنها را مشخص کنند. بحثهایی که در شورای نگهبان مطرح میشوند، حاوی بحثهای جدی در مسائل استنباطی است. درکل، بهنظر بنده لازم است که از همه رشتههای حقوق در شورای نگهبان حضور داشته باشند.
بهنظر شما عضویت در شورای نگهبان چه تفاوت ماهوی با سایر مسئولیتها دارد؟
اولاً نوع احساس مسئولیت در اینجا فرق میکند. مسئولیت در دانشگاهها و محیطهای دیگر، بهنوعی بخشی است اما مسئولیت در شورای نگهبان، واقعا بخشی نیست. فراگیری مسئولیت شورای نگهبان بهگونهای است که انسان احساس میکند یک قانونی که رأی ما در آن تاثیر دارد، میتواند وضعیت بسیاری از افراد را در کشور تحتتأثیر قرار بدهد. بنابر این احساس مسئولیت در اینجا تفاوت زیادی با مسئولیتهای دیگر دارد.
ثانیاً قالب موضوعات مطرح شده در شورای نگهبان، مباحث جدیای است که با کار اجرایی تفاوت دارد. یعنی مباحثِ کاملا علمی و فنیِ حقوقی و فقهی در اینجا مطرح میشود و از جهاتی شبیه به فعالیت یک مرکز علمی است و با کارهای اجرایی که تصمیمگیری در موضوعات جاری است تفاوت دارد.
برخی مدعی هستند که بعضی افراد حاضر در شورای نگهبان، بهدلیل شخصیت حقیقی و حقوقیشان، تاثیرگذاری بیشتری در مباحث دارند، آیا بهنظر شما اینگونه است؟
اولاً اصل این تصور، صحیح نیست. اصلا چنین حالتی در شورای نگهبان وجود ندارد. دلیلش هم بحثهای خود شورا است. یعنی اگر قرار باشد مستندی از مباحث شورا تهیه شود، بهخوبی میتوان دید که در یک موضوعی که بحث میشود، یک تعدادی از آقایان با همدیگر یک نظری دارند، ولی بحث بعدی که مطرح میشود، نظرشان، مخالفِ یکدیگر است. یعنی هیچ توافق قبلی وجود ندارد. حتی حضرت آیتا… جنتی، دبیر محترم شورا هم با وجود آنکه واقعا شخصیتی محترم، علمی و باسابقه در شورا هستند، ولی انصافا در این مدت که ما در شورا بوده ایم، خود ایشان در مباحث، اظهارنظر میکنند و توضیح میدهند، ولی هیچ کجا من ندیده ام که ایشان تحمیلِ نظر داشته باشند. یعنی هم خود ایشان توجه دارند که چنین نشود و هم فضا اصلاً طوری نیست که اینگونه بشود. در مواردی اتفاق افتاده که ایشان یک نظری داشتند و اعلام هم کردند ولی وقتی رأی نیاورد، خیلی راحت از آن عبور کردند.
بنابراین در شورای نگهبان، واقعا افراد مستقل هستند و هر کسی برای خود نظر میدهد و من در این مدت احساس کردم که هیچ کس از آقایان ملاحظه ویژهای در اینمورد نمیکند.
یک راه برای رفع شبهه این است که اگر مصلحت بود، از برخی از جلسات تصویربرداری بشود یا اینکه مباحث مطرح شده در جلسات را مکتوب کنند. مکتوب کردن مباحث شورا این فایده را نیز دارد که کسانی که کار علمی میکنند، وقتی ببینند درباره طرحی در شورای نگهبان، چند نظر مطرح میشود و برروی آن بحث و نهایتا رایگیری میشود، توجه بیشتری به نظرات خواهند داشت.
مباحث مطرح شده در شورای نگهبان تا چه اندازه میتواند مورد توجه مجامع علمی قرار بگیرد؟
در حوزه علمی، مانند در حقوق اساسی و رشتههای مرتبط، واقعا به نظرات شورای نگهبان نیاز داریم. نظرات شورای نگهبان دارای اهمیت بالایی است. زیرا؛ اولاً رسمی است، ثانیاً تعدادی از شخصیتهای برجسته علمیِ فقهی و حقوقی آنجا هستند و بحثهای جدیِ علمی و کاربردی مطرح میکنند. مباحث مطرح شده در شورا، صرفا یک نظر مطرح شده در دانشگاه و… نیست، بلکه موضوعی است که با نظم و مصلحت، مردم و دولت ارتباط دارد و اینها بحثهای خیلی مهمی است.
مصوبات مجلس یا نامههای دیوان عدالت اداری، چند روز قبل از جلسه به دست شما میرسد؟ آیا فرصت کافی برای دقتنظر و آمادگی قبل از جلسه برای شما فراهم میشود؟
بعضی از قوانین، مفصل است و بررسی آنها کار یکی دو جلسه نیست. در این موارد ممکن است حتی بهدلیل محدودیت فرصت قانونی شورای نگهبان برای بررسی مصوبات، پیش از تصویب نهایی در مجلس، آنها را بهصورت غیررسمی به شورای نگهبان بدهند و اعضای شورا بررسی خودشان را انجام بدهند و سپس در آن مهلت قانونی اعلام نظر رسمی بکنند. در مواردی از این قبیل مانند قانون مجازات اسلامی و مشابه اینها، کار بررسی ماهها طول میکشد.
بعضی از موارد که بیشتر نیز همینگونه است، در طول هفته بهدست اعضاء میرسد. بهطور معمول، دستور جلسات، دو سه روز قبل از جلسه بهدست اعضاء میرسد. علاوهبر این پیش از جلسه، نظرات فقهی یا حقوقیای که از مجمع مشورتی فقهی و مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان ارسال میشود نیز در اختیار آقایان اعضاء قرار میگیرد.
مجامع مشورتی فقهی و حقوقی چقدر در کار کارشناسی شورای نگهبان بر روی مصوبات مؤثر هستند؟
حداقل فایده این کار آن است که در مجمعهای مشورتی، به نکاتی که میتوان به آنها توجه کرد اشاره میشود. در مجمع مشورتی نظراتی هم داده میشود که ممکن است مورد پذیرش قرار نگیرد. بهطور کلی کارکرد این مجمعهای مشورتی این است که اولا در یک فرصت مناسبی یک تعدادی کارشناس دورهم جمع میشوند و موضوعات قابل توجه را مشخص میکنند. ثانیا در آن موضوعات هم یک اظهارنظری میکنند. اگرچه رسم شورا این نیست که نظر مجمع مشورتی را بهعنوان یک نظر پایه مطرح کند تا روی آن بحث شود، بلکه بهصورت یک نظر مشورتی به آن نگاه میشود. ممکن است برخی از نظرات هم در جلسات شورا خوانده شده است، اما شأن آن، همان نظر مشورتی است.
بهنظر شما مصلحتاندیشی چه جایگاهی در آراء شورای نگهبان دارد؟ آیا واقعا شورای نگهبان میتواند در نظراتش مصلحتاندیشی کند یا خیر؟ یک جملهای منتسب به حضرت امام(ه) است که ایشان خطاب به اعضاء شورای نگهبان میفرمایند در اعلام نظرات خود مصلحت را هم درنظر داشته باشند.
اگر مقصود حضرت امام(ره) مفهوم مصلحت به معنای مصلحت نظام فعلی بوده، ممکن است شأن نزول این جمله برای قبل از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد و بعد از تشکیل این مجمع، تشخیص مصلحت برعهده این نهاد است. در قانون اساسی برای بررسی مصوبات مجلس از سوی شورای نگهبان، به مصلحتی که بهصورت موقت، اصول اولیه را تحتتأثیر قرار بدهد، اشاره نشده است. معیارهایی که در قانون اساسی برای بررسی مصوبات از سوی شورای نگهبان آمده است، «شرع مقدس» و «قانون اساسی» است. بنابر این علیالقاعده شورای نگهبان در تطبیق مصوبات، به عدم مغایرت قوانین با احکام شرع و قانون اساسی توجه میکند. اگر بحث مصلحت نظام مطرح بشود، شورای نگهبان وارد بحث نمیشود و آن را به رویهای که در قانون اساسی پیشبینی شده است واگذار میکند. به اینصورت که اگر مجلس به دلیل مصلحت روی مصوبهای که شورای نگهبان آن را مغایر با شرع یا قانون اساسی شناخته است، اصرار کند، تشخیص این مصلحت، به مجمع تشخیص مصلحت، واگذار شده است. برای درنظر گرفتن مصلحت بهمعنای مصلحت کلی نظام در محدوده قانونگذاری، یک مرجعی در قانون اساسی پیشبینی شده است.
البته طبیعتا در بررسی موضوعات، مصلحت نوعی بهطور کلی مورد توجه است که این مصلحت غیر از آن مصلحتی است که در قانون اساسی بهمعنای مصلحت نظام به صورت موردی آمده و معارض با اصول اولیه است. چون در درجه اول، فرض بر این است که مصالح نظام از طریق همین اصول قانون اساسی تامین میشود. بنابراین، یک قانون نباید تفکیک قوا را بههم بزند، چون قانون اساسی مصلحت را در تفکیک قوا دیده است، در واقع بهنوعی تامین مصالح نظام است. اما درجایی که این مصالح موردی، با اصول اولیه معارض میشود، در آنجا طبق نص قانون اساسی، شورای نگهبان وارد نمیشود.
البته در تطبیق مصوبات با شرع، احکام شرع عناوین متعددی مانند اولیه، ثانویه، حکمِ حکومتی، و… دارند که از یکدیگر تفکیک میشوند. ممکن است بعضی از عناوین ثانویه را خود فقهای محترم شورای نگهبان اعمال کنند. منتها آنجایی که بحث مصلحت نظام مطرح میشود، خارج از این موضوع است.
درخصوص آنهایی که ادعا میکنند شورای نگهبان در برخی موارد، جناحی عمل میکند، چه پاسخی دارید؟
ببینید ممکن است شورای نگهبان یک نظری را بدهد که این نظر با نظر یک جناح سیاسی منطبق باشد و بعد گفته شود که شورای نگهبان جناحی عمل کرده است. ولی واقعیت این است که اصلا فضای عمومی شورای نگهبان فضای جناحی نیست و در مورد افرادی که در آنجا حضور دارند، بهدلیل استقلال رأیای که دارند نمیتوان تفسیر جناحی از رأی آنان کرد. اینکه علائق شخصی افراد چیست بحث دیگری است اما در فضای عمومی شورای نگهبان اصولا امکان بروز نظرات جناحی وجود ندارد. زیرا نوع کار در شورای نگهبان سطح اعضای محترم فراتر آن است که بخواهند بحث جناحی داشته باشند.
بهنظر شما اعضای شورای نگهبان در موضعگیریهای خود چه ملاحظاتی را باید داشته باشند؟
به نظر بنده اعضای شورای نگهبان باید ملاحظات متعددی را در این زمینه داشته باشند. بهطوری که برآیند مجموعه این ملاحظات این باشد که شورای نگهبان یک نهاد عالی با جایگاهی رفیع است. علاوهبر آن، کار شورای نگهبان کاملا فنی و تخصصی است و در آخر اینکه شورای نگهبان استقلال دارد. یعنی نوع رفتار اعضای محترم شورای نگهبان و کل مجموعه چنین برآیندی داشته باشد تا وقتی یک ناظر بیرونی به آن نگاه میکند، احساس کند که اولا شورای نگهبان همانگونه که در قانون اساسی آمده است، جایگاه والایی دارد، ثانیا استقلال دارد، یعنی تحت تأثیر قرار نمیگیرد، بلکه نظرات شورا نهادهای دیگر را تحت تأثیر قرار میدهد و ثالثا استحکام رأی دارد، یعنی کارش بسیار تخصصی و فنی است و با یک اظهارنظر معمولی فرق میکند.
رابطه فقها و حقوقدانان در شورای نگهبان چگونه است؟
بین فقها و حقوقدانان شورای نگهبان یک رابطه رسمی وجود دارد که تابع قانون است. مثلا طبق قانون، آنجایی که بحث فقهی و شرعی مطرح میشود، نظر رسمی مربوط به فقهاست و آنجایی که بحث قانون اساسی مطرح میشود، همه نظر میدهند. اگرچه ممکن است حقوقدانان هم بعضا نظری، توضیحی در زمینه موضوعات فقهی بدهند. اما بهطور کلی بحثهای شورای نگهبان مشابه بحثهای طلبگی در فضایی علمی است. بعضی از اوقات ممکن است بحثهای میان فقها و حقوقدانان خیلی تند بشود، ولی مثل فضای طلبگی بلافاصله پس از پایان بحث، فضا کاملا عادی میشود. فقهای محترم، واقعا از لحاظ علمی، شخصیتی و اخلاقی برجسته می باشند و رابطه بین اعضاء هم واقعا رابطه خوبی است.
در این مدتی که با حضرت آیتا… جنتی کار کردهاید، ایشان را چگونه دیده اید؟
ایشان ویژگیهای خیلی برجستهای دارند. اولا ایشان یک فقیهاند و مراتب علمیای را که باید برای رسیدن به این صلاحیت طی کرد گذراندهاند و سوابق طولانی در این زمینه دارند. از نظر اخلاقی رفتار ایشان واقعا نمونه است، خصوصا نوع رفتارشان با دیگران و احترامی که به دیگران میگذارند. ایشان علیرغم سن زیادشان و سنگینی کارهای محوله، خیلی پشتکار دارند و پرتلاش هستند. شاید ایشان از جمله معدود افراد میباشند که در همه جلسات شورا اعم از اصلی و فرعی شرکت میکنند. در مواردی خود بنده هنگام غروب خواسته ام خدمت ایشان برسم و ایشان تا غروب در محل کار تشریف داشتند.
یک ویژگی دیگر ایشان این است که به حرفهای دیگران خوب گوش میدهند. هم در مذاکرات شورا و هم در خارج از جلسات شورا که کسی با ایشان کاری دارد دقتشان در امور هم خیلی زیاد است. گاهی وقتها مسئلهای در شورا مطرح میشود و دوستان اظهارنظر میکنند، ایشان خیلی با دقت، برخی از نکاتی که مطرح شده را استخراج میکنند و آنها را تذکر میدهند. یکی دیگر از ویژگیهای ایشان این است که حساسیت ویژهای به اسلام و مسائل کشور و مصالح انقلاب دارند و به این مسائل اهتمام جدی دارند. علاوهبر اینها، ایشان از جهتی منبع اطلاعاتی شورا هم می باشند. یعنی رویهها و کارهایی که انجام شده، تفسیرهایی که صورت گرفته و نظراتی که از ابتدای شورا داده شده و… را حفظ هستند که این خود یک امتیاز ویژهای است.
در موضوع اطلاعرسانی شورای نگهبان نسبت به معرفی بیشتر جایگاه این شورا در افکارعمومی چه پیشنهاداتی دارید؟
نظر شخصی من این است که شورای نگهبان میتواند و باید بیش از این، خودش را معرفی کند. اما در باب اینکه چگونه باید معرفی شود، دو سه مورد را باید پیگیری کرد. یکی معرفی فنی و علمی شورای نگهبان است. یعنی مرکز تحقیقات، خود شورای نگهبان و هر قسمتی که میخواهد این کار را بکند، بایستی که بهصورت جدی، مستمر و فراگیر اعلام کند و نشان بدهد که نظرات شورا دارای استحکام است. این مباحث باید برای مجامع علمی به بهترین شکل و قالب بازگو شود، البته هر سازمانی در انتشار مباحث درونی خود ملاحظاتی دارد که باید درنظر گرفته شود. در بعضی از کشورها آراء دادگاهها و مراجع رسمی را به شکلهای گوناگونی در دسترس علاقمندان قرار میدهند. پس چون شأن شورای نگهبان یک شأن علمی، فنی و تخصصی است، یک بخشی از معرفی شورای نگهبان باید این موارد باشد که خود این موضوع اگر خیلی جدی و خوب مطرح شود، کمک میکند به بقیه بخشها و برخی تصورات نادرستی را که ممکن است در مورد شورا وجود داشته باشد، از بین میبرد.
یکی دیگر از مباحثی که باید در معرفی شورای نگهبان پیگیری شود، شاخه عمومیتر شورا است. یعنی همان چیزی که در نهایت نشان میدهد شورای نگهبان چه موقعیتی دارد، چه شأن و جایگاهی دارد. روابطعمومی باید تلاش کند همان شأنی که شورای نگهبان دارد در افکارعمومی شکل بگیرد.
از اینکه عضو شورای نگهبان هستید چه احساسی دارید؟
از این جهت که خداوند توفیقی به بنده داد تا در مجامع علمی و بعد از آن در شورای نگهبان فعالیت و خدمت بکنم، احساس خوبی دارم و خداوند را شاکرم. از جهت دیگر مسئولیت سنگینی بر دوش من گذاشته شده که نگران آن هستم خدای ناکرده قصور یا تقصیری از بنده سربزند.
از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید سپاسگذاریم.
من هم متشکرم و برای شما آرزوی موفقیت میکنم.