یکی از لوازم گفتمان سازی اصولگرایان در انتخابات ۹۰ شناسایی “غیریت ” یا “دگر ” گفتمانی است. بر اساس نظریه گفتمان تمامی تحولات سیاسی و اجتماعی محصول منازعات معنایی میان گفتمانهاست. آنچه از بررسی گزاره های زبان شناختی و فرازبان شناختی اصولگرایان در بستر تحولات تاریخی و اجتماعی و همچنین در سایه تحولات معنایی به دست می آید این است که اصولگرایان در تعریف غیریت خود به قدر مشترکی رسیده اند و آن دو گروه، “فتنهگران ۸۸ ” و “جریان انحرافی ” هستند.
فتنهگران ۸۸ کسانی هستند که در دو غائله ۱۳۷۸ و ۱۳۸۸ نقش کلیدی را داشتند و بر اساس یک برنامه ریزی سازماندهی شده پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) ضمن ارتباط با بیگانگان با بسیج منابع و امکاناتی که در اختیارشان بود زمینه را برای براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی مستعد نمودند.
گروه انحرافی نیز به جریان محدودی از افراد ذی نفوذ در پیکره دولت دهم گفته می شود که به واسطه فساد اقتصادی، اعتقادی، سیاسی و فرهنگی کژراهه انحراف را در پیش گرفتند. البته وزن این گروه با جریان فتنه اصلا قابل قیاس نیست و بیشتر یک مسئله فرعی است تا اصلی. لذا اصولگرایان ضمن اهتمام در غیریت سازی با این گروه حساب آنها را از دولت خدمتگزار جدا می کنند وعملکرد و صفات مثبت احمدی نژاد و دولت نهم و دهم مستظهر به پشتیبانی همه جانبه اصولگرایان است. در این دگر سازی با تاکید بر رهنمود ویژه رهبر معظم انقلاب مبنی بر “جذب حداکثری و دفع حداقلی ” اصولگرایان اصراری به “دگر انگاری ” سایر طیف هایی که در دایره موسع اصولگرایی جمع شده اند ندارند. در واقع به زعم اصولگرایان اثبات شی نفی ماعدا نمی کند و رویکردهای سلبی ضمن لطمه زدن به گفتمان اصولگرایی با رهنمود رهبر معظم انقلاب یعنی جذب حداکثری و دفع حداقلی منافات دارد.
در سیاست توسعه دایره خودی ها همیشه بهتر از تصفیه غیر خودی ها است. تصفیه نا خالصی ها هر چند ناگزیر هم باشد هزینه بر است. مضاف براینکه درجه خلوص خودیها یکسان و مساوی نیست. از حواریون نظام تا آنهایی که کمی متوسط تر هستند و حتی آنهایی که در برخی مقاطع مورد شماتت نظام قرار گفته اند جملگی خودی هستند. گسترش دایره خلصین، غیر خودی ها را تحت الشعاع قرار می دهد و موجب افزایش کیفیت و کمیت خلوص درجامعه می شود.
رهبر معظم انقلاب در این خصوص معتقدند: “بعضىها می گویند وحدت، بعضىها میگویند خلوص؛ شما چه میگوئید؟ من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح میکنید – که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهاى را که ناخالصى دارند، از دائره خارج کنیم – چیزى نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجورى حاصل نمیشود؛ ما به این، مأمور هم نیستیم. در صدر اسلام، خوب، با پیغمبر اکرم یک عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّبنکعب بود، عمار بود، کى بود، کى بود؛ اینها درجهى اول و خالصترینها بودند؛ عدهاى دیگر از اینها یک مقدارى متوسطتر بودند؛ یک عدهاى بودند که گاهى اوقات پیغمبر حتّى به اینها تشر هم میزد. اگر فرض کنید پیغمبر در همان جامعهى چند هزار نفرى – که کار خالصسازى خیلى آسانتر بود از یک جامعهى هفتاد میلیونى کشور ما – میخواست خالصسازى کند، چه کار میکرد؟ چى برایش میماند؟ آن که یک گناهى کرده، باید میرفت؛ آن که یک تشرى شنفته، باید میرفت؛ آن که در یک وقتى که نباید از پیغمبر اجازهى مرخصى بگیرد، اجازهى مرخصى گرفته، باید میرفت؛ آن که زکاتش را یک خرده دیر داده، باید میرفت؛ خوب، کسى نمی ماند. امروز هم همین جور است. اینجورى نیست که شما بیائید افراد ضعافالایمان را از دائره خارج کنید، به بهانهى اینکه میخواهیم خالص کنیم؛ نه، شما هرچه میتوانید، دائرهى خلّصین را توسعه بدهید؛ کارى کنید که افراد خالصى که میتوانند جامعه شما را خالص کنند، در جامعه بیشتر شوند؛ این خوب است. از خودتان شروع کنید؛ دور و بر خودتان، خانوادهى خودتان، دوستان خودتان، تشکل خودتان، بیرون از تشکل خودتان. هرچه می توانید، در حوزهى نفوذ تشکل خود، براى بالا آوردن میزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش کنید؛ که نتیجهى آن، خلوص روزافزون جامعهى شما خواهد شد. راه خالص کردن این است. ” (۳۱/۵/۱۳۸۹)
از سویی همان طور که معظم له به خوبی اشاره کردند اساسا دایره خودیها کمتر محل اختلاف است. به راحتی می توان روی افزایش خلوص سیاسی یک شخص یا جریان قسم خورد اما به سختی می شود درباره غیر خودی شدن همان شخص یا جریان شهادت داد. البته این به معنای غفلت از غیر خودی ها نیست چرا که در بسیاری از اوقات ورود آنها به جبهه خلصین لطمات خطرناکی را به نظام و مردم وارد کرده است.
اما مسئله امروز ما شاخص وحدت در بین خودیهاست. مبنای اتحاد سیاسی درکشور اصول است و معیار اصول افراد و اشخاص نیستند. اصول چیزی به جز مواریث مادی و معنوی حضرت امام خمینی(ره) که در وصیت نامه سیاسی- الهی ایشان برجسته شده و در رهنمودهای مقام معظم رهبری بارها و بارها بدان ها اشاره شده، نیستند.
مهدویت گرایی، عدالتخواهی، استکبارستیزی، آزاداندیشی، مبارزه با فساد و تبعیض، شایسته سالاری، گسترش فرهنگ نقادی، اعتماد و اتکا به هویت دینی و ملی، خود باوری،اعتقاد عمیق به مبانی و اصول فکری حضرت امام (ره) و مواضع رهبر معظم انقلاب بخش مهمی از ایستارها وارزشهای پذیرفته شده انقلاب اسلامی و مردم هستند. پاشنه آشیل مجموعه نیروهای معتقد به انقلاب اسلامی این است که این اختلاف نظرهای سطحی منجر به نقار و واگرایی های غیر قابل جبران تبدیل شود و دشمن از آن سوء استفاده نماید. براین اساس هر کسی که اصول را قبول دارد دردایره خودیها و خلصین قرار دارد وگسترش دایره خودیها مساوی با تنگ شدن مسیر تنفس غیر خودیها واپوزیسیون است.
دایره اصولگرایی و مسأله خالصسازی
یکی از لوازم گفتمان سازی اصولگرایان در انتخابات ۹۰ شناسایی “غیریت ” یا “دگر ” گفتمانی است. بر اساس نظریه گفتمان تمامی تحولات سیاسی و اجتماعی محصول منازعات معنایی میان گفتمانهاست. آنچه از بررسی گزاره های زبان شناختی و فرازبان شناختی اصولگرایان در بستر تحولات تاریخی و اجتماعی و همچنین در سایه تحولات معنایی به […]