حجتالاسلام و المسلمین سیدحسن خمینی که در جمع سفرا و نمایندگیها سیاسی ایران در خارج از کشور و وزیر امور خارجه و معاونانش در حرم امام (ره) سخنرانی میکرد، ضمن خیر مقدم به حضار افزود: این فرصتی که فراهم شده تا در خدمت وزیر دوستداشتنی و خدوم و موفق وزارت امور خارجه و همچنین سفرای ایران باشیم خوشحالیم.
وی یاد و خاطره شهدا امام و فرزندان امام را گرامی داشت و افزود: سالی که در آن قرار داریم سال استثنایی در طول چند دهه اخیر در جهان اسلام است و روزهای بسیار بزرگی درعین حال در پیش رو داریم.
نوه امام راحل (ره) با اشاره به برگزاری سمینار سفرا در تهران با عنوان بیداری اسلامی گفت: در تقسیم علوم اجتماعی برخی انقلابها را تنها یک انقلاب سیاسی میدانند، انقلابهای سیاسی انقلابهایی هستند که تنها تغییراتی را در نظامهای سیاسی اعمال میکنند. انقلابهای سیاسی یک حرکت و خروش اجتماعی است که با کودتا تفاوت دارد این انقلاب ها تنها به تغییر ساختار سیاسی و بعضا مدیران سیاسی منجر میشود و در نمونههای از آن را نیز را داشتهایم همانطور که اگر موضوع ملی شدن صنعت نفت را انقلاب بدانیم میتوانیم بگوییم حرکتی که برای نفت درایران انجام شد یک انقلاب سیاسی بود.
یادگار امام (ره) تصریح کرد: برخی از انقلابها علاوه بر تغییرات سیاسی گامی دیگری را نیز در درون خود دارند و آن گام یک گام اجتماعی است که نهادهای اجتماعی را در جامعه دستخوش تغییر میکند.
سیدحسن خمینی توضیح داد: انقلابهای اجتماعی، نهادهای اجتماعی را تغییر میدهند و بالاتر از انقلابهای سیاسی هستند. با این توضیح بسیاری خواستند انقلاب مشروطه انقلابی اجتماعی بدانند زیرا تنها در درون خود تغییر نظام سیاسی به همراه نداشت بلکه بالاتر از آن تغییراتی اجتماعی ایجاد کرد و به نوعی اشرافسالاری دوره قاجار که ادامهای از دوره صفویه بود دسخوش تغییر کرد و افرادی دیگر را همراه خود را به صدر آورد و تعریف نوینی از منزلت اجتماعی ارائه کرد.
وی خاطر نشان کرد: انقلاب سال ۵۷ قطعا یک انتخاب سیاسی و اجتماعی است، چرا که منزلتها اجتماعی را به شدت دستخوش تغییر کرد و نظام سیاسی را از حیث مفهومی، ساختار و مصادیق به هم ریخت و کسانی که در صدر بودند رفتند و نهادهای جدید و ساختار نوینی برپا شد.
خمینی ادامه داد: نوع سوم انقلابها، انقلابهایی تاریخی یا تاریخساز هستند که برای فراتر از مرزهای جغرافیای خود پیام دارد برای انقلابها تاریخی تنها چند مورد محدود میتوان ذکر کرد که انقلاب فرانسه یکی از آنها است این انقلاب بحث آزادی و لیبرالیسم را به عنوان پیام خود ارائه داده است. از انقلاب شوروی نیز به عنوان انقلاب تاریخی یاد میکنند که نظام سلطنت تزار به هم ریخته است و فراتر از آن پیامی با عنوان سوسیالیسم برای جهان داشته است، البته انقلاب آمریکا را علیه بردهداری بود، انقلاب تاریخی میدانند.
به گزارش ایسنا، نوه حضرت امام (ره) با تاکید بر اینکه انقلاب اسلامی ایران در گام سوم خود یک انقلاب تاریخی با پیامی روشن برای دنیا است، گفت: پیام انقلاب بیداری معنویت است. انقلاب ما انقلابی سیاسی و اجتماعی است اما فراتر از آن انقلاب تاریخی است، پیام انقلاب تاریخی هم چندان ارتباطی با نسل اول و دوم وحتی بنیانگذار سیستمهای سیاسی واجتماعی ندارند بعضا چندین دهه یا سده بعد شنیده میشود و همانطور که برای فرانسویها ابتدا یک لیبرالیسم منطقی شکل نگرفته بود و سوسیالیسم در درون سوریه پدید آمده بود اما بازتاب آن و پیامدهای آن در جهان غرب و شرق به گونهای دیگر بیان داشت، سوسیالیسم چینی و اروپایی شکل گرفت و حتی در درون آمریکا تفکرات چپ در درون آمریکا تحت تاثیر قرار داد و تفکرات راست را بعد از شکست مککارتیسم در آمریکا به تعادل انسانگرایانهتری رسانده است.
وی ادامه داد: بازتاب پیام تاریخی انقلاب اسلامی امام و ملت ایران امروز در دنیا دیده میشود. ردپای آن نیز بیداری اسلامی، بیداری مسیحی و بالاتر از بیداری معنویت است.
خمینی تصریح کرد: آنچه که پیام ما است حاکم کردن معنویت توأم با عدالت در ضوابط جهانی است. این پیامی است که امروز در دنیا و جهان اسلام شنیده می شود، بنابراین بیداری اسلامی به نوعی یادآوری کننده این پیام است.
یادگار امام اضافه کرد: مانند همه امور اگر مراقبت از این امر نشود آفت ایجاد میشود و معمولا برای اینکه چیزی زمین بخورد افراط در درون خود بزرگترین عامل برای از بین آن چیز است ما در جهان اسلام با بیداری اسلامی مواجهیم و تردیدی در آن نیست همانطور که انتخابات اخیر مصر با بیش از ۷۰ درصد طیفهای مختلف اسلامی رأی آوردند و انتخابات تونس نیز اینگونه بود اما آفت این موضوع چیست این که ترس در دل بسیاری افتاده است که سلفیگری این حرکت را از آن خود کند درست است زیرا می تواند جریانهای اجتماعی بدین شکل در درون کشورها توسط گروهی که معمولا شعارهایی فراتر از دیگران مطرح میکنند مدیریت شود و به بیراهه برود و حرکتها را در برگیرد. از این اقدامات عنوان طالبانی گری و طالبانیسم یاد میکنند.
وی توضیح داد: آنچه امروز در جهان اسلام به عنوان بحث طالبان میبینیم یک آفت که اگر مراقب نباشیم مدعیان این بیداری با ترویج و توسعه آن وبزرگنمایش به همه تیر خلاص میزنند همیشه باید مراقب باشیم که یک اندیشه وقتی روی کار میآید بزرگترین لطمه از افراطیون خود میخورد و این یک قاعده فلسفی است هر چیزی از حد خود فراتر رود نتیجه معکوس میگذارد.
خمینی تاکید کرد: افراط در یک مساله افت درونی است بنابراین انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی که ریشه در تفکرات امام و اهل بیت دارد و اهل بیت مظهر تعادل در تفکر اسلامی هستند افراط را نمیپذیرند.
وی با بیان اینکه مذهب اهل بیت و به ویژه امامیه در میان همه فرق اسلامی همواره متعادل بوده است گفت: ما هیچگاه در نقطه افراط هیچ عقیدهای نیستیم هیچگاه شیعه در هیچ نقطه افراطی قرار نگرفته است آنچه که پیام انقلاب اسلامی است به عنوان امری برخواسته از اندیشه امام که وام دار نفس مسیحایی اهل بیت پیامبر است، بزرگترین پایگاه خود را در تعادل میداند.
خمینی تاکید کرد: ما امروز با گام سوم پیام تاریخی انقلاب امام مواجه هستیم و باید بدانیم این جریان از دو ناحیه لطمه خواهد خورد، ابتدا کسانی که از بنیاد آن را قبول ندارد و دیگر از جانب افراطیون.
نوه حضرت امام خمینی یادآور شد: اگر بخواهیم این مساله در جهان اسلام بارور شد و ادامه پیدا کند باید به عنوان یک وظیفه از جریان طالبانیسم که در درون جامعه اسلامی است پرهیز کند. اینها آفت بیداری اسلامی است.
خمینی اضافه کرد: روح بیداری اسلامی چیزی نیست جزء اینکه پیامبر فرمود همانا من برای تمام کردن مکارم اخلاق آمدهام، آیا همه این حرفها برای این نیست که انسانها بهتر شوند و جوامع اخلاقی شود. اخلاق فلسفهی وجودی بعثت، دینداری و اصل مذهب و تدین است و شاکله و ظاهر این بیداری دین است اما شالوده واصل اساسیاش که در درونش وجود دارد اخلاق است که بعد دیگر آن معنویت است و آن نه به عنوان گرایش به معنویت بدون شریعت.
وی تاکید کرد: باید به عنوان درس از انقلاب خودمان و پیام به جهانیان اخلاق را ارائه دهیم و شالوده پیام ما اخلاق است، این امری است که در دنیا شینده میشود و کاستن از اخلاق چیزی است که دنیا به شدت از آن لطمه دیده است. گاهی مسائل آنقدر بد میگوییم یا آن را تکرار میکنیم و یا اساسا فردی که باید بگوید صلاحیت آن را ندارد حرفها بیمعنا میشود در حالی که واقعیت این است که دنیا از حیث اخلاق فرو کاسته است. تردیدی نداریم که در جامعه خودمان و همچنین جوامع دیگر از حیث اخلاق عقبگرد اتفاق افتاد است و این پیام برای متن اروپا وحتی کشورهای غیر اسلامی نیز بیداری اخلاقی است، بنابراین بیداری اسلامی در درون خود بیداری اخلاقی است اگر بیداری اخلاقی بر ظاهرش غلبه کرد باقی میماندو به عنوان یک اندیشه تا عمیق جان همه دنیا میرود.