1

زنی جوان که شوهر سومش در ماه عسل می میرد

  • کد خبر : 24046
  • ۱۱ دی ۱۳۹۰ - ۲۰:۱۷

عروس خانمی که در ماه عسل، شوهرش را از دست داده بود، وقتی برای دریافت مهریه به دادگاه خانواده رفت و خواستار دریافت مهریه طلایی شد، نمی‌دانست چه مسیر پر پیچ و خم حقوقی را پیش رو دارد

عروس خانمی که در ماه عسل، شوهرش را از دست داده بود، وقتی برای دریافت مهریه به دادگاه خانواده رفت و خواستار دریافت مهریه طلایی شد، نمی‌دانست چه مسیر پر پیچ و خم حقوقی را پیش رو دارد

چندی قبل زن میانسال سیاهپوشی به نام «افسر» به شعبه ۲۸۵ دادگاه خانواده تهران رفت و خواستار محکومیت ۴ خواهر و برادرشوهر مرحومش به پرداخت مهریه و حق و حقوق قانونی‌اش شد. وی به قاضی گفت: «فکر نمی‌کنم بدبخت‌تر و سیاه‌بخت‌تر از من زنی وجود داشته باشد.»

وی با چشمان اشکبار ادامه داد: شوهر اولم مردی معتاد و بی‌مسئولیت بود و آنقدر عذابم داد که بالاخره جانم به لب رسید و با داشتن ۳ فرزند از هم جدا شدیم. در حالی که روزگار سختی داشتیم، بچه‌ها را با فقر و بیچارگی بزرگ کردم تا این‌که یکی از مردان همسایه که همسرش را طلاق داده بود به خواستگاری‌ام آمد و پیشنهاد ازدواج داد. وقتی قول داد برای بچه‌هایم پدر خوبی خواهد بود، به راحتی حرف‌هایش را باور کردم و بدون هیچ شرط یا خواسته‌ای به عقدش درآمدم، اما افسوس که او تحمل بازیگویشی‌های فرزندانم را نداشت و دائم بهانه می‌گرفت. رفته رفته نیز بهانه‌جویی‌هایش جای خود را به قهرهای طولانی داد تا این‌که دو سال بعد در اوج مشکلات خانوادگی از هم جدا شدیم و بدین‌ترتیب در ۳۰ سالگی تجربه تلخ دیگری در کتاب سرنوشتم نوشته شد.

افسر با ناراحتی ادامه داد: چند سالی با همین وضعیت زندگی کرده و با خیاطی و آرایشگری چرخ زندگی را به سختی چرخاندم تا اینکه بچه‌هایم بزرگتر شده و سراغ زندگی‌شان رفتند، اما متأسفانه تنهایی و مشکلات مالی بشدت آزارم می‌داد تا این‌که با دیدن آگهی استخدام پرستار خانگی تصمیم گرفتم هم کار کنم و هم از تنهایی نجات یابم. صاحبخانه مرد ثروتمند ۷۵ ساله‌ای بود که با هیچ‌یک از خواهر و برادرانش ارتباط نداشت و هیچ‌کس به او رسیدگی نمی‌کرد. مدت کوتاهی از آشنایی‌ام با «محمود» می‌گذشت که او به‌طور غیر‌منتظره‌ای پیشنهاد ازدواج داد و یک ماه بعد نیز در حالی که ۳ فرزندم شاهد ازدواجمان بودند، در حضور یک عاقد روحانی با مهریه ۵۵۰ سکه طلا به عقد ۹۹ ساله‌اش درآمدم.

البته شوهرم قول داد در نخستین فرصت عقدنامه را به ثبت رسمی برساند، اما افسوس که اجل مهلتش نداد و چند روز بعد و در ماه عسل به دلیل بیماری قلبی ناگهان از دنیا رفت و تمامی آرزوهای من نیز یک‌بار دیگر فنا شد. پس از مرگش خواهر و برادرانش به عنوان ورثه‌اش مرا از خانه بیرون کردند و منکر ازدواجمان شدند، بنابراین چاره‌ای جز شکایت قانونی ندیدم و…

قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات نوعروس سیاه‌بخت دستور تعیین وقت دادرسی و احضار ورثه مرحوم را صادر کرد و از شاکی نیز خواست تا عاقد را به دادگاه بیاورد.

در جلسه رسیدگی، عاقد با اشاره به ازدواج این زوج گفت: «خوب به خاطر دارم که در حضور ۳ شاهد آنها را برای ۹۹ سال به عقد یکدیگر درآوردم. البته پیرمرد مریض‌احوال بود و اصرار داشت هرچه زودتر مراسم انجام شود.» او می‌گفت: به خاطر بیماری‌اش هیچ‌کس به غیر از افسر به او رسیدگی نمی‌کند. بنابراین تصمیم داشت معادل ۱۰ برابر سن همسرش برایش مهریه تعیین کند. حتی به او گفتم که این مهریه زیاد است و سر به سرش گذاشتم، اما با پافشاری آقا محمود خطبه عقد موقت جاری شد.

پس از ثبت اظهارات عاقد پیر، ورثه مرحوم گفتند: «همه این ماجراهای ساختگی دسیسه‌ای برای تصاحب ثروت برادر مرحوم ما است. او که تحصیلکرده بود و وضع مالی خوبی هم داشت در جوانی از همسرش جدا شد و فرزندی هم نداشت.
بعد هم به دلیل کهولت سن و بیماری با درج آگهی در روزنامه، «افسر» را به عنوان پرستار خانگی استخدام کرد تا کارهای خانه‌اش را انجام دهد. حال سؤال اینجاست آیا امکان دارد زن ۵۵ ساله با این مهریه سنگین به عقد موقت درآمده باشد و… با توجه به این شرایط تقاضا داریم کارشناس رسمی خط و امضا، اصالت امضای برادر مرحوم‌مان در عقدنامه را بررسی کند.
ضمن آنکه به نظر می‌رسد در صورت درستی این ادعا، مهریه ۵۵ سکه بوده که آن را در سند ازدواج جعل و دستکاری کرده‌اند.»

بدین ترتیب قاضی دادگاه برای روشن شدن موضوع کارشناس خط و امضا را به دادگاه دعوت کرد.

وی پس از بررسی نمونه امضاهای مرحوم اعلام کرد که صفر مقابل عدد ۵۵ واقعی و همزمان با سایر کلمات توسط عاقد نوشته شده اما امضای پیرمرد در سند ازدواجش از نظر ویژگی‌های فنی، توان و تسلط قلم و سرعت تحریر با سایر امضاهایش اختلاف اساسی دارد و مشابه آنها نیست.

بنابراین در حالی که شهود به نفع طرفین پرونده شهادت می‌دادند و حقیقت موضوع مشخص نبود، قاضی پرونده براساس نظریه کارشناس، درخواست زن برای مطالبه مهریه‌اش را نپذیرفت و آن را رد کرد.

پس از صدور این حکم، عروس سیاهپوش به رأی دادگاه اعتراض کرد و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شد. وی در لایحه اعتراضش نوشت: «همسر مرحومم به دلیل ناتوانی قادر به راه رفتن نبود و «علی آقا» به عنوان راننده خصوصی‌اش او را به محل عقد آورد و شاهد ازدواج‌مان بود. عاقد هم با تمام گرفتاری و سختی‌هایش در دادگاه حاضر شد و به نفع من شهادت داد. پس طبیعی است امضای یک پیرمرد بیمار با توجه به کهولت سن و بیماری‌اش متفاوت است و این موضوع ناشی از لرزش دستش بوده است.

بنابراین تقاضا دارم هیأت سه نفره کارشناسی، خط و امضاهای شوهر مرحومم را بررسی کنند و راننده‌اش نیز به دادگاه احضار شود.»

قاضی «محمدرضا اصلانی» – رئیس – و حجت‌الاسلام «قربانعلی احمدی» – مستشار – شعبه چهل و پنجم دادگاه تجدیدنظر استان تهران پس از بررسی پرونده از هیأت کارشناسان رسمی خواستند پس از بررسی‌های لازم نظرات خود را برای تصمیم‌گیری نهایی اعلام کنند.

منبع: ایران

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=24046

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
مجموع مبتلایان در جهان
آخرین بروزرسانی در:
مبتلایان

فوتی‌ها

بهبود یافته‌ها

موارد فعال

مبتلایان امروز

فوتی‌های امروز

موارد بحرانی

کشورهای تحت تأثیر