ساحل استکلیاشا ساحل شیشه ای روسیه+تصاویر تک درخت روییده در سنگ در ارسنجان+تصاویر قلیان و تاریخته ورود آن به ایران یمن: کشتیهای آمریکایی و اسرائیلی را هدف قرار دادیم ترمز رشد ارز کشیده شد استقلال تغییر نام داد نتایج انتخابات الکترونیکی یکساعته حاضر میشود اقدام خیرانه دانش آموزان در آزادی زندانیان نیازمند
بنیاد شهید و امور ایثارگران طی بیانهای حمله هکری به سرورهای آن بنیاد را تأیید کرد.
شهید «سید عابدین حسینی» به اذعان همه دوستان و آشنایانش در مسائل برقی جزو نخبگان منطقه بود؛ عابدین که در کارهای برقی و نجاری تبحر خاصی داشت، دستسازههایی از خود بر جای گذاشته که توسط خانوادهاش نگهداری میشود.
نبرد در میان ارتفاعات سرد و صعب العبور، با دشمنی که مهیا است تا از زمین و آسمان بر سرت نازل شود، هوشیاری می خواهد و صبوری. عکس زیر یادگاری از همان سالِ سرد و سخت است
کاشیکار حرم حضرت عباس و امام حسین علیهما السلام، «زیارت عاشورا» را موسیقی کاشیکاران حرمهای مطهر میداند و میگوید: حقیقت آن است که ما در اینجا کار میکنیم اما دلمان در حرم یار است.
نه عکاس این عکس شناخته شده است و نه این بسیجی خسته. اما بی شک این عکس، نمایشی است از شوق جهاد و اخلاصِ نابی که حتی جسمی ناقص نیز نمی تواند خللی در عزم و اراده ی صاحب آن ها ایجاد نماید.
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با ذکر خاطره ای از شهید بالازاده گفت: وقتی امام راحل سخنان این جوان ۱۳ ساله را شنید، از مسئولان خواست او را نزد ایشان ببرند و در توصیف او گفت که گاهی بسیجیان راه صد ساله را یک شبه میروند.
«سال ۱۳۶۱، در مرحله دوم عملیات فتح المبین ، قرار بود سایت های چهار و پنج آزاد شود. آن روزها، اهواز در تیررس آتش بارهای دوربرد عراقی بود. اتفاقاً عملیات شب جمعه شروع شد.
تابستان بود، گرمای هوا آزارم می داد ولی بیشتر از گرمای هوا این حرارت درونی ام بود که اذیتم می کرد، عطشی در وجودم نهفته بود که مرا بسوی خود فرا می خواند و همه اش احساس تنهایی و جدایی از قافله سالار عشق بود که آتش به درونم می زد، دلم دیگر تاب ماندن نداشت و هِی سرودن رفتن می خواند. تصمیم گرفتم برای سومین بار به منطقه بروم و باری دیگر شور و حال ، صفا و صمیمیت هفت تپه را لمس کنم. اواخر شهریورماه ۶۶ به همراه کاروان حماسه سازان عاشورا اعزامیان، لشکر ویژه ۲۵ کربلا از شهرستان بابل عازم جبهه ها شدم.
به گمانم اوج حضور او در خیبر بود که با پای برهنه کنار پل شطاطه (پل حمید) در کنار شهید «حمید باکری» و چند تن از نیروهای عاشورا حماسه آفرید و شاهد شهادت این سردار گمنام بود؛ جانباز ملازاده در پی شدت جراحاتش از پاییز ۶۳ به ترک منطقه مجبور میشود و با ۵۰ درصد جانبازی نزدیک به ۳۶ ماه حضور در جبهه را تجربه میکند.
خاطرات شهدا ندای مستمری است که در دلهای جان، بشارت بهشت را نوید میدهد، گرچه روزگار بر ما میگذرد، ایام میرود و سرنوشتمان در پس روزمرگی گرفتار شده است، اما آینه سرخ شهادت به وسعت کهکشان بر ما رخ مینمایاند.