2

اینجا ناشی بهشت را پیدا کن+تصویر

  • کد خبر : 71940
  • ۱۱ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۰

منطقه عملیاتی چذابه نه با فیلم «سفر به چذابه» رسول ملاقلی پور که سالها قبل از آن به علت دلاورهای بی نظیر رزمندگان اسلام در برابر دشمن، در تاریخ ایران درخشید و امروز محل حضور عاشقان ایثار و شهادت در قالب کاروان های راهیان نور است.

تنگه چَزّابه نام منطقه ای است در استان خوزستان. این تنگه در شمال غربی بستان و در راه جاده ای است که از مرز به بستان کشیده شده است. در دو سوی این تنگه تپه های شنی و هور هویزه جای گرفته اند. جاده ای در خاک ایران، چزابه را به فکه و جاده ای دیگر این منطقه را به العماره در عراق پیوند می دهد. دهانه این تنگه نیز نزدیک به یک و نیم کیلومتر است.

این نقطه از دید رزمی بسیار استراتژیک به شمار می رود. در روند جنگ ایران و عراق تنگه چزابه یکی از پنج محور حمله عراق به ایران بود. ارتش عراق پس از سه روز درگیری در نوار مرزی در تاریخ سوم مهر ۱۳۵۹ از تنگه چرابه عبور کرده و به طرف تپه های الله اکبر و بستان پیش رفتند. این منطقه در تصرف نیروهای عراقی قرار داشت تا اینکه در تاریخ هشتم آذر ۱۳۶۰ در جریان عملیات طریق القدس نیروهای ایرانی این نقطه را بازپس گرفتند.

در آستانه عملیات فتح‌المبین در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۰ نیروهای عراقی با هدف به تاخیر انداختن عملیات فتح المبین، با حمله به این تنگه دست به عملیات متقابل زدند. این عملیات ارتش عراق که ۱۰ روز به طول انجامید یکی از خونین ترین صحنه های جنگ ایران و عراق رخ بود و آنها توانستند نخستین خاکریز نیروهای ایرانی را تصرف کنند و منطقه ای به عمق ۸۰۰ متر را با آتش کنترل کنند. در تاریخ اول اسفند ۱۳۶۰ نیروهای ایرانی به منظور بازپس گیری خاکریز از دست رفته و بیرون راندن نیروهای عراقی، اقدام به تک علیه نیروهای عراقی کردند که با وجود موفقیت آمیز بون اولیه این یورش و حتی تصرف یک خاکریز عراق با پاتک سنگین عراق در عصر همان روز و پس از تلفات سنگین طرفین، نیروهای ایرانی مجبور به عقب نشینی به مواضع اولیه شدند.

عملیات طریق القدس در هشتم آذر ۱۳۶۰ آغاز شد و پس از هفت روز نبرد شدید و وارد شدن تلفات، ضایعات پرسنلی و لجستیکی به دشمن و تامین قسمت عمده هدفهای پیش بینی شده از جمله آزاد‌سازی شهر بستان به پایان رسید.

در حین انجام عملیات طریق‌القدس نیروهای عراقی با انجام یک عقب نشینی حساب شده، منطقی و ماهرانه به جنوب نهر نیسان نقل مکان کردند و ضمن حفظ باقیمانده نیروهای خودشان، فرصت ادامه عملیات را از نیروهای ایران گرفتند ولی از دست دادن بستان آن هم ۱۵ ماه پس از شروع تجاوز عراق به ایران برای نیروهای ارتش بعث عراق بسیار سخت و تحمل آن دشوار بود.

در همین زمان ماموریت اشغال و تامین مجدد شهر بستان که خصوصیات آن پیش از این در عملیات طریق القدس بیان شد و در همان عملیات نیز آزاد و به تصرف نیروهای خودی در آمد، به قرارگاه فرماندهی منطقه شیب عراق واگذار شد؛ لازم به ذکر است در تنگ چزابه دو عملیات پدافندی و آفندی توسط نیروهای جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت.

در عملیات تنگه چزابه به منظور تصرف مجدد شهر بستان، صدام حسین رئیس جمهور عراق شخصاً در منطقه حضور یافت و هدایت عملیات را به عهده گرفت؛ بدین ترتیب از ۱۷ بهمن سال ۱۳۶۰ تا روز ۲۷ همان ماه، یکی از خونین ترین و وحشتناک ترین صحنه های نبرد در طول هشت سال دفاع مقدس در این منطقه به وقوع پیوست.

سردار شهید ولی ا..چراغچی و شیرمرد چزابه شهید حسن علیمردانی که عهده دار مسئولیت پدافند از تنگه چزابه و تپه های نبئه بودند با رشادت، دلاوری، ایثار و فداکاری غیر قابل وصفی در زیر باران شدید و شبانه روزی گلوله های توپخانه و یورشهای نیروهای پیاده مکانیزه و زرهی ارتش عراق مقاومت و پایمردی کردند؛ نیروهای دشمن برخلاف تبلیغات گسترده فقط توانستند، نخستین خاکریز رزمندگان را تصرف کنند. سرانجام پس از ۱۰ روز نبرد بی امان، نیروهای عراق بدون دستاوردی قابل توجه، دست از حملات خود کشیدند و به عملیات پایان دادند.

چزابه نامی است که فراموش نمی‌شود؛ ساکت و آرام. وقتی نام چزابه را می شنوی ناخودآگاه زیر لب می‌گویی: طریق القدس و فتح المبین و روی زمین می نشینی و با انگشت می نویسی «اسفند ۱۳۶۰» اوج ناکامی دشمن برای جلوگیری از انجام عملیات فتح المبین بود.

در اینجا حس می کنی تا خدا فاصله ای نداری؛ اینجا مقتل اسماعیلیان است. شبها چزابه زانوی غم بغل می گیرد. به چزابه که می رسی دوست داری زیارت عاشورا بخوانی و گریه کنی. اینجا دوست داری سرت را روی زانوی خاک بگذاری و هق هق گریه ات را در فضا رها کنی. وقتی که توی آب هور نگاه کردم خودم را پیدا کردم، اما نشناختم؛ خیلی عوض شده بودم. مهم نیست، این مهم است که خودم را پیدا کرده ام، خرابه را می شود ساخت؛ ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است.

به زحمت آب دهانم را قورت می دهم و به آرامی چشمهایم را می بندم و با تمام وجود نفس عمیقی می کشم و چشمهایم را باز می کنم و داد می‌زنم: سلام خدا، من آمدم. دیدی بالاخره نشانی ات را پیدا کردم نای بهشت را. من نشانی ات را از توی جیب شهدا برداشتم. اینقدر با شهدا دوست شدم که اجازه دادند بدون اجازه هم دست توی جیبشان بکنم.

نفس‌های چزابه بوی گاز خردل می دهد. چشم هایم ورم کرده و قرمز شده است. چزابه یعنی به مدت طولانی توی آب بودن و بی حرکت ماندن. چزابه یعنی هول و هراس و اضطراب، وحشت و نگرانی. چزابه یعنی نبرد بدون خاکریز و بدون سنگر و سرپناه. چزابه یعنی بارش مرگ از زمین و هوا، یعنی گیر کردن در وسط آتش. چزابه یعنی …

ای کاش چزابه حرف می‌زد و من نوشته هایم را تکمیل می کردم. ای کاش گریه مجال نوشتن می داد. اینجا می شود کربلا را نقاشی کرد. حنجره پاره اصغر را کشید و ناله رباب را شنید. اینجا می شود شناسنامه ابلیس را لغو و باطل کرد.

تصمیم گرفتم ام چراغ تکلیفم را روشن کنم. اینجا بهترین جایی است که می شود هوای نفس را زیر پا گذاشت. اینجا آسمان همیشه آبی است. خودم را ورق می زنم و گذشته هایم را مرور می کنم؛ اما چیزی برای گفتن ندارم. کار مثبتی نکرده ام که سرم را بلند کنم و به چهره شهدا نگاه کنم، دلم می گیرد و سرم را پائین می اندازم ولی زمین هم مرا شرمنده می کند.

مهر

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=71940

برچسب ها

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
مجموع مبتلایان در جهان
آخرین بروزرسانی در:
مبتلایان

فوتی‌ها

بهبود یافته‌ها

موارد فعال

مبتلایان امروز

فوتی‌های امروز

موارد بحرانی

کشورهای تحت تأثیر