فراتاب – گروه اجتماعی: چیست واقعیت این ها: «کولبر»، «چترباز»، «لنج ران کالای قاچاق»، «دستفروش کنار خیابان» و هرچه از این دست تقلای انسان ها بیرون از خط کشی خیابانی که نام آن «قانون و مقررات» است؟
پاسخ به این پرسش بستگی دارد که هنگام نگاه به هر پدیده ی اجتماعی- به هر نابسامانی و درد و زخم و آسیب و حتی ناهنجاری – در کجا ایستاده باشی و از چه موضع و زاویه ای آن پدیده را بنگری. از زاویه ی دید حاکمیتی یک مامور اجرای قانون یا یک جامعه شناس و یا یک انسان عادی؟ بسیار متفاوت خواهد شد، هم توصیف، هم تحلیل و به ویژه داوری و واکنش احساسی -عاطفی و چاره اندیشی پیرامون همان یک واقعیت!
هنر ارزشمند یک ساختار حاکمیتی «مردم محور» در چاره جویی مشکلات شهروندان، این است که از آن موضع نگاه از بالا و زاویه ی دید «معلول گرا» فاصله بگیرد و برای فهم واقعیت مساله با رویکردی «علت گرا» روی زمین واقعیت در کنار انسان های عادی بایستد.
آنگاه برای چاره جویی یک مساله – نمونه اش همین قاچاق کالا از مرز – پیش و بیش از برخورد قاطع با «معلول» ، به «علت» می اندیشد.
برخورداری از یک زندگی شرافتمندانه و کار و درآمد و رفاه نسبی،حق بی تبعیض همه ی شهروندان است.
البته چه بسا در بهترین وضعیت اشتغال و رفاه و معیشت نیز، تک و توک آدم های زیاده خواه و خلافکار،دست به کارهای پر مخاطره و شایسته ی مجازات بزنند.آن وضعیت به کلی فرق می کند.
گمان می کنم این است رمز و راز واکنش احساسات جریحه دار شده و همدلانه ی افکار عمومی در باره ی وضعیت اسف بار کولبران در مرزهای غرب کشور،که هم گرفتار خشم سرما و بهمن شده اند و هم بارها آماج گلوله های ماموران اجرای قانون!
منبع: صفحه اجتماعی دکتر احمد پورنجاتی
