2

مگه اینجا سیزده بدره؟

  • کد خبر : 62857
  • ۲۲ بهمن ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۲

من نمیدانم چه کسی این زورآزمایی برای نشان ندادن « زندگی مشترک آقای محمودی و بانو » ساخته روح الله حجازی را آغاز کرد و برنده اش که بود؛ ولی بازنده اش را خیلی خوب می شناسم:

نویسندگان و منتقدان سینمایی ای که به خاطر این لج و لجبازی کودکانه فرصت دیدن این فیلم را از دست دادند. کاش این حاتم بخشی مسئولان محترم در دادن کارت ورود به سینما که در راستای احترام به اقوام دور و نزدیک، همسایه های محترم و دوستان انجام پذیرفت! شامل حال نمایش فیلم هم می شد و آن سانس انتهایی را همین طور خالی باقی نمی گذاشت. آقایان مقتدر! خیلی ممنونیم که عملاً ثابت کردید که مرغ یک پا دارد و حرف مرد هم یکیست!

اگر با چشم های خودم اسم مجتبی راعی را در عنوانبندی « ترنج » نمیدیدم با قسم جلاله هم باور نمی کردم که این فیلم را همان کسی ساخته که « تولد یک پروانه » و « غزال » را در کارنامه هنریش دارد. فیلم به شکل ناباورانه ای سطحی و آماتوریست. از آن کمدی های ناخواسته ای که قرار بوده با موضوع عرفانیش، بیننده را به فکر وادارد و تحت تاثیر قرار دهد اما اسباب طنز و مطایبه او می شود! کارگردان عزیز، آخر نمی شود که همین طور نیت کنیم اثری با محوریت مقولات فربهی مثل مرگ و مرگ آگاهی، رحمانیت و یا جباریت خداوند و … بسازیم؛ بدون آنکه داستان درست و حسابی ای داشته باشیم. اصلاً این همه تیپ های کلیشه ای از کجا داخل این فیلم عارفانه شما شده اند؟ قرار است چه کمکی به پیشبرد روایت بکنند؟ عروس پول پرستی که نمی گذارد پسرش پیش پدربزرگ برود. پسری تمام زندگیش کوبیدن خانه بهشت گون و نوستالژیک پدریست. پزشکان بی رحم و عارفانی که مردم فکر می کنند یک تخته شان کم است! اجرای سکانس های گذر میان خیال و واقعیت هم که چه از لحاظ اجرا و چه از جهت فکر فاجعه کاملند.  آقای راعی فرموده اید که : « بهتر است مدیریت فرهنگی و هنری به اصحاب فرهنگ و هنر سپرده شود و نه سیاستمداران » کاملاً موافقم. اطمینان دارم اگر چنین بود امکان نداشت شاهد ساخته شدن چنین فیلمی از سوی شما باشیم. گفته اید فیلم را در سکوت خبری ساخته اید تا جلوی کارتان را نگیرند. نمی دانم حالا که فیلم را ساخته اید، آرزو نمی کردید کسی متوقفتان می کرد؟ بیان کرده اید که پیش ازین هم سراغ فیلمنامه ترنج رفته بودید که خوب از آب درنیامده و رهایش کرده بودید. واقعاً کنجکاوم آن نسخه را ببینم چون تا قبل از مشاهده فرمایشتان فکر نمی کردم فیلمنامه ای بتواند از این هم بدتر باشد! واقعاً یک میلیارد تومان پول بی زبان خرج این فیلم شده است؟!

قرار است نیروگاه بوشهر افتتاح شود. سوخت هسته ای در راه است و مراسم افتتاحیه در ساعت ۹:۳۰ روز موعود برگذار خواهد شد. شبکه های تلوزیونی معاند هم تبلیغات گسترده ای بر ضد توفیقات هسته ای ایران راه انداخته اند. سردبیر بی ادب بی بی سی فارسی هم که سردمدار این خبرپراکنی هاست. به رغم خرابکاری صهیونیست ها، محموله به سلامت به مقصد می رسد. به نظرتان این خلاصه داستان مربوط به چه گونه فیلمی می تواند باشد؟ فیلمی اکشن با بازی جمشید آریای سابق و هاشم پور فعلی؟ تریلری کارآگاهی با هنرمندی حامد کمیلی و کامران تفتی؟ اثری حادثه ای سیاسی و افشاگرانه از حامد کلاهداری؟ هیچکدام! این چکیده ای از داستان انیمیشن! ۹:۲۰ دقیقه در بوشهر ساخته محمد امین همدانی است. کاری به فیلمنامه بسیار ضعیف اثر نداریم اما اجرا آن قدر سردستی و بد است که نمی شود باور کرد چنین فیلمی را در یک جشنواره سینمایی دیده اید. گرافیک هر بازی کامپیوتری ای را که می خواهید تصور کنید و مطمئن باشید که از این پویا نمایی سینمایی بهتر خواهد بود. آقا جان، آدم  کاری را که بلد نیست نباید انجام  بده. حالا ملاک اخلاق باشد و یا عرف و شرع. فقط امیدوارم مسئولان خوش سلیقه، هوس نمایش این فیلم را در خارج از کشور و یا نمایشش در شبکه ای بین المللی را نداشته باشند و آبروداری کنند لطفاً!

برای من تا به امروز هیچ یک از آثار انسیه شاه حسینی جذابیت خاصی نداشته است. اما هیچ کدام هم آن قدر ضعیف نبوده که در آخر از دیدنش احساس غبن و پشیمانی داشته باشم. سینمای داستانگویی که در بستر جنگ داستانش را با کمی لکنت و مقداری شعار روایت می کند. « زیباتر از زندگی » هم در همین چارچوب قرار می گیرد. داستان تلاش های شهید حسین علم الهدی در روزهای آغازین جنگ تحمیلی، موفقیتهایش، شخصیت شاعرانه اما شجاع و ایثارگرش در فیلم قابل قبول و پذیرفتنی از کار در آمده است. هر چند بعضی اغراق ها مثل آن همه حرف های شاعرانه، آن هم در لحظات سخت محاصره توسط ارتش عراق، پذیرفتنی نیستند.

اما فیلم پر حاشیه روز پایانی، « هیس، دختر ها فریاد نمی زنند » ساخته پوران درخشنده بود. فیلمی که برخلاف آنچه در موردش گفته شده، بیش از آنکه در مورد قصاص و عادلانه بودن آن باشد؛ در باب باورهای غلط رایج در جوامع است. اینکه انسان ها به بهانه مقوله محترمی چون آبرو، مسئولیت اجتماعیشان را فراموش می کنند. نمی گویند و این چنین ناآگاهانه در بزه های صورت گرفته شریک جرم می شوند. هر چیز دردناکی را با توجیه مصلحت به پستوی پنهانکاری و فراموشی می فرستند و … . همین که درخشنده بر روی چنین مساله مهمی دست گذاشته، شایسته تقدیر است اما فراتر از آن « هیس، دختر ها فریاد نمی زنند » فیلم جذابی هم از کار درآمده. هر چند در سکانس های دادگاه روایت افت محسوسی می کند. بازی های بازیگران اصلی هم خوب است. بویژه بابک حمیدیان، شهاب حسینی و مریلا زارعی. پایان بندی فیلم هم اندیشمندانه و متناسب است که امیدوارم در اکران عمومی هم تغییر نکند.

اشکان راد

خبرآنلاین

 

لینک کوتاه : https://ofoghnews.ir/?p=62857

نوشته های مشابه

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

آمار کرونا
مجموع مبتلایان در جهان
آخرین بروزرسانی در:
مبتلایان

فوتی‌ها

بهبود یافته‌ها

موارد فعال

مبتلایان امروز

فوتی‌های امروز

موارد بحرانی

کشورهای تحت تأثیر